به گزارش ایکنا، روزانه شاهد ناهنجاریهای تلخی در جامعه هستیم که شنیدن و تفکر به آنها، موجبات تأسف عمیق لایههای مختلف اجتماعی را فراهم میکند. ناهنجاریهایی که نشان از تزلزل بنیان خانواده در میان برخی از افراد جامعه دارد. چرایی و چگونگی ایجاد چنین صحنههایی در جامعه اسلامی ما که خود دارای مبانی عمیق دینی و تاریخی در حوزه نظام خانواده است، نکته بسیار مهمی است که باید هرچه سریعتر واکاوی شده و دلایل آن روشن شود.
هجمه شدید فرهنگی جهان سلطه در دنیا که با در اختیار داشتن غولهای رسانهای جهان از جمله فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وسیع، درصدد از بین بردن تفکرات اصیل دینی و مذهبی در میان جوامع مختلف به ویژه جامعه اسلامی هستند، بعضاً باعث ایجاد تغییراتی در سبک زندگی افراد شده است که این مسئله زنگ خطری برای افزایش ناهنجاریهای اجتماعی و غربی شدن سبک زندگی جامعه ماست.
تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری بر لزوم دستیابی به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی اصیل، همه نشان از درک بسیار بالای ایشان از موضوع حرکت دشمن به سوی از بین بردن نهاد خانواده و نهادینه کردن سبک زندگی غربی در میان آحاد جامعه دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف بر ضرورت مقابله با تهاجم بیگانگان و دستیابی به سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی تأکید داشته و دارند.
ضرورت پرداختن به موضوع نحوه جلوگیری از بروز ناهنجاریهای اجتماعی و دستیابی به سبک زندگی اصیل اسلامی ـ ایرانی در خانواده برای مقابله با تهاجمات فرهنگی جهان سلطه در نهادینه کردن سبک زندگی غربی در جامعه اسلامی ما از جمله موارد بسیار مهمی است که باید به سرعت بدان ورود کرده و برای آن چارهاندیشی کرد تا بتوانیم به نقطهای برسیم که جامعه اسلامی ما که خود دارای مبانی و مفاهیم اصیل دینی و تاریخی در حوزه مناسبات اجتماعی و سبک زندگی است، تفکرات غربی در حوزههای اجتماعی را پس زده و بر داشتههای عمیق خود در این زمینه تکیه کند.
در رابطه با موضوع مدیریت مقوله خشونت در میان خانوادهها و نیز ارائه مختصات خانواده ایمانی برای مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی، به گفتوگو با حجتالاسلام سیدابوالفضل قدوسی، دکترای روانشناسی و عضو کارگروه تخصصی خانواده مرکز مشاوره حوزههای علمیه پرداختیم که مشروح آن را در ذیل مشاهده میکنید.
ایکنا ـ در شرایط کنونی که تابآوری اجتماعی میل به کاهش دارد، برای ارتباط بدون خشم و یا بهتر بگویم مدیریت خشونت چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
برای مواجهه با پدیده خشونت در میان خانوادهها باید به دو مشخصه اصلی پرداخته و بر روی آنها کار کنیم. اولین مشخصه معنای زندگی است؛ باید توجه داشت که جایگاه ما در این جهان چه ارتباطی با خدا دارد؟ این موضوع برای مردم در جامعه ما چندان روشن و واضح نیست که جایگاه ما در این عالم و در ارتباط با خداوند، کجا قرار دارد؟ با تمامی فعالیتها و برنامههایی که از اول انقلاب در کشور پیگیری و انجام شده، موضوع معنای زندگی آنچنان که باید و شاید برای مردم واضح نشده است.
به تبع این موضوع، دومین مشخصهای که باید خیلی به آن دقت کنیم، سبک زندگی اسلامی است که چون هر دو مشخصه یعنی هم معنای زندگی توحیدی و اسلامی که ائمه معصومین(ع) به ما آموختهاند و هم سبک زندگی اسلامی و حقیقی در کشور ما مغفول واقع شده، بسیاری از افراد جامعه در این موضوع به نوعی مصرف کننده تبدیل شدهاند.
متأسفانه امروز برخلاف اینکه معنای زندگی، سبک زندگی ما را بسازد، این سبک زندگی است که در حال ایجاد معنا برای زندگی شده است، به همین دلیل تا زمانی که در پازل زندگی اسلامی خود نیستیم و سبک زندگی ما از جای دیگری به جامعه اسلامی تزریق میشود، (رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در سخنان خود در رابطه با سبک زندگی بدان اشاره کردند)، معنای زندگی نیز براساس همین سبک زندگی تشکیل میشود.
امروز بحران معنای زندگی همانطور که در تمامی دنیا وجود دارد، در کشور ما نیز رخ داده است. در رابطه با موضوع خشونت نیز باید به این موضوع بیندیشیم که چه عاملی باید انسانها را از درون کنترل کند؟ قاعدتاً به این نکته میرسیم که درست است که کنترلهای بیرونی و قوانین اجتماعی باید وجود داشته باشند، اما حجم زیادی از کنترلها باید از درون افراد اتفاق بیفتد.
