این روزها مسئله شیوع ویروس کرونا بر ابعاد گوناگون سلامت، اجتماع و همچنین حوزههای اقتصادی، فرهنگی و... کشورهای زیادی تأثیرات فراوانی داشته و به مسئله اول و البته مخرب زندگی بشر تبدیل شده است. از این رو بسیاری از مؤمنان به دنبال دریافت تحلیلی مبتنی بر اندیشههای دینی در خصوص بلایا مانند چنین ویروسی و راههای مقابله با آن هستند. بر همین اساس ایکنا خراسان رضوی، گفتوگویی با کمالالدین غراب، پژوهشگر دینی و مترجم قرآن کریم داشته است که آن را در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ آیا از منظر دینی توجیهی برای این وضعیت وجود دارد؟ به عنوان یک کارشناس دینی اگر از نقطه نظر دین و بهویژه قرآن، توجیهی در این رابطه وجود دارد بیان فرمایید.
در ابتدا نخست برای کسانی که بر اثر این بیماری درگذشتهاند از خداوند رحمان طلب آمرزش و بخشایش و دعا میکنم که ایشان را در جوار رحمت خویش بدارد. دوم آنکه برای مبتلایان از درگاه رحمتش طلب بهبودی میکنم و برای پزشکان، پرستاران، پژوهشگران و همه کسانی که برای ریشهکنی این بیماری در سطح کشور و بلکه در عرصه جهانی تلاش میکنند آرزوی موفقیت و سلامت و پیروزی نمایم.
از منظر دینی برای همه خوبیها و نیکوییها و نیز بلاها و ابتلائاتی که برای بشر پیش میآید، توجیه و توضیحی وجود دارد. در آیه 11 سوره رعد خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ...»، «خداوند هیچ نیکی و خوبی را، اعم از آسایش و رفاه و سلامت و امنیت و... که در میان مردمی هست و از آن بهرهمندند ازمیان نمیبرد و تغییر نمیدهد، مگر آنگاه که خود ایشان تغییر کنند و آنگاه که خدا بدی را برای مردمی بخواهد، هیچکس نتواند آن را رد کند»، یعنی چنانچه کفران نعمت کنند و قدر آن را ندانند و مسئولیتهایی را که مترتب بر بهرهمندی از نعمتهای الهی است، مانند بخشش و مهربانی، گذشت، لطف، قدرشناسی و پاسداشت زندگی همه موجودات و... بجا نیاورند، نعمتهای الهی از ایشان گرفته میشود. چنانکه مولوی فرماید: نعمت نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند.
همچنین در آیه 79 سوره نساء نیز خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ ...»، «هر خوبی و نیکی که به تو برسد از نزد خداست و هر بدی که به تو برسد از نزد خود توست». آیات دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که نشان از اختیار انسان میدهند و تأثیر عظیم او را در کائنات بیان میدارند و خود او را مسئول همه بدیها و بلاهایی میداند که بر سر او میآید. مانند آیه 38 سوره مدثر که خداوند میفرماید: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»، «هرکسی در گرو دستاورد خویش است» که بیانکننده این موضوع است که انسان اختیار عظیم و مسئولیت بزرگی در زندگی فردی و عالم هستی دارد.
ایکنا ـ مکانیزمی در رابطه با تعامل انسان با هستی وجود دارد یا خیر و نتیجه این کفران چگونه میشود که به خود ما بازمیگردد، آیا قربانیان این بلا را باید در شمار کسانی بدانیم که کفران نعمت کردهاند؟
در حال حاضر باید باور خویش را بیازماییم. خود این بلا، یک کوره آزمایش باورهای ماست، بسیاری از اندیشهها و باورهای نادرست در کوران ابتلائاتی نظیر همین ویروس به کناری رانده میشوند. باورهای سطحی و سست و بیبنیاد، باورهای معاملهگرانه با خدا، باورهایی که از دین نیز دکانی برای مطامع دنیایی ساختهاند و باید گفت این باورها به سختی از میان جامعه رخت برمیبندند.
