حجتالاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان، در گفتوگو با ایکنا از خراسانرضوی با موضوع «سنتهای الهی و سرنوشت اجتماعی» و در خصوص انواع سنتهای مشروط و مربوط به اراده جوامع و اراده افراد در جوامع، اظهار کرد: سنتهای مشروط، مشروط به اراده جامعه هستند لذا وقتی درباره اراده جامعه صحبت میکنیم، اراده جامعه الزاماً مجموعهای از اراده افراد نیست بلکه وقتی این ارادهها شکل اجتماعی پیدا میکنند، با یکدیگر جمع جبری نمیشوند، بلکه ضرب میشوند و مقیاس جدیدی از اراده افراد را به وجود میآورند.
وی افزود: بنابراین سنتهای مشروط وابسته به این است که جامعه به چه سمتی حرکت میکند و وقتی در مورد حرکت جامعه صحبت میکنیم، یعنی برآیند مجموعه اراده انسانی که در هم ضرب شده، باورها، ارزشها، گرایشها، واکنشها، انفعالها، هنجارها و ... است که در آن صورت میگیرد و مجموعاً یک تصمیم اجتماعی را میسازد.
الهی خراسانی اظهار کرد