به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم و صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه گذشته، هشتم بهمنماه، در نشستی با موضوع «چگونگی شکر نعمت» که بهصورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: آنچه را که خداوند در جهت تأمین نیازهای درونی و برونی و سعادت دنیوی و اخروی به انسان داده است را نعمتهای الهی میگوییم.
وی بیان کرد: اما در اینجا این سؤال مطرح میشود که چرا خداوند این نعمتها را به انسان داده است؟ در پاسخ باید گفت برای اینکه انسانها به تعالی برسند و به عبارتی برای اینکه نیازهای انسان در درون و برون تأمین شود، از طریق نعمتهای الهی خود را به هدف خلقت که رسیدن به عبودیت است، میرساند.
این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: اما زمانیکه سخن از «نعمت» به میان میآید سه سؤال مطرح میشود که باید در کنار هر نعمتی پرسیده شود، اول اینکه این نعمت چیست؟ چرا این نعمت به ما داده شده است؟ چگونه باید از این نعمت استفاده کنیم؟
انصاری تأکید کرد: اگر این پرسشها را برای هر نعمتی مطرح کردیم و پاسخ آن را هم دادیم، نام این کار شکر نعمت است. حقیقتاً که اگر انسانها در قبال داشتههای خود این سه را درک کنند، در این صورت میتوانند به رشد، شکوفایی، تعالی و تکامل دست پیدا خواهد کرد.
وی اظهار کرد: اما عملاً اتفاقی که در جامعه بشری رخ میدهد این است که وقتی ما به نعمتی میرسیم این سؤالها برای ما مطرح نمیشود و پارادایم شکر در ذهن ما شکل نمیگیرد و هنگامیکه به نعمتی دست پیدا میکنیم در اینجا دیگر از خود بیخود میشویم و به چیستی، چرایی و چگونگی آن نعمت توجهی نداریم که در این صورت نام این کار «سکر نعمت» است و به دنبال آن به «سکرات نعمت» تبدیل میشویم.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: در بعضی آیات قرآن، خداوند بهعنوان شاکر معرفی شده است اما به راستی که شاکر بودن خداوند به چه معناست؟ مفسران معتقدند شاکر و یا شکور بودن خداوند به معنای «یُجَازِی عَلَی الْشُّکْرِ» است، یعنی خداوند شکر بندگان را با شکر پاسخ میدهد. بدین گونه که بر نعمتهای آنان میافزاید و این افزودن همان تشکر خداوند از بندگان شاکر است. همانگونه که گفته است: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»؛ اگر سپاسگزاری کنید، حتماً شما را نعمت میافزایم.
انصاری تصریح کرد: اما گروهی از اهل دل بر این باورند که خداوند حقیقتاً از بندگان شاکر خویش تشکر میکند. صفات خداوند در جلوه به انسانها، پیچیدگیهایی دارد که در گنجایش عقول آدمیان نیست. یکی از آنها تشکر خداوند از انسانهای شاکر است، گاهی برخی انسانها از تشکر کردن از دیگران و ستودن نیکیهای ایشان روی برمیتابند اما خداوند با همه عظمت و بزرگیاش به انسانها میآموزاند که شاکر عملکرد نیکو و پسندیده یکدیگر باشند.
وی افزود: به راستی که اینگونه آموزش دادن، انگیزههای فراوانی در جامعه برای کوشش بیشتر ایجاد میکند که اگر قوه شوق در وجود انسان به حرکت درآید، پویایی و تکاپو در جامعه افزایش مییابد اما هنگامی که در میان انسانها زبان تشکر وجود نداشته باشد، میزان تلاشها و خدمات اجتماعی فروکش میکند.
این مفسر قرآن کریم در بخش دیگری از این نشست با اشاره به شرح خطبه 114 نهجالبلاغه گفت: این خطبه از مجموعه خطبی است که مانند سایر کلمات حضرت است اما از جهت وزن، قالب و محتوا از زیبایی ویژهای برخوردار است. موضوع این خطبه نیز مانند سایر خطبههای این کتاب در ابتدا حمد الهی است و راهکارهای رسیدن به تقوا و پیامدهای آن را بیان میکند.
انصاری گفت: امیرالمؤمنین(ع) در این خطبه میفرمایند: «حمد از آن پروردگاری است که حمد را به نعمتهای خویش و نعمتهای خود را به شکر متصل نموده است». ایشان در ابتدای این خطبه سخن خود را با حمد و ستایش الهی شروع میکنند اما در ابتدای این خطبه تعبیر «الحمدالله» به دو گونه ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
وی ادامه داد: گاه ممکن است حمد به تنهایی استفاده شود و تنها میگوییم «الحمدالله» و پس از آن نمیگوییم حمد بر چه چیزی، اگر چنین بیانی مطرح شود و الحمدالله به شکل مطلق گفته شد، پس به معنای حمد بر هر حالی، هر چیزی و هر امری از امورات الهی است. از اینرو اگر «الحمدالله» بدون دنباله مورد استفاده قرار گیرد، عمومیت دارد.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: اما این در حالی است که گاهی در سخنان بزرگان و یا در قرآن کریم، بناست که حمد بر یک موضوع ویژهای که بیشتر مورد نظر پروردگار و یا پیشوایان دین است، مطرح شود.
انصاری بیان کرد: اما امیرالمؤمنین(ع) کلام مهمی را مطرح میکنند و حمد را بهصورت مطلق نمیآورند، بلکه حمد بر یک مقوله خاص را میآورند و میفرمایند که ستایش از آن خداوندی است که وصلکننده است که در اینجا حمد را برای یک موضوعی به کار بردهاند.
وی اظهار کرد: هرچند حمد در حقیقت ستایشی در برابر زیباییهای خداوند است اما امام علی(ع) در اینجا نکته خوبی را بیان میکنند و آن این است که حمد، مدخلی برای رسیدن به نعمتهای الهی است، به این معنا که بهطور کلی هنگامیکه انسان به مقام حمد خداوند واقف میشود و به کمک اندیشه و تفکر به آنجایی که فعل محمود خداوند را در وجود تشخیص میدهد، میرسد در اینجا حمد خداوند را در جان خود درک میکند که این خداوند مستحق ستایش است.
این مفسر قرآن کریم گفت: در اینجا دیگر انسان نمیتواند سر فرود نیاورد و در برابر این آفریدگار تعظیم نکند. بنابراین اگر انسانی به این درجه رسید که در ذهن و جانش، حمد الهی شکوفا شود و خداوند این عنایت را به او داد که این حمد را بر زبانش جاری کند در اینجا چنین انسانی درب نعمت الهی را کوبیده و باب عنایت را به روی خود نیز گشوده است.
انصاری بیان کرد: در اینجا امام علی(ع) از یک راز پنهانی پرده میگشاید و آن این است که انسانی که به مقام حمد میرسند منغم به نعمت پروردگار است. خداوند به گونهای حمد را به نعمت متصل کرده است که اگر کسی مقام خداوند را درک کند، پرورده به نعمتهای الهی خواهد شد که این نعمت میتواند هم مادی، معنوی، ظاهری و باطنی باشد.
وی اظهار کرد: به بیان دیگر میتوان گفت که امام علی(ع) یکی از راههای رسیدن به نعمتهای الهی را حمد میداند و این حمد صرفاً الحمدالله نیست، بلکه این حمد از جان و اعماق درک وجود آدمی برمیخیزد، انسان هستی را بررسی میکند و به آن مقامی که باید، دست پیدا میکند و دیگر نمیتواند در برابر پروردگار خود سر تعظیم فرود نیاورد.
انتهای پیام