تا زمانی که جوامع مختلف براساس نظریههایی همچون بقا، داروینیسم و ... پیش میروند، قاعدتاً این قویترها و قدرتمندترها هستند که باید باقی بمانند. در فرهنگ اسلامی ما نقطه مقابل این موضوع مطرح میشود؛ اسلام مزین به فرهنگ ایثار است که کاملاً نقطه مقابل خشونت محسوب میشود.
ایثار یعنی اینکه در درون خود اینچنین بیندیشم که نه تنها قصد گرفتن حق فرد دیگری را ندارم یا بخواهم خود را بر او تفوق دهم، بلکه قصد دارم تا آگاهانه و با انتخابی که خود میکنم، امکاناتم را در اختیار دیگری قرار دهم تا او نیز بتواند به سمت خدا حرکت کند که این مسئله درست در مقابل مقوله خشونت قرار دارد.
به نظر میرسد که اگر بخواهیم در برابر خشونت بایستیم و جلوی خشونتهایی که امروز در میان برخی از خانوادههای ما رخ میدهد را بگیریم، باید سبک زندگی و معنای زندگی اسلامی را به خوبی برای مردم تعریف کنیم که از مشخصههای اصلی آن این است که در قسمتهای مختلف زندگی، معانی مختلفی وجود دارد.
طبق این قاعده و در ارتباط با همسر، خانواده، فرزندان، نزدیکان و افراد جامعه، بحث ایثار مطرح میشود. اگر بخواهیم یک فرمول ساده و خیلی خلاصه برای کنترل خشونت در جامعه ارائه دهیم، باید نمادهای ایثارگری در جامعه را بیشتر به مردم و جامعه نشان دهیم، یعنی با این روش باید هم معنای زندگی را تغییر دهیم و هم سبک زندگی جامعه را براساس فاکتورهای ایثار و ازخودگذشتگی تنظیم کنیم.
اگر بخواهیم در این زمینه به صورت تکنیکال و عملیاتی بحث کنیم، باید اینگونه بیان کنیم که اگر بتوانیم معنای زندگی و سبک زندگی شهدا و ایثارگران را آموزش دهیم، در این صورت بسیاری از مشکلات اجتماعی و ناهنجاریهای موجود تغییر خواهد کرد.
البته در این زمینه تکنیکهای رفتاری و شناختی نیز لازم است، اما به نظر میرسد که ما باید الگوهای برجسته دینی که مردم به آنها تعلق عاطفی پیدا میکنند و محبت خود را در راستای آنها قرار میدهند را به مردم جامعه معرفی کنیم. یعنی هم معنا و هم سبک زندگی ایثارگران را به خوبی برای جامعه تبیین کنیم. بنابراین میتوانیم با ارائه یک فرمول بومی اصیل ایرانی ـ اسلامی به راحتی با مقولههایی همچون خشونت و پرخاشگریهای موجود در جامعه مقابله کنیم.
ایکنا ـ به نظر شما دلیل بروز چنین خشونتها و پرخاشگریهایی در جامعه اسلامی ما که دارای منابع عمیق و غنی در حوزه روابط خانوادگی بر مبنای اصول اسلامی است، چیست؟
ایجاد چنین موضوعات و معضلاتی در میان خانوادهها معمولاً دارای علل و عوامل متفاوت و متعددی است. البته باید این موضوع را نیز بدانیم که اگر اتفاقی خشونتآمیز و پرخاشگرانه در گوشهای از جامعه رخ داد، نباید آن را به تمامی جامعه و در سطح کشور تعمیم دهیم و اینگونه بیان کنیم که تمامی خانوادههای ما دچار مشکلاتی همچون خشونت و پرخاشگری هستند. البته در رابطه با موارد اندکی که رخ میدهد نیز کارشناسان، روانشناسان و جامعهشناسان باید به موقع ورود کرده و دلایل آن را روشن کنند.
اگر بخواهیم در فاز عمومی جامعه، مسائلی همچون پرخاشگری و ... کاهش پیدا کند و خانوادههای ما به حالت آرامش و سکونت کامل دست پیدا کنند، باید معنای زندگی را تغییر دهیم، یعنی تا زمانی که دنیا را به همین صورت که در آن زندگی میکنیم و با همین امکانات محدودی که دارد، در نظر بگیریم و با معیارهای خود راجع به انسانها و افراد جامعه قضاوت کنیم، دچار مشکلات عدیده اجتماعی خواهیم شد.
اگر معیار سومی برای سبک زندگی و قضاوت ما راجع به دیگر افراد جامعه وجود داشته باشد، این معیار به صورتی کاملاً محسوس در زندگی ما حاکم شده و زمینه ایجاد آرامش را فراهم میکند. در این رابطه میتوانیم از مفهوم «ذکر» که بزرگان دین به ما آموختهاند و همان حالت دائماً در محضر خدا بودن است، به خوبی استفاده کنیم، یعنی باید به جایی برسیم که افراد جامعه لذت «ذکر» را به خوبی بچشند.