اگر براساس آیات پیشین بر این باور هستیم که آنچه به ما میرسد چیزی جز بازتاب اعمال و افکار خود ما نیست، اینک وقت آزمون، وقت تجدید نظر در افکار، اندیشهها، منش، رفتار و تجدید نظر بر تعامل ما با خویش، طبیعت و جهان است و اگر به قول مولوی بر این باوریم که: این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید نداها را صدا.
باید به خود نگاهی بیاندازیم و ببینیم که افعال ما انسانها در هر نقطهای از جهان چه ندایی را در عالم افکنده است که اینک به سوی خود ما بازگشته است؟ اگر به ساختار تغییرناپذیر حیات نگاه کنیم و درباره رفتار خود منصفانه قضاوت کنیم شاید زودتر به نتیجه برسیم و بتوانیم به ریشههای این بلا پی ببریم و بتوانیم به ریشهکن کردن آن از میان انسانها و شاید همه کائنات دیگر یاری برسانیم، زیرا در یک تعبیر وسیعتر انسان مسئول مشکلاتی که برای موجودات دیگر پیش میآید نیز هست، چراکه او به اصطلاح اشرف مخلوقات است.
این خود ما انسانها هستیم که این ویروس را پروراندهایم و باز خود ما هستیم که میتوانیم با شناخت صحیح از آن، شناخت درست از خویش و بازگشت از کردههای نادرستمان که همان توبه است آن را از میان برداریم. کافی است نگاهی به جهانی که در آن زندگی میکنیم بیاندازیم و متوجه میشویم که چگونه این ویروس را تولید کردهایم. ما در آزمایشگاه تشخیص طبی ننشستهایم و آن را در چنین آزمایشگاهی تولید نکردهایم.
ما آن را در آزمایشگاه زندگی، نعمتی که خدا در اختیار بشر نهاده، پرورش دادهایم. آنچه ما انسانها در این آزمایشگاه پرورش دادهایم و در نقاط جهان پراکنده کردیم، ویروس «بیعدالتی»، «زورگویی بر ملتهای محروم»، «به بردگی کشاندن اقوامی بیبهره از زور و پول»، «فقر و تنگدست داشتن بخش بزرگی از مردمان جهان»، «نادیده انگاشتن حق ملتهای ناتوان»، «نامهربانی با انسانهای دردمند و گرسنه و بیمار»، «خودخواهی و خودبینی و خودبزرگبینی»، «دزدی، جنگ، قتل، غارت ملتهای ضعیف»، «چپاول اموال و اندیشههای ملتها»، «گسترش و حمایت از ویروس جهل و نادانی مردمان»، ویروس «قدرت طلبی»، «تهمت، افترا و آبروریزی»، «دروغگویی و ریا»، «فساد و فحشا»، «تجاوز بر طبیعت و کائنات دیگر»، ... است.
این ویروسها بسیار است که سالهابر تن انسان، طبیعت و جامعه جهانی افتاده و اینک به کوه سخت قوانین حاکم بر عالم هستی برخورده و به سوی ما بازگشته است. ما انسانها نمیتوانیم ساختار حیات را به نفع خویش تغییر دهیم. نمیتوانیم به مقابله با قوانین عالم هستی که آفریدگار در آن نهاده برخیزیم، حتی اگر به آفریدگار معتقد نباشیم باز هم نخواهیم توانست بر قوانینی که بر همه عالم و زندگانی تمامی موجودات حکم میراند فائق آییم و آنها را به نفع خود تغییر دهیم. در نقطهای سرانجام افعال ما به این کوه محکم و استوار برخورد میکند و ما را به جای خود مینشاند و به تبعیت از خود وامیدارد. همان طور که خداوند در آیه 62 سوره احزاب میفرماید: «وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبديلًا»، «در سنت خدا بخوان همان قوانینی که خدا در آفرینش خود نهاده، هیچ تغییر و جابجایی و دگرگونی نتوانی یافت».
