ولایتعهدی امام رضا(ع) و اثرگذاری بر فضای گفتمان شیعی
کد خبر: 3959549
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۴

ولایتعهدی امام رضا(ع) و اثرگذاری بر فضای گفتمان شیعی

یک مدرس حوزه و دانشگاه گفت: یکی از مسائلی که به فضای گفتمان درون شیعی و گسترش آن کمک کرد و زمینه را برای آن فراهم آورد، قبول ولایتعهدی امام‍‌رضا‌(ع) بود که شاید به گونه‌ای مهمترین اثر را در گسترش مناظرات علمی و فضای باز بحث و گفت‌وگو داشت.

ولایتعهدی امام رضا(ع) و اثرگذاری بر فضای گفتمان شیعیحجت‌الاسلام والمسلمین جواد معین، مدرس دانشگاه و حوزه‌علمیه در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌رضوی، در ارتباط با اینکه شیعه چه نیازی به گفتمان دارد و چرا باید فرهنگ و اساساً تمدن اسلامی را گسترش داد، اظهار کرد: شاید بتوان اولین گفتمان جدی و اثرگذار امام را هنگام هجرتشان از مدینه دانست. ابن شهر آشوب از علی بن وشاء نقل کرده که امام‌رضا(ع) فرمود: «وقتی خواستند مرا از مدینه ببرند، اهل و عیال خود را جمع کرده و به آنها گفتم که نزد من گریه کنند تا من گریه آنها را بشنوم، بعد از آنها جدا شدم و دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم کردم و به آنها گفتم که دیگر بینشان باز نمی‌گردم.» مامون امام‌رضا(ع) را از شهرهای بصره، خرمشهر، بهبهان، فارس، ابرقو طبس و نیشابور به مرو برد، او برای اینکه امام(ع) از شهرهای شیعی عبور نکنند، دستور انتخاب این شهرها را داده بود.

وی ادامه داد: یکی از مسائل مهمی که در گسترش گفتمان درون شیعی بسیار موثر بود، همین رفتارها و خبرهای رسیده از امام رضا(ع) در شهرهای مختلف بود که پایه‌گذاری شد و بعدها گفتمانی مستحکم شکل گرفت. امام در مسیری که از مدینه تا مرو داشتند با کسانی‌که از دوستان اهل‌بیت(ع) بودند ارتباط برقرار می‌کردند و به بیان احادیث پدرانشان می‌پرداختند، رجاء بن ابی ضحاک که مامور آوردن امام(ع) بود می‌گوید: «امام در هیچ شهری از شهرها فرود نمی‌آمد، مگر اینکه مردم سراغشان می آمدند و مسائل دینی و اعتقادی خودشان را از ایشان می‌پرسیدند».

معین تصریح کرد: امام از مدینه به بصره رفتند و با پایگاه‌های مردمی خودشان در بصره ارتباط داشتند و مردم هم از ایشان استقبال بسیار چشمگیری کردند و حتی نقل شده که ایشان کسی را به بصره فرستاد و به مردم پیام دادند که منتظر باشید، در سه روز آینده علی بن موسی(ع) به بصره خواهند آمد، هنگامی‌که امام(ع) به بصره رسیدند آنها بسیار آماده بودند و ایشان حجت امامت خود را بر آنها تمام کرد و به آنها بارها می‌فرمود از من بپرسید، شاید بتوان گفت این اولین گفتمان بین امام(ع) و شیعیان بود، ایشان آنها را وادار به تفکر و تعقل می‌کردند که سؤالاتی را بپرسند و زمینه گفتمان باز شود، امام(ع) از آنان خواستند که بقیه مردم و دیگر طوائف را هم خبر کنند، تا در این مباحثات شرکت کنند. حتی دانشمندانی که در علم کلام مناظره‌گر بودند، از میان غیر مسلمانان نزد آنها گرد آمدند و با ایشان چندین جلسه برگزار کردند. و همگی از علم امام رضا (ع) حیران می‌شدند.

این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: این نوع رفتارها و کنش‌های امام رضا(ع) خودش گفتمانی است که به بیداری شیعیان می‌انجامد و همین رفتارهای خاص ایشان است که دوره مبارک این امام همام را به اوج شکوفایی فرهنگ و تمدن شیعه رسانیده است.

وی اظهار کرد: امام در مسیر مدینه تا مرو روایاتی از اهل‌بیت(ع) بیان می‌کردند که تاثیر بسزایی در توسعه تفکر شیعی داشته است. یا به‌طور خاص ورود امام به نیشابور که گزارش‌های مختلفی از اجتماع مردم و سخنرانی امام برای ایشان به دست ما رسیده که از آن جمله حدیث سلسله الذهب است.

حدیث سلسله‌الذهب و گسترش گفتمان

معین بیان کرد: مردم نیشابور که قبل از ورود امام رضا(ع) به مدت سه روز آمادگی کامل داشتند و جهت استقبال از ایشان به دروازه‌های شهر شتافته بودند به هنگام ورود ایشان سر از پا نشناخته و عشق خود را با استقبال گرم و بی نظیرشان به نمایش گذاشتند.

این مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: ابوزرعه و محمد بن مسلم طوسی از امام درخواست بیان حدیث کردند تا بنویسند امام علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: «حدیث کرده برایم پدرم موسی کاظم از پدرش جعفر صادق و از پدرش محمد باقر و او از پدرش علی زین العابدین از پدرش حسین شهید و از پدرش علی بن ابیطالب که او فرموده است: حبیب من و نور چشمان من پیامبر خدا برایم نقل کرده و برای او جبرئیل حدیث کرده که گفته است از پروردگار عزیز سبحانه و تعالی شنیده که فرمود: کلمهُ لا اِلهَ الّا الله حِصنی فَمَن قالَها دَخَلَ حِصنی وَ مَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی...».

وی ادامه داد: این نوع از درخواست‌های مردم از حضرت و پاسخ زیبای ایشان که هدف و محتوایی در شان شرایط روز امام(ع) داشت، نشانگر استحکام بیشتر تمدن گفت‌وگو و تعاملات اجتماعی مردم است که امام در ایجاد، بسط و گسترش آن نقش عظیمی داشتند.

ولایتعهدی امام‌رضا(ع) و گسترش گفتمان

معین افزود: یکی از مسائلی که به فضای گفتمان درون شیعی و گسترش آن کمک می‌کرد و زمینه را برای آن فراهم آورد، قبول ولایتعهدی امام رضا‌(ع) بود که شاید به گونه‌ای مهمترین اثر را در گسترش مناظرات علمی و فضای باز بحث و گفت‌وگو داشت. هنگامی‌که مامون امام را شایسته امر خلافت دید به دو تن از افراد خود دستور داد تا این خبر را به ایشان برسانند ولی وقتی امام فهمیدند مخالفت کردند که جریان آن را بطور کامل شیخ مفید آورده است.

این مدرس حوزه و دانشگاه ابراز کرد: مدتی گذشت تا اینکه مامون امام را در حضور چند تن از اصحابش طلبید. نوع گفتمان حضرت در این جلسه شنیدنی است. مامون گفت: من در آل علی و آل عباس جست‌وجو کردم و هیچکس را احق و افضل از علی بن موسی به امر خلافت ندیدم. سپس رو به حضرت کرد و گفت: اراده کرده‌ام که خود را از خلافت خلع نمایم و به شما تقدیم کنم. امام رضا (ع) قبول ننمود و فرمود: «بِالْعُبُودِیَّةِ لِلَّهِ أَفْتَخِرُ وَ بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا أَرْجُو النَّجَاةَ مِنْ شَرِّ الدُّنْیَا وَ بِالْوَرَعِ عَنِ الْمَحَارِم أَرْجُو الْفَوْزَ بِالْمَغَانِمِ وَ بِالتَّوَاضُعِ فِی الدُّنْیَا أَرْجُو الرِّفْعَةَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ به بندگی خدای عز و جل افتخار دارم و به زهد و بی‌رغبتی دنیا امید نجات از شر دنیا دارم و با پرهیزگاری از گناهان امید دریافت بهره‌ها دارم و با فروتنی و تواضع در دنیا امیدوار به رفعت و بلندی جاه و مقام خود نزد خدای تعالی را می‌باشم.

وی تصریح کرد: اما مامون اصرار می‌ورزید. و امام پاسخ او را اینگونه داد که اگر خلافت را خداوند به تو داده جایز نیست لباسی را که خداوند به اندامت پوشانیده آن را بکنی و به دیگری بپوشانی و اگر خلافت از آن تو نیست چگونه رواست چیزی را که از تو نیست به دیگری بدهی؟! مامون باز هم از رو نرفت و گفت که البته باید خلافت را قبول نمایید. امام فرمود: این کار را هرگز با اختیار خود انجام نمی‌دهم. سپس بعد از مدت‌ها مامون گفت که اگر خلافت را نمی‌پذیرید باید ولایتعهدی مرا قبول کنید و الا گردنت را می‌زنم. حضرت فرمودند: خداوند مرا نهی کرده است که خود را به مهلکه اندازم و به‌ناچار می پذیرم، مشروط بر اینکه در هیچ امری از امور مربوطه از قضاء و فتوا و عزل و نصب، دخالتی نداشته باشم. مامون هم به این شرط راضی شد.