باید علاوه بر کارهای عقیدتی و دانشافزایی که در این زمینه انجام میدهیم، فضاهایی را ایجاد کنیم که افراد جامعه احساس کنند که لحظه حضور دائم در برابر خدا، لذت فراوانی برای آنها دارد. معمولاً نیز به این صورت است که اگر فردی لذت بالای معنویت را بچشد، دروازه معنویت و معنای زندگی برای او باز شده و میتواند به سمت افقهای سعادت اجتماعی حرکت کند.
زمانی که انسان معنای زندگی خود را تغییر میدهد، تعریف او از زندگی نیز به کلی تغییر خواهد کرد. حتی نگاه او به افراد گنهکار نیز دچار دگرگونی میشود و اینگونه میاندیشد که افراد مجرم، کسانی هستند که گناهانشان در جامعه علنی شده است، اما بسیاری از افراد هستند که گناهانی مخفیانه داشته و دارند. زمانی که انسان با این دیدگاه به جامعه مینگرد و با تکیه بر تعالیم دینی، هیچگاه به خود اجازه نمیدهد که خود را برتر و بالاتر از دیگران بداند، این دیدگاه باعث میشود که افراد بتوانند حدود خود در جامعه را به خوبی و بهتر از گذشته رعایت کنند.
درصد بسیار زیادی از دلیل وقوع مقولهای همچون پرخاشگری به این موضوع بازمیگردد که فرد اینگونه احساس میکند که جایگاه او در جامعه تنزیل پیدا کرده است. برخی از دیدگاههای روانشناسی علت خشونت و پرخاشگری را ناکامی افراد میدانند. اگر جامعه ما به نقطهای برسد که معنای زندگی خود را بر حسب ایمان به خدا و شعائر دینی بنا کند، در این صورت افراد مؤمن جامعه نیز علاوه بر اینکه خود را دائما در خیر و محضر خدا میبینند، تمام مناسبات خود با دیگر افراد جامعه و طبیعت اطراف خود را نیز تنظیم میکنند که این مسئله کمک زیادی به کنترل خشم و پرخاشگری در جامعه خواهد کرد.
ایکنا ـ چرا به ایجاد معنا و سبک زندگی مطلوب دست پیدا نکردهایم؟
تمامی افراد جامعه به نسبت خود مسئول کاستیهایی هستند که در رابطه با معنا و سبک زندگی صحیح وجود دارد. البته باید بدانیم که جامعه ما در این زمینه در یک مسیر و روند رشد قرار دارد و وظیفه ما نیز این است که باید سرعت رشد آن را بالا ببریم. اینکه بخواهیم فقط به دنبال مقصر این داستان باشیم، هیچگونه فایدهای برای ما نخواهد داشت. ما باید زمینههایی را ایجاد کنیم که رشد جامعه اسلامی خود در این زمینه را تسریع بخشیم تا تلفات این داستان و ناهنجاریهایی که در جامعه ایجاد میشود، کاهش یابد.
ایکنا ـ جهان سلطه با تهاجم شدید فرهنگی و بهرهگیری از ابزار رسانهای خود در صدد از بین بردن نهاد خانواده و ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی همچون خشونت و پرخاشگری در جامعه ماست، راهکار مبارزه با این مسئله چیست؟
امروز جهان سلطه برنامهریزیهای گستردهای دارد تا جامعهای مانند جامعه ما به نحوی مستعمره فرهنگی برخی قدرتها و نظامهای سرمایهداری در دنیا باشد. یعنی جبهه تقابل حق و باطل مدتهاست که تشکیل شده و دشمنان ما ابزار لازم برای تسلط فرهنگی بر جوامع دیگر را تهیه کرده و این ابزار که شامل فضای گسترده رسانهای از جمله فضای مجازی و ... است را در اختیار همه جوامع قرار دادهاند.
این مسئله باعث شده تا مدیریت خانواده و معنای زندگی نیز خیلی سخت شود. متأسفانه سبک زندگی امروزی باعث شده است تا والدین نیز خیلی در کانون خانواده حضور نداشته باشند و فقط به دنبال استفاده از امکاناتی هستند که فرزندان خود را مشغول کنند. این مسئله باعث شده است تا تسلط خانوادگی بسیار کاهش پیدا کند.
تا زمانی که جامعه ما در پازلی قرار دارد که به هیچ وجه متعلق به ما نیست و در سبک زندگی قرار دارد که سبک زندگی اصیل ما نیست، نتایج نیز به سود جهان سلطه میشود. به همین دلیل خانوادهها باید بر روی معنای زندگی خود تمرکز کرده و براساس آن از بین امکاناتی که در دنیا وجود دارد، امکانات صحیح را انتخاب کنند و بتوانند نوعی سبک زندگی را براساس معنای زندگی صحیح ایجاد کند.
این مسئله کمک میکند تا تربیت، تفکر و عاطفه فرزندان در اختیار خانوادهها باشد و والدین بتوانند فضای خانواده خود را مدیریت کنند، اما متأسفانه بسیاری از خانوادههای امروزی تحت تسلط رسانهها قرار دارند که باید هرچه سریعتر با تغییر معنا و در پی آن سبک زندگی، به مقابله با این تهاجمات فرهنگی بپردازند.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام