حجتالاسلام والمسلمین علی بحرانی، کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی و مشاور حقوقی ـ مذهبی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص دین در جامعه امروز و دلایل ضعف این مهم در جامعه کنونی، اظهار کرد: وضعیت دینداری به سه اصل باورهای درونی، اخلاق و عملکرد انسان در جامعه بازمیگردد و معمولاً عموم مردم خود را نیز متدین میدانند. البته بخش زیادی از این باورها ناشی از اشتباه عمومی است، زیرا وقتی به جنبه عملی دینداری نگاه میکنیم، ضعفهای زیادی را شاهد هستیم و دلیل این امر را باید بیتوجهی مردم به جنبه عملی دین و دینداری دانست، پس ضعف موجود در بحث عملی از بیاطلاعی ناشی میشود و نباید موضوع دیگری را در این امر دخیل دانست.
وی ادامه داد: اگر در جایی هم عمل به اخلاق اسلامی ضعیف دیده میشود، در واقع دال بر ضعف دین و دینداری نیست، بلکه عواملی مانند سلیقهای عمل کردن برخی از مردم باعث وجود این ضعفها میشود که البته باید اخلاق اسلامی و سیره معصومین(ع) را الگوی خود قرار دهیم که این امر هم به میزان حضور و نقشی که فرد در جامعه دینی دارد، مربوط میشود؛ چراکه برخی از مردم، امروزه بهدلیل وجود مشکلات اقتصادی و یا سایر مشکلاتی که همه مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند، تقریباً میتوان گفت که هیچگونه ارتباطی با جامعه دینی ندارند.
بحرانی افزود: البته این بدین منظور نیست که میزان قبولی دین بین افراد کم شده و یا اینکه دینداری در جامعه تضعیف شده، بلکه رسیدگی به اوامر دینی بهصورت بالقوه باقی مانده و بسیاری از جنبههای آن به نیروی بالفعل تبدیل نشده است.
این مشاور حقوقی ـ مذهبی تأکید کرد: افرادی که دینداری را ضعیف میدانند، معتقدند که رفتار یک فرد معتقد به اسلام باید کاملاً طبق اوامر اسلامی باشد. باید گفت چنین عقیدهای غلط است زیرا این افراد به این موضوع توجه نکردهاند که بشر، اجتماعی آفریده شده و به دلیل وجود بیدینها نمیتوان تمام عقاید اسلامی را عیناً به اجرا درآورد. در واقع هرچه تفسیر ما از دین و دینداری به تفسیر نمایندگان خدا که ائمه اطهار(ع) هستند، نزدیکتر باشد، کمتر به انحراف و اشتباه کشیده میشویم و کمتر هم افراد و بهویژه جوانان کممطالعه، از دینداری دور میشوند.
بحرانی با اشاره به هویتبخشیهایی که از سوی برخی از افراد نسبت به افراد دیندار صورت میگیرد، گفت: گاهی این هویتبخشیها میتواند بهدرستی انجام شود و گاهی نیز بهخوبی صورت نگیرد، زمانی میتوان هویتبخشی را مثبت دانست که در راستای معرفی سیره معصومین(ع) و الگوگیری از این بزرگواران باشد، اما زمانی که این هویتبخشیها بهدرستی صورت نمیگیرد که برخی از افراد، سعی دارند که دیندارانی را که مورد تأیید خودشان است را به دیگران بقبولانند. اما این در حالی است که دیگران با مشاهده کوچکترین اشتباه از سوی آن دیندار دیگر نمیتوانند به او اعتماد کنند و در حقیقت این عدم صلاحیت آن دیندار برای افراد و بهویژه جوانان منجر به بدبینی نسبت به دین میشود.
وی با اشاره به عواملی که باعث میشوند در جامعه کنونی تضعیف در دینداری را شاهد باشیم، تصریح کرد: ناسازگاری میان قول و عمل مدعیان، غفلت، جهل، عدم تفکر جوانان در زمینه دین و همچنین تهاجم سازمانیافته فرهنگی دشمن را میتوان از عواملی دانست که باعث میشود ما ضعف در دینداری را شاهد باشیم. با وجود این موضوع، یک مسئله طبیعی دیگری نیز وجود دارد و آن، گرایش و میل طبیعی انسانها به آزادی بیحد و اندازه است. در حقیقت، محدودیتها انسان را آزار میدهد و بر همین اساس است که محدودیتهایی که از سوی خانواده و زیادهروی در سرزنش جوانان اعمال میشود، روح آنها را متکدر میکند و آنها را از انجام بسیاری از اعمال دور میکند و باعث میشود که دیگر رغبتی به ادامه مسیری که در آن قرار دارند، نداشته باشند.
این کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی وجود شبهات دینی بین جوانان و عدم پاسخ صحیح به آنها را یکی دیگر از مسائلی که میتواند در تضعیف دینداری دخالت داشته باشد، دانست و اظهار کرد: با وجود اهمیت و ضرورتی که این مقوله دارد، اما متأسفانه هیچ مؤسسهای در خصوص پاسخگویی به شبهات دینی افراد و بهویژه جوانان وجود ندارد و این وظیفه به شرکتها و مؤسسات خصوصی واگذار شده است که آنها را نمیتوان نظاممند دانست.
وی گفت: در واقع نمیتوان به افرادی که در این مؤسسات فعالیت دارند، اعتماد داشت؛ چرا که این افراد در پاسخ به جوانان، بهگونهای عمل میکنند که اعتقادات ابتدایی جوانان را هم به چالش میکشند و با رفتارهایی که با آنها دارند، باعث میشود که گاهی آن جوانی که به آن مؤسسه مراجعه کرده، یک لحظه احساس پوچی کند و با خود بگوید که دین و ایمانی ندارم و افکار متعددی ذهن او را درگیر کند که در نهایت منجر به این امر شود که آن جوانی که شاید تا حدی به دین اعتقاد داشته باشد، همان میزان را هم از دست بدهد.
بحرانی با بیان اینکه عدم شناخت صحیح فرهنگ غرب و اعتماد به رسانههای معاند و ضد دین متأسفانه اثرات زیادی به همراه دارد، تصریح کرد: البته در کنار این موارد، مشکلات اقتصادی کشور و در مقابل هم عدم درک حقایق از سوی جوانان و همچنین کمبود مطالعه آنها و نیز بیکار نبودن دشمن که مدام سعی دارد ذهن جوانان ما را به خود جذب کند، در نهایت موجب میشود جوانان به ظواهر غربیها توجه کرده و از آنها الگوگیری کنند.
این مشاوره حقوقی ـ مذهبی ادامه داد: این در حالی است که مقام معظم رهبری سالها پیش، به جوانان هشدار دادند، آنچه را که رسانههای ضددین تبلیغ میکنند در حقیقت سعی دارند که دوگانگی و عدم اعتماد به دین و دستورات اسلام را ترویج دهند. زمانیکه این تبلیغات از سوی غربیها به جوانان که حساسیت بیشتری نسبت به مسائل اعتقادی دارند، القا میشود، به تدریج باعث میشود که دین را بهگونهای که خودشان دوست دارند به جوانان معرفی کنند و در این صورت آن جوان دین را با تعریف غربیها میسنجد و دیگر پذیرش آنچه که یک دیندار توصیه میکند برای جوان، دشوار مینماید.
بحرانی ادامه داد: جوان ما گمان میکند که در غرب برای هر سؤالی پاسخ و پاسخدهنده مناسبی وجود دارد و غرب لیبرال را الگویی برای رسیدن به پاسخ تمام سؤالات خود تصور میکند و طبیعتاً این تصورات، جوانان را نسبت به دین بدبین میکند و به دلیل احساساتی عمل کردن، این باورهای غلط را میپذیرد و سپس از دین دور میشود؛ بنابراین میتوان گفت که با وجود این مشکلات و الگوگیریها ما با یک اتفاق و فاجعه مواجه میشویم، اینکه یک الگوی صالح به الگوی ناصالح تبدیل شده است و کاش بشود که ما در کشور دینی خودمان توجه خود را به این موضوع بیشتر کرده، متعهد شویم و اجازه ندهیم که این الگوپذیریها و تغییرات الگویی ناصحیح ایجاد شود.
وی با اشاره به اینکه ما بهدنبال الگوسازی نیستیم، بلکه ائمه اطهار(ع) این الگوها را برای ما فراهم کردهاند، اضافه کرد: سیره معصومین(ع)، روش زندگی آن بزرگواران، طریقه رفتارشان با مسائل، کنشها و واکنشهای آنها بهترین روش برای زندگی ما هستند و از این رو است که میگوییم این الگوها وجود دارند اما کاری که باید انجام دهیم این است که آنها را مورد استفاده قرار دهیم.
بحرانی با بیان اینکه امروزه بخش زیادی از تربیت نسل امروز خواسته و یا ناخواسته بر عهده رسانههاست، افزود: سختی تربیت اسلامی در عصر حاضر به دلیل بی حد و حصر بودن عوامل رسانهای است که این چالش نیز بسیار سخت و دشوار است. در این میان باید گفت که متأسفانه امروزه دین از سطح جامعه به گوشه مساجد و معابد کشیده شده و با حذف جنبه اجتماعی، دین بهعنوان یک امر فردی به جوانان معرفی میشود که این امر خود میتواند یکی از آسیبها باشد.
این مشاوره حقوقی ـ مذهبی تصریح کرد: دیندار واقعی را میتوان از روی اهتمام آن شخص به ملاک رشد دانست زیرا روح واقعی قرآن نیز دعوت به رشد است و رشد روحی اشخاص هدف قرآن است. پس هر آنچه که انسان را به رشد روحی برساند میتواند ملاک دینداری قلمداد شود. منظور از رشد روحی در اینجا این است که انسان دیندار نباید در مناسک دینی گرفتار بماند، بلکه از مناسک دینی باید به معرفت خالق دست پیدا کند و اعمالی مانند نماز، روزه و ... نمیتواند دلیلی بر رشد روحی انسان باشد، مگر اینکه به تغییر و تحول روحی انسان منجر شود. نمازی که همراه با دروغ و غیبت باشد قابل نقد است و نمازی که نتواند انسان را از دروغ و تهمت به مردم باز دارد و خباثتها و بیماریهای روانی را اصلاح کند آن نماز نمیتواند مؤثر واقع شود.
انتهای پیام