این مدرس حوزه و دانشگاه اظهار کرد: در این قسمت آنچه که خیلی اهمیت دارد نوع گفت‌وگوی حضرت با مامون در حضور دیگران است که امام به شرط‌هایی می‌پذیرند. البته امام به این جلسات با مامون اکتفا نکردند و در جمع یاران خود و یا مردم عادی از دلایل پذیرش و یا نپذیرفتن ولایتعهدی سخن می‌گفتند. این عمل امام بیانگر این است که حکومت صلاحیتی ندارد و اساسا روش تبلیغی حضرت اینگونه بود. البته بارها امام در جلساتی به رفع شبهات یاران و مردم عموم می‌پرداختند.

تشکیل حوزه‌ علمیه در مسجد مرو و گسترش گفتمان

معین گفت: از فعالیت‌های فرهنگی امام(ع)، تشکیل حوزه علمیه در مسجد مرو بود که حضور چشمگیر شیعیان در این حوزه سبب شد تا مامون دستور تعطیلی آن را صادر کند. شیخ صدوق می‌گوید: «امام نزد مامون رفت و با ناراحتی و صلابت به وی گفت: از خداوند حق مصطفی و مرتضی و سیده نساء عالمین را طلب می‌کنم! چرا اینان را طرد می‌کنی؟» (صدوق، 1378؛ ج2، 185) این خبر حاکی از جمعیت زیاد دانشمندان و شیعیان در محافل علمی امام دارد.

نهضت ترجمه و گسترش گفتمان

وی بیان کرد: اوضاع فرهنگی جامعه اسلامی در زمان امام رضا(ع) رو به سمت پیشرفت و ترقی داشت که البته یکی از دلایل مهم آن علاقه منصور و دیگر خلفای عباسی به علم نجوم و رصد ستارگان و فراخوانی منجمین از ایران و هند بود. اما نهضت ترجمه در دوران مامون وارد مرحله جدیدی شد. او از کودکی زیر نظر جعفر برمکی و فضل بن سهل ایرانی در شهر مرو بود و کسب معارف از محضر امام رضا(ع) در بینش باز او بی‌تاثیر نبود. او به متون یونانی و آثار نوشته شده دیگران بسیار علاقه داشت و باعث ترجمه آن آثار و رشد اندیشه‌ها و ورود افکار غیر مسلمانان در جامعه مسلمان و شکل‌گیری مکاتب فکری مختلفی شد.

این مدرس حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مسلماً در آن دوران دانشمندانی نبودند که بتوانند این آثار را نقد کرده و به چالش بکشند. از این رو حضرت رضا(ع) با توجه به احاطه‌ای که بر علوم داشتند، بر فضای گفتمانی علمی عصر خود تاثیر فراوان گذاشتند و جامعه مسلمان را برای سالیان سال از علم خود بهره‌مند ساختند.

قیام‌های علویان و گسترش گفتمان

معین ادامه داد: مهاجرت سادات علوی که به‌خاطر امام رضا(ع) وارد ایران شدند و سپس قیام‌هایی که بر عهده داشتند و تاثیر امام بر این قیام‌ها، خود نشان‌دهنده تاثیر کلام و گفت‌وگوهای حضرت است. یعنی می‌توان گفت از نتایج گفتمان شیعی امام رضا (ع)، قیام‌های علویان بود که در زمان حضرت رخ می‌داد و به شهادت و شکنجه آنان منجر می‌شد. در این دوره چندین انقلاب به رهبری کسانی از خاندان امام علی(ع) و شاگردان مکتب ایشان در جریان بوده است.

وی بیان کرد: از مهمترین این جنبش‌ها، جنبش محمد بن ابراهیم طباطبا بود که از مدینه به کوفه رفت و در آنجا اعلام حکومت کرد. و شعاری را سر داد که همه انقلابیون سر می‌دادند: «البیعه للرّضا من آل محمد(ص)» یعنی بیعت با برگزیده از خاندان محمد (ص).

این مدرس حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اگر سیر سفر امام رضا(ع) را از مدینه تا مرو نظاره کنیم مشاهده می‌کنیم که ایشان در ورود و خروجشان از هر شهری با گفت‌وگوها و تعاملات خود، باعث روشن شدن افکار عمومی و بیداری آنان می‌شدند و علویانی که انقلاب‌هایی می‌کردند و مامون از آنها در هراس بود، در این بیدارگری‌ها بسیار مؤثر بودند و در واقع شاگردان مکتب رضوی بودند و این قیام ها نتیجه آن گفت‌وگوهاست.

انتهای پیام
captcha