ادبیات ایران را مدیون استاد شفیعی کدکنی می‌دانیم
کد خبر: 3857463
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۳

ادبیات ایران را مدیون استاد شفیعی کدکنی می‌دانیم

گروه فرهنگی ــ یک استاد ادبیات دانشگاه فردوسی گفت: بی‌تردید امروز در هر یک از دانشگاه‌های سراسر کشور می‌توان یک استاد را یافت که زمانی شاگرد استاد شفیعی کدکنی بوده‌ است، از این رو باید به این موضوع تأکید داشت که ادبیات ایران، خود را مدیون این بزرگ‌مرد ادبیات فارسی می‌داند.

ادبیات ایران را مدیون استاد شفیعی کدکنی می‌دانیمبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، جواد محقق، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه گذشته، 24 آبان‌ماه در بزرگداشت هشت شاعر درگذشته‌ معاصر خراسانی؛ عماد خراسان، مهدی اخوان ثالت، محمد قهرمان، احمد کمال‌پور، ذبیح‌الله صاحبکار، علی باقرزاده، غلامرضا قدسی و غلامرضا شکوهی  که در مؤسسه همدم با حضور جمعی از شاعران استان، خانواده این هشت شاعر درگذشته و همچنین محمدرضا شفیعی کدکنی، برگزار شد، اظهار کرد: به یاد دارم که استاد شفیعی کدکنی در سال‌های گذشته در یکی از کلاس‌های خود گفت، یکی از دلایلی که شعر فروزانفر کم‌تر مورد توجه قرار گرفته سایه سنگین بعد تحقیقی و پژوهشی ایشان است و به اندازه‌ای این مسئله قوی و بزرگ است که کسی به آن توجه نکرده؛ اما این در حالی است که شعر او باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

وی ادامه داد: همچنین باید گفت سایه پژوهشی و تحقیقی استاد شفیعی کدکنی به‌گونه‌ای قوی است که شعر این استاد بزرگ که نمی‌خواهم نظرم را در حضور خودشان عنوان کنم، مغفول واقع شده است.

این استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: یعنی اگر هیچ یک از آثار تحقیقی ایشان نبود و حتی تمام 12 دفتری که پیش و پس از انقلاب نوشته‌اند و شعرهای آینده هم وجود نداشت و تنها یک دفتر از ایشان وجود داشت، همین یک دفتر برای ما کافی بود که امروز نام شفیعی کدکنی را به‌عنوان یکی از شعرای بزرگ صد سال اخیر ایران به زبان بیاوریم.

وی عنوان کرد: اگر نگاه وسیع‌تر و بلندمدت‌تری به جریانات ادبی که محصول آن در چهره برخی از بین بزگوارانی که در این جلسه حضور دارند دیده می‌شود، داشته باشیم، به نظر می‎رسد که دو عامل مهم باعث چنین حالتی شده که ما استادان بزرگی را در شعر و ادبیات فارسی مانند عماد خراسانی و سایر افرادی که امشب به‌مناسبت بزرگداشت آن‌ها گرد هم آمده‌ایم، داشته باشیم.

محقق با بیان اینکه به نظر می‌رسد چند پایگاه مهم موجب شده که چنین جریانی در استان رقم زده شود، اظهار کرد: در این راستا جا دارد که در این جلسه از استاد بزرگ ادبیات فارسی ایران، میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری و شاگرد او ادیب دوم، شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری، یادی کنیم.

محافلی که بزرگان زیادی در آن به بالندگی رسیدند

این استاد داشگاه فردوسی عنوان کرد: پیش از آنکه دانشگاهی به شکل جدید امروزی در این کشور وجود داشته باشد، این افراد پایگاه‌‌هایی برای بحث‌های بسیار عمیق و دقیق خود در این شهر تشکیل می‌دادند که از این میان می‌توان به کافه «داش آقا» اشاره کرد. در این کافه اساتید بزرگ و همچنین شاگردان آن‌ها گرد هم می‌آمدند و مباحث بسیار غنی ادبی را مطرح می‌کردند، ما امروز باید ریشه این قناعت‌های ادبی را در این کافه‌ها و جلسات این بزرگان پیدا کنیم و در این جلسات بود که افراد زیادی به رشد و بالندگی رسیدند.

محقق عنوان کرد: همچنین جا دارد یادی کنیم از انجمن «فرخ» که تقریباً 50 سال دوام داشت و بسیاری از بزرگوارانی که امشب در این جمع حضور دارند و همچنین همین اساتید مرحوم شده گردهمایی امشب، در آن انجمن حضور داشتند. انجمن «قهرمان» نیز یکی دیگر از محافلی بود که به‌همت استاد قهرمان در سال 1339 تشکیل شد و حدود 53 سال به فعالیت خود ادامه داد تا زمانیکه استاد قهرمان وفات یافت و همانگونه که استاد شفیعی کدکنی در سال‌های گذشته فرموده‌اند، که دانشگاه ادبیات خراسان انجمن ادبی محمد قهرمان است، بر همین اساس باید گفت که این سخن، سخن به جا و به حقی است.

وی با اشاره به ویژگی شخصیتی و شعری شاعران درگذشته‌ معاصر خراسان نیز تصریح کرد: من شخصاً اشعار استاد فروزانفر را می‌پذیرم و در میانه این‌ افراد نیز شاید غلامرضا قدسی مشهدی به دلیل اینکه زودتر وفات یافت، از همان زمان باعث شد که مراسمی برای بزرگداشت آن‌ها برگزار شود، البته به دلیل تلاطمی که در زندگی خود داشت می‌توانم بگویم که در وجود او، شاعرانگی بیشتری می‌بینم. لحظات ناگهانی در شعر او بیشتر به چشم می‌خورد و بر همین اساس تصور می‌کنم که باید یک بازنگری بسیار اساسی‌تری در شعر غلامرضا قدسی انجام شود، از این رو به نظر می‌رسد که سخن گفتن نمی‌تواند بزرگ‌مردی او را توصیف کند.

محقق بیان کرد: با توجه به اینکه همه مردم مهدی اخوان ثالث را به خوبی می‌شناسند، از این رو باید بگویم که اگر از من سؤال شود که از میان ده‌ها تن شاعر بزرگ فارسی در صد سال اخیر کدام یک را انتخاب خواهی کرد؟ بی‌تردید اخوان ثالث را انتخاب می‌کنم، اما متأسفانه با تمام علاقه‌ای که به ایشان دارم توفیق نداشته‌ام که با ایشان از نزدیک دیداری داشته باشم و وضعیت شعری و تحصیلی او و همچنین عماد خراسانی نیز برای همه مشخص است و نیازی به سخن در مورد این دو بزرگوار نیست.

وی گفت: با عماد خراسانی که به نوعی عماد غزل‌سرای خراسان به‌شمار می‌آید، توفیق دیدار نداشته‌ام اما از سال 67 و پس از اینکه فارغ‌التحصیل شدم، با توجه به علاقه فراوانی که به ادبیات فارسی داشتم و در محضر اساتیدی چون همین بزرگواران درگذشته و همچنین استاد شفیعی کدکنی بودم، در یک کلام می‌توانم بگویم که خاکی بودن، مناعت طبع، بزرگواری، صداقت، عشق، محبت و دانش آن دسته از ویژگی‌هایی است که از مجموعه این شخصیت‌ها در ذهن من جایگزین شده است و همواره هیچگاه هم نشینی با این بزرگواران از خاطرم نمی‌رود.

این استاد دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: اما به دلیل اینکه مدتی به دلیل مسئولیت اجرایی که در اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم توفیق پیدا کردم که با استاد قهرمان و صاحبکار دیدار و همکاری داشته باشم، با این دو بزگوار هم‌نشین شدم.

محقق افزود: در واقع بردن نام این بزرگواران در این جلسه قطعاً حضور روحانی آن‌ها را در پی خواهد داشت، زیرا اقدامی که در این محل انجام شد، به اندازه‌ای بالا است که تجسم تمام شعر، ادبیات و... است و این کار بسیار ارزشمندی خواهد بود که بزرگداشت این افراد امروز و در چنین محلی انجام شده است.

وی گفت: در زمان استاد قدسی نیز محفلی به نام انجمن «فردوسی» شکل گرفت که این محفل پس از دو سال فعالیت به منزل مرحوم نگرنده منتقل شد و حدود 20 سال به فعالیت خود ادامه داد. این محافل به نوعی پایگاه‌های مهم زبان و ادب فارسی و همچنین شعر خراسان هستند، اما نمی‌دانم این مایه تأثیر شگفت تاریخ ادبیات ایران فردا چگونه می‌خواهد نوشته شود.

هشت شاعر درگذشته‌ معاصر خراسانی به روایت یک استاد ادبیات

در ادامه این مراسم عباس خیرآبادی استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد هشت شاعر در گذشته‌ معاصر خراسانی را به گونه‌های متفاوتی روایت کرد و در خصوص هر یک از آن‌ها توضیحاتی را ارائه داد.

وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم شعر ایران را در صد ساله اخیر موشکافی کنیم و نگاهی به آن بیندازیم باید گفت که در طی این سال‌ها هفت رشته و راه وجود دارد که رهروان و افرادی که در این مسیرها هستند و هر یک به سبک گوناگونی شعر گفته‌اند، به لحاظ مختلف کاملا با یکدیگر متفاوت هستند.

این استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد افزود: یکی از این هفت رشته‌ و سبکی که هنوز هم وجود دارد و ممکن است که همچنان ماندگار شود سبک شعری «سنتی کلاسیک» است، همواره کلاسیکی که شاعر امروز با همان شیوه‌ای شعر می‌سراید که هزار سال گذشته نیز با همان زبان و شیوه شعر سروده می‌شد و شعر او هیچ تفاوتی با شعر کهن ندارد، به جز در سست بودن آن، زیرا بسیار ضعیف‌تر از آنچه که در گذشته وجود داشته، وجود دارد.

 وی عنوان کرد: در واقع شاعر ممکن است به سبک و سیاق ناصرخسرو شعر بگوید اما بسیار ضعیف تر، این شیوه و افرادی که در این دسته قرار دارند با وجود اینکه در ذهن مردم هیچ جایگاهی ندارند، اما در بین مردم معروفیت دارند. البته که معروفیت آن‌ها به دلیل شعر و اثر آن‌ها نیست، بلکه به دلیل ادبی بودن این دسته از افراد است که موجب معروفیت آن‌ها شده است.

خیرآبادی اضافه کرد: به عنوان مثال می‌توان به مرحوم فروزان‌فر اشاره کرد که او انسانی بسیار سنت‌گرایی بود و سخن گفتنش هم به نوعی می‌توان گفت که شبیه به بیهقی بود، اما با وجود اینکه او بزرگترین ادیب روزگار بودند اما شعرشان شعر کهن است و هیچ جایگاهی نداشت. همواره این گروه را تعدادی نام‌آور و تعداد زیادی نیز غیر نام‌آور تشکیل می‌دهند.

این استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به گروه دومی که در قالب سنتی شعر می‌سرایند نیز اظهار کرد: در این گروه علی‌رغم اینکه شعرهایشان در قالب سنتی است، اما محتوای نیمه مدرنی دارند و هنگامیکه شعرشان به چشم می‌خورد به راحتی می‌توان تشخیص داد که شعرشان سخن امروز است. در این میان می‌توان از شاعرانی چون شهریار، عماد خراسانی و استاد کمال که ایشان شاعر بسیار خوب، انسانی بزرگ و پلوانی بود، یاد کرد که در این گروه قرار می‌گیرند.

وی اظهار کرد: هنگامیکه نامی از استاد قهرمان به میان می‌آید، نمی‌شود بزرگ مردی ایشان در ذهن تجسم نشود، او از سبک هندی تبیعت می‌کرد و سخنش نیز به اندازه‌ای، زیبا بود و بر دل می‌نشست. در خصوص علی باقرزاده هم باید گفت که با توجه به اینکه با او ممارست‌های زیادی داشتم و در جلسات متعددی در کنار او بودم، انسان بسیار بزرگی بود و توانست قطعه را در عصر ما زنده کند.

خیرابادی تصریح کرد: در خصوص غلامرضا شکوهی هم باید به این امر اشاره داشت که او نیز انسان بسیار مبارز و نیکویی بود، همچنین ذبیح‌الله صاحبکار را اگر کسی یک بار دیده باشد محال است بزرگ مردی، تواضع و زیبایی شعری او را فراموش کند. اگر بخواهم از غلامرضا شکوهی یاد کنم باید بگویم که او مردی بود بسیار خوب، بزرگ و انسانی مدرن که از سبک شعری سنتی مدرن نیز استفاده می‌کرد و تعبیرات تازه تری نیز داشت و در پایان نیز اخوان ثالث را باید پادشاه شعر نیمایی و معاصر دانست. 

همچنین گفتنی است که در پایان این برنامه نیز از خانواده‌های هشت شاعر درگذشته معاصر خراسانی از جمله عماد خراسانی، ذبیح‌الله صاحبکار، محمد قهرمان، مهدی اخوان ثالث، علی باقرزاده، غلامرضا شکوهی، غلامرضا قدسی و احمد کمال پور تقدیر و تجلیل به عمل آمد.

انتهای پیام
captcha