ایکنا ـ شما معتقد هستید که همه انسانها در شیوع این ویروس سهم و نقش دارند؟
در گسترش این ویروس همه ما انسانهایی که بر روی این کره خاکی زندگی میکنیم مقصر و خطاکار هستیم. پس همه در معرض ابتلا به آن هستیم و اگر همه از کردههای خویش به همان میزان که سهمی در گسترش آن داشتهایم بازنگردیم، انتظارهایی از آن را نخواهیم داشت. توبه مگر چیست؟ پیام پیامآوران خدا مگر بر مردمانشان چه بوده است؟ مگر آنان را از چه بیم میدادهاند؟ حضرت موسی(ع) فرعونیان را از ستمکاری بر مردمانی که در اقلیت دینی و اجتماعی بودند و آنان را به بردگی کشانده بودند بیم میداد. حضرت عیسی(ع) یهودیان را از تحریف احکام الهی و به نادانی افکندن مردم و رقابت و برتری جویی سران قوم بر سر قدرت بیم میداد. حضرت نوح(ع) و حضرت ابراهیم(ع) مردمان را به یکتاپرستی دعوت میکردند و میخواستند از آنها که رابطه خود را با جهان ماورا و آفریدگار عالم اصلاح کنند تا از مواهب آن بهرهمند شوند.
حضرت شعیب(ع) مردمانش را از کمفروشی و خوردن اموال یکدیگر و عدم عدالت اقتصادی بیم میداد. حضرت لوط(ع) مردمانش را از انحراف جنسی در میان آنان بیم میداد. قوم هود را قدرت و نعمت، واله و شیدا کرده بود و پیرو خودکامگان ستیزهجو شده بودند. ثمود به تمدن خویش مینازیدند و بهرهمندی از هرچیزی را حق خود میدانستند و حرمت هیچچیزی را نگاه نمیداشتند. گویی به تخریب حیات طبیعت پرداخته بودند و به اکوسیستم طبیعت تجاوز میکردند. قومی دیگر بخشش و انفاق را در میان خویش از یاد برده بودند تا آنجا که سوگند یاد میکردند که به هیچ بینوایی چیزی از نعمتی را که خدا در اختیارشان نهاده بود ندهند و جامعهای که پیامبر اسلام(ص) در آن متولد شده بود از همه این آفات رنج میبرد.
کافی است نگاهی به نهجالبلاغه بیندازیم و از زبان حضرت علی(ع) بشنویم که در زمان بعثت پیامبر اکرم(ص) چه انحرافاتی جامعه عرب و جهان پیرامون آن را فرا گرفته بود. سرنوشت این اقوام در تاریخ چه بوده است؟ همه آنان را عذاب الهی فرا گرفت و خداوند در سوره نحل آیه 118 تأکید میکند «وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»، «ما به آنان ستم نکردیم، بلکه این خود بودند که بر خود ستم میکردند».
در حال حاضر این خود ما هستیم که بر خود ستم میکنیم، همچون قوم حضرت نوح(ع) و حضرت ابراهیم(ع) به جای خدای یکتا بتانی چند را میپرستیم و نجات خود را از آنها میجوییم. همچون قوم شعیب حق یکدیگر را میخوریم و به کسی رحم نمیکنیم. همچون قومی دیگر شیفته قدرت و ثروت شدهایم و در این راه از هیچ کاری فروگذار نیستیم، همچون قوم فرعون مردمانی را به بردگی و بندگی خویش کشیدهایم و آنان را استثمار میکنیم، همچون قوم ثمود از هر گردنکش جباری پیروی و اطاعت میکنیم. همچون گروهی دیگر از قوم نوح به اسباب و وسایل این جهانی برای نجات خویش تکیه میکنیم و خدا را فراموش کردهایم. پس چه انتظاری برای نجات داریم؟ این قانون طبیعت و ساختار حیات است و تا زمانی که بازنگردیم و این همه فسادی را که هر روز در گوشهای از جهان و جامعه خویش، حتی در این شرایط سخت، سر برمیآورد، ریشهکن نکنیم ریشه این ویروس را نتوانیم خشکاند.
انتهای پیام