واژه دولت در متون دینی به معنای امروزی آن به کار نرفته و در منابع شرعی، حکومت معنای عامی داشته که دولت را نیز شامل میشده است. حضرت علی(ع) وجود حکومت و دولت را یک ضرورت (اجتماعی) میداند، زیرا در سایه وجود دولت، انسانها به رستگاری میرسند، امور اجتماعی مردم استوار و در پرتو عزت پایدار آرام میگیرند، عدالت و احکام الهی اجرا میشود و مردم به کرامت انسانی و رستگاری با استحکام میرسند.
دولت اخلاقی از منظر امام علی(ع)در رویکرد امام علی(ع)، حکومت باید رضایت و خشنودی مردم را کسب نماید، زیرا خشم عمومی مردم خشنودی خواص را از بین می برد.
در دولت علوی، حقوق مردم محترم و حدود الهی پاس داشته میشود. «امر به معروف» برای اصلاح تودههای ناآگاه، «نهی از منکر» برای بازداشتن بیخردان از زشتیها، «قصاص» را برای پاسداری از خونها، «اجرای حدود» را برای بزرگداشت محرمات الهی، ،دوری از «دزدی» را برای تحقق عفت و «امامت» را جهت سازمان یافتن امور امت و «فرمانبرداری از امام» برای بزرگداشت مقام رهبری واجب کرد.
اجرای عدالت الهی، یکی از اهداف اساسی حکومت اسلامی به شمار میرود. همان هدف مهمی که انبیا و اولیای الهی در پیوند میان وظیفه عدالت و سعادت بشری، آن را بیان میکنند و در این دولت اخلاقی با برقراری عدالت به یک عدالت اجتماعی دست مییابند، عدالتی که در پرتو آن با تاسیس حکومت، آن هم حکومت عادلانه به ثمر برسد.
از اصول و وظایف دولت اخلاقی امام علی(ع)، رفتار مبتنی بر عدالت است. حضرت عدالت را به بهترین وجه تعریف نموده اند: «عدالت هر چیزی را در جای خود مینهد». مهمترین وظایف و تواناییهای دولت اخلاقی امام علی(ع) در ذیل آمده است:
با نگاهی به مفهوم عدالت اجتماعی، به جایگاه پراهمیت آن در میان اندیشمندان سیاسی از دوران باستان تاکنون، پی خواهیم برد. به ویژه در قرن بیستم، عدالت اجتماعی در کانون مباحث فلسفه سیاسی قرار گرفت. همین امر به فزونی مباحث در این باره و بیشماری تعاریف و پیچیدگی این مفهوم انجامیده است. رایجترین تعریف عدالت، عبارت است: «اعطای حق به ذیحق یا عدم تجاوز به حق ذیحق».
ایشان در فرازهای زیبایشان عدالت را نقطه مقابل ظلم و ستم میدانند و میفرماید: «با خدا و با مردم و با خویشاوندان نزدیک و با افرادی که آنان را دوست داری، انصاف را رعایت کن، که اگر چنین نکنی ستم رواداشتی.»
باز در جایی دیگر نتیجه ستم به رعیت، به آوارگی و بیداری کشاندن افراد و انجامیدن کار را به جنگ و مبارزه قلمداد میکند و میفرماید: «دولت داشتن چیزی در نزد تو، در حق میانهترین و درعدل فراگیرترین... باشد.» حضرت، عدالت را امری فراگیر دانسته که باید نسبت به دشمن هم رعایت شود. عدالت از منظر حضرت امیر(ع) حوزه های مختلف اقتصاد و اجتماع را شامل می شود:
در این بخش، هیچ امتیازی برای کسی قائل نبود، ولو این که از اقوام نزدیک حضرت بودند.
اگر اموال، مال خودم هم بود یکسان میبخشیدم تا چه رسد به آن که مال، مال خداست.
سپس فرمود: همان قطعاً بیجا بخشیدن، زیادهروی و اسراف است و چنین بخشندهای در دنیا مشهور و صاحب نام و آوازه، ولی در آخرت بدبخت و زیردست خواهد بود. مردم او را احترام کنند، اما نزد خدا خوار و بیمقدار خواهد بود.
آدمی اگر مال خود را بیجا مصرف کند و به نااهلان دهد، خداوند از سپاس همانها هم محرومش گرداند و آنان دوست دیگری را برگزینند. تازه اگر روزی ورق برگردد و به کمکشان روی نیاز آورد، به راستی که بدترین و سرزنشکننده ترین دوست خواهند بود.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) به کارگزاران دولت خویش امر می فرمودند که در نگاه هایشان و توزیع ثروت، عدالت را رعایت نمایند.
راز موفقیت یک دولت اخلاقی آن است که مدیران دولت از شایستهترین افراد انتخاب شوند و فرمانها و توصیههای حضرت علی(ع) در انتخاب کارگزاران دولتی به شاخصهای مهمی اشاره فرمودند که برخی از آنها یادآوری میشوند: نصیحتپذیر، پایبند به حلال و حرام، خدا را خشنود و از کارهایی که کارگزاران را خشنود کند و عموم مسلمانان را ناخوشایند سازد، از اسراف بپرهیزد! خشمش را فرونشاند و هنگام قدرت ببخشد، در حکومت مدارا کند، با مردم فروتن، در نگاه و رفتار با مردم مساوات و عدالت پیشه کند و کارگزاران دولتی از میان مردمی با تجربه و با حیا، از خاندانی پاکیزه و با تقوا در مسلمانی سابقه درخشانی دارند، انتخاب شوند، زیرا اخلاق آنان گرامیتر، آبرویشان محفوظتر و طمعورزیشان کمتر و خیانت نمیکنند.
مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش، زیرا مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش میباشند.
حضرت در مورد رفتار با مشرکانی که در قلمرو دولت اسلامی زندگی میکنند به یکی از فرمانداران خویش چنین فرمودند: «از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کردند. در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم درآمیز، رفتاری توام با شدت و نرمش داشته باش و اعتدال و میانهروی را در نزدیک کردن یا دور کردن، رعایت کن.»
از آنجا که امنیت و احساس آسودگی خاطر، اهمیت فراوانی در زندگی بشر دارد که هرگاه افراد مخیر به انتخاب یکی از دو امر امنیت و آزادی گردند، طبعاً مایلند آزادی را فدای امنیت کنند و جان و مال خود را از خطر و هلاکت نجات بخشند. امنیت یکی از نعمتهای الهی است که دولت اسلامی باید در ایجاد و تداوم آن کوشا بوده و همه انواع امنیت مانند امنیت اخلاقی، اقتصادی، قضایی، سیاسی اجتماعی، فرهنگی و معنوی را حفاظت نماید.
حضرت علی(ع) به کارگزاران جمعآوری مالیات میفرماید: در روابط خود با مردم انصاف داشته باشید و در برآوردن نیازهایشان شکیبا باشید. «پس اینک شما را فرمان دهم که با مردم از درِ انصاف درآیید و در انجام نیازهاشان صبر و حوصله به خرج دهید که شما خزانهدار مردم و نمایندگان آنها و سفیران دولت اسلامی هستید. زنهار که حاجتمندی را ناامید برمگردانید و خواستهاش را بایگانی مکنید و در گرفتن مالیات «مته به خشخاش» مگذارید و تنپوش زمستانی و تابستانی و چارپایانی را که وسیله کارند و بردگان را حراج نکنید. کسی را به خاطر درهمی تازیانه نزنید. دست به مال کسی دراز ننمایید - چه مسلمان و چه آنکه در پناه حکومت اسلامی باشد، مگر آن که «اسبی» یا «سلاحی» را نزد آنان بیابید که بخواهند با آن بر مسلمانان حمله کنند که راستی سزاوار نیست مسلمان اینگونه ابزار را در اختیار دشمنان اسلام بگذارد تا سبب فر و شکوه دشمن شود. هرگز نصیحت و خیرخواهی را فرو مگذارید، و از برخورد نیکو با سپاهیان غافل مباشید. کمک و مساعدت را از مردم دریغ ننمایید. دین خدا را نیرو بخشید و آنچه بر شماست ادا کنید و واجب الهی را پاس دارید، زیرا خدای سبحان از ما و شما خواسته است که با تلاش خود او را سپاس گوییم و با تمام توان او را یاری کنیم که نیرویی جز از خداوند بلند مرتبه بزرگ نیست.»
از بررسی سخنان و نامهها و خطبههای آن حضرت چنین استنباط میشود که ایشان آزادی مردم را در قبال حکومت به اشکال مختلف مورد عنایت قرار میدهند و بدین جهت میتوان از دیدگاه آن حضرت آزادی را به چند نوع تقسیم کرد:
«من از شما میخواهم مرا با سخنان زیبای خود مستایید... پس با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن میگویند، حرف نزنید و چنان که از آدمهای خشمگین کناره میگیرند، دوری نجویید،... پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید.
یکی از مبانی مشروعیت حکومت علی(ع) این است که مردم آزادانه با ایشان بیعت کردند و خود ایشان به مردمی که برای بیعت خدمت آن حضرت میآمدند، میفرمود: «مردم بدون اکراه و اجبار با من بیعت کردند.
جنگ بارزترین نوع روابط خصمانه است. جنگ، زاییده نادیده انگاشتن اخلاق و اصول انسانی است، پرهیز از جنگ یکی از قواعد حکومت اسلامی از سوی مسلمین است، مگر این که به دشمن اعلام آمادگی برای جنگ داده شود، دولت حضرت علی(ع) که مصداق اکمل دولت اسلامی است درباره رعایت حقوق بشردوستانه که از مهمترین قواعد اخلاقی و انسانی هستند، در هنگام جنگها میفرمودند: «با دشمن جنگ را آغاز نکنید تا آنها شروع کنند، آن کس را که پشت کرده نکشید و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید و مجرمان را به قتل نرسانید.»
مقصود از صلح «پرهیز از اختلاف شدید و برخوردهای نظامی با سایر کشورها است» به بیان دیگر، صلح بین المللی همان ثبات نسبی نظامی، تعادل نسبی قدرت و فقدان اختلال و بینظمی کلی در نظام بین المللی موجود یا در شالوده روابط میان کشورهاست.
دولت علوی، الگوی کاملی از صلح و آسایش را به بشریت عرصه نمودهاند. سیر عملی آن حضرت در برخورد با دشمنان بیانگر این رویکرد اخلاقی ایشان است، تا جایی که در یکی از نامههایش درباره صلحجویی و پذیرش صلح شرافتمندانه میفرماید: «هرگز پیشنهاد صلح دشمن را که خشنودی خدا در آن است رد مکن که آسایش رزمندگان و آرامش فکری تو و امنیت کشور در صلح تامین میشود.»
گفتنی است که از دیدگاه حضرت، صرف بستن پیمان صلح و آشتی نباید دولت اسلامی دیدگانش را از حرکات دشمن بپوشاند، ایشان دراینباره میفرماید: «البته هوشیاری پس از آشتی و صلح ضروری است و دولت اسلامی باید دوراندیش باشد.»
پایبندی به پیمانها لازم است و فرقی نمیکند پیمان میان دولتهای اسلامی منعقد شده باشد و یا میان دولت اسلامی با غیر آن. حضرت در اصل پایبندی به پیمانها میفرماید: «عهد و پیمانها را پاس دارید به خصوص با وفاداران»
مهمترین وظایف علوی در عرصه سیاست، استقرار دولت حق و اصلاح دولتهای باطل و ارائه دولتی مبتنی بر آموزههای نبوی، گسترش عدالت و ایجاد قسط، تثبیت صلح و امنیت داخلی و بین المللی و رفع اختلافها و ستیزههاست.
منابع:
Ensani.ir
https://www.sid.ir
isca.ac.ir
انتهای پیام