حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیه، در یادداشتی اختصاصی برای ایکنا به مناسبت درگذشت آیتالله محمدعلی تسخیری، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور جهان اسلام و از منادیان وحدت و تقریب مذاهب اسلامی نوشت: در مدت سه دههای که با فضای بینالملل اسلامی مرتبط بودهام و کم و بیش از نزدیک با متفکر و مفسر عالیقدر حضرت آیتالله تسخیری و اندیشههای پیشگامانه او در حد وسع و گنجایشم آشنایی داشتم هیچ شخصیت دیگری مانند ایشان را ندیده بودم که توانسته باشد با روشهای متخلقانه، پاک سیرتانه و متعهدانه طیف عظیمی از نخبگان دینی و عالمان اسلامی اغلب کشورهای جهان اسلام را جذب کرده باشد. دستاورد شگرف ایشان در این حوزه، شاهکار و کارستان است.
چنان که میدانیم رفتار «نهادی» نظام جمهوری اسلامی در عرصه بینالملل دارای کارنامه قابل دفاع و خوبی نیست. از نهاد دیپلماسی بگیرید تا نهادهای فرهنگی، اغلب آنها دستاوردهایی در سطح لیاقت و اقتضای انقلاب اسلامی ندارند. البته در مجموع دستاوردهای همین نهادها قابل تقدیر و مفید بوده است. اما نسبت معقولی با پدیده ژرف و حیرتانگیز انقلاب اسلامی و آرمانهای آن در عرصههای نرم و سخت ندارد.
از قضا با اطلاعی که از نزدیک با اغلب این نهادها داشتهام طیف اصلی نیروهای تشکیل دهنده بدنه اصلی این نهادها، از انسانهای شریف و خوشنیت و آرمانی بوده است. اما معضلها، بنبستهای مدیریتی، ضعف و ناکارآمدی روندها، روشهای عقیم کار و تعامل و بالاخره، ضعف بنیادین در برنامهریزیهای راهبردی به علاوه فقر در منابع انسانی درخور برای تحقق رسالتهای بزرگ انقلاب در سطح جهان اسلام از عوامل اصلی بسیاری از ناکامیها بوده است.
او شخصیتی بود که یک تنه و با تکیه بر خدای متعال با ظرفیتهای اخلاقی بالا، اندیشههای ژرف علمی، مهارتهای ارتباطی با عالمان و شخصیتهای جهانی از زیست بومهای بسیار متنوع و گاه متباین، با تسلط بر مبانی و اعماق رسالتهای انقلاب اسلامی و انعطاف پذیریهای آن برای تعامل با محیطهای مختلف و متکثر، توانست از همه مرزها عبور کند و همه چالشها را با موفقیت پشت سر بگذارد بدون این که نومید، فشل و سست گردد و چهار دهه با تمام وجود و هزینه ذره ذرۀ رمق تن و جان خود علمدار همبستگی و یکپارچگی جهان اسلام گردد و این اتفاق شگرف و تحسینبرانگیزی بود.
آیتالله تسخیری، نماد همبستگی عالمان اسلامی و رمز موفقیت نظام جمهوری اسلامی در تحقق غایات وحدتبخش در میان عالمان اسلامی بود. اگر او همه خوبیها را داشت بدون عمق تفکر و اجتهاد بهروز و کارآمد، بیتردید ط قدرت چنین نفوذ علمی و معنوی را از دست میداد. ایشان برای قدم قدمِ حرکت خود اجتهادورزی کرد و چارچوبها و عناصر اصلی ساختار اجتهادیاش کاملا سیاسی، اجتماعی و تمدنی بود. شهید صدر و امام خمینی(ره) بزرگترین سرچشمههای این الگوی اجتهادی در جان و عقل او بودند.
به نظر بنده اگر دستاوردهای تمام نهادهای بینالمللی جمهوری اسلامی در عرصه وحدت و تقریب را روی هم بگذارند به میزان دستاوردهای این مرد به تنهایی نخواهد شد. مجمع تقریب با همه ارج و ارزش و قیمتی که دارد و داشته، غالبا در مسیری در حرکت بوده و آیتالله تسخیری با حضور در میدان به کار عمیقتر و معنادارتر دیگری مشغول بود.
او روح و جان و محتوای این نهاد بود و اگر مجمع تقریب با هزینههای میلیاردی هم نبود؛ اما آیتالله تسخیری بود و یکی دو نفر در خدمت ایشان برای رتق و فتق رفت و آمدها و هماهنگ کردن ارتباطات بودند، همچنان همین دستاورد تاریخی کنونی را شاهد بودیم.
آیتالله تسخیری علمدار وحدت انقلابی در جهان اسلام و پیشگام و چهره شاخص و تاریخی برای تحقق امت اسلامی بود. تفکرات و استنباطات و نگرشهای او دستمایه اصلی بزرگترین طرح فکری انسجام اسلامی در جهان معاصر اسلامی به شمار میآمد. بدون نام تسخیری تحقق طرح تقریب و انسجام اسلامی یک آرزومندی است.
در این سه دهه که به مناسبت فعالیتهای فرهنگی و علمی به کشورهای متعدد از آفریقا تا شرق داشتهام با مواجه شدن با هر شخصیت محوری جهان اسلام نخستین پرسش آنان احوالجویی از آیتالله تسخیری بود. گویا او توانسته بود در اعماق جان این عالمان پیش برود و در قلب آنان بنشیند. عالمان جهان اسلام در برابر اخلاص، متانت، تواضع و عظمت فکری او از عمق جان عشقورزی میکردند. عجیب این بود که عالمان اسلامی که به گرایشهای ضد شیعی هم نزدیک بودند، با مواجهه با اخلاق، پارسایی و تواضع او سر تعظیم فرود میآوردند.
به معنای واقعی باور دارم که قدر این ستاره درخشان سپهر وحدت امت و آسمان تقریب جهان اسلام در آن سوی مرزها و در محافل عالمان اسلامی تونس، الجزایر و مصر و جاهای دیگر بیشتر دانسته شده بود تا داخل ایران. اندیشههای وحدتآفرین و تعاملات پاک و متواضعانه او با جهان اسلام و علمای آن یادآور سیره پاک و نورانی اولیای دین بود. این اندیشهها، تجربهها و تعاملات، سرمایه ارزشمند انقلاب و جهان اسلام برای حرکت به سوی تقریب و وحدت بود.
جالب است بنگریم که بخش قابل توجهی از شخصیتهای ارزشمند جهان اسلام با رفتن آیتالله تسخیری از میدان راهبری سازمانی تقریب از این میدان دور شدند. او با مهمترین و کلیدیترین شخصیتهای جهان اسلام ارتباطی دوستانه و صمیمی داشت. مشاور علمی، فکری و اخلاقی آنان بود. اگر لب میگشود و در همایشهای جهان اسلام حضور مییافت همه مستمعان منتظر شنیدن تفکرات خلاق و عمیق او در عرصههای مختلف جهان اسلام بودند.
فعالیتهای این ابرمرد پارسا در سالهای گذشته همزمان با کسالت بدنی خود داستان قهرمانی و جانفشانی دیگری بود. با تنی رنجور و بیمار باز هم در جهان اسلام از حرکت نماند و باز هم حلقههای به هم پیوسته آن را محکمتر کرد. عزتی که خدای متعال در تاریخ تشیع و بلکه جهان اسلام به این مرد داد، حاصل شاخصهای طهارت روحی، اخلاص عملی و ژرفای عقلی و فکری او بود.
بنده که یک قطره از دریای این وجود هم نیستم، همواره در پای سخن و حضور با برکت او شاگردی میکردم اما آن چه در اینجا نوشتم و گفتم در محضر الهی به آنها باور دارم؛ چرا که بازتاب نورانیت و اشعه درخشان او را از نزدیک در همه عالم مشاهده کردم. اگر جمهوری اسلامی و به طور مشخص نهادهای بینالمللی در مسیر نگاه او حرکت میکردند و حرکت کنند شاهد تحولات شگرفتری در عرصه جهان اسلام خواهیم بود.
یکی از صحنههایی که به لحظهای فراموشنشدنی در زندگی من تبدیل شد این بود که در سال 1375 که در یکی از کشورهای آفریقایی فعالیت علمی و فرهنگی داشتم به مناسبتی به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم. شاید 26 ساله بودم. شور و هیجان جوانی و روح و جان لبریز از عشق به تحول، نقد و نواندیشی و قدری هم احساسات جوانی عامل اصلی این شد که در محضر امام خامنهای (حفظه الله) جریان جنبش اسلامی زکزاکی را به لحاظ آن که در آن زمان کم حکمتی در رفتار آنان در مواجهه با حکومت و تند روی سیاسی تلقی میکردم نقد کنم. گوشهای از این نقد پرِ نهادی را که آیتالله تسخیری در آن فعال بود، میگرفت. خود آیتالله تسخیری هم حضور داشت. پس از این نشست، رفتار اخلاقی و آرام و منطقی ایشان آنقدر در من اثر گذاشت که هنوز هم احساس میکنم شیرینی آن تعامل ایشان در من مانده است.
در نشستی دیگر در محضر مقام معظم رهبری، وقتی حضرت آقا از حقیر پرسیدند که حالا که در لبنان هستید آیا عربی را فرا گرفتهاید؟ آیتالله تسخیری در فصل مشبعی به تقویت علمی و زبانی من پرداختند.از مصاحبهها و مقالات عربی از بنده نام بردند و از جمله گفتند آقای میرزایی فرهنگ اصطلاحاتی هم دارند. در این جا مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) کتاب را خواستند و آوردند و گشودند و بحث نیم ساعتهای در باب مناسبات فرهنگی ایران و جهان عربی و ضرورت های احیای این پلهای ارتباطی ارائه فرمودند. سپس رو به این حقیر امر فرمودند که این فرهنگ شما اگر نگویم بهترین فرهنگ اما از بهترینهای تاریخ اصطلاح نگاری زبان عربی و فارسی است. بر آن تمرکز کنید و کار را توسعه بدهید. همین امر باعث شد پس از چند سال نسخه ویرایش شده و منقح تازه از فرهنگ منتشر شود. در هر حال آیتالله تسخیری همواره منشأ تعزیز، تقویت و تشویق شاگردان و جوانان بودند. رفتار معنوی و تشجیعی او عامل رشد کسانِ بسیاری بود.
در پایان ضمن تسلیت درگذشت حضرت آیتالله تسخیری برای ایشان رحمت و مغفرت الهی را خواستارم و چند پیشنهاد دارم؛ هر چند امیدوارم که در زمان حیات بزرگان قدرشناس آنان باشیم:
1 ـ تمام مقالات و آثار مکتوب و مقول او در یک مجموعه کامل جمع آوری، تحقیق، تنظیم، تدوین و منتشر شود.
2 ـ با فراخوانی از صدها عالم دینی جهان اسلام که با آیتالله تسخیری پیوند دوستی و تعامل داشتهاند خواسته شود که نگرشها، خاطرات و نقشهای او را بنگارند و در یک جا تجمیع و تدوین شود.
3 ـ جایزه جهانی تسخیری برای اعطای آن به مهمترین دستاوردهای علمی مرتبط با وحدت و همبستگی امت اسلامی راهاندازی شود.
4 ـ خیابانی در تهران به پاسداشت نقشهای کلیدی آن عالم جلیل القدر به نام ایشان نامگذاری شود.
5 ـ مرکزی تخصصی و راهبردی که در کار وحدت و همبستگی جهان اسلام فعالیت میکند به نام آیتالله تسخیری شود. همچنین یکی از گزینهها این است که مرکز تحقیقات مجمع تقریب مذاهب اسلامی که در قم است به نام ایشان نامگذاری شود.
روحش شاد و یادش گرامی
انتهای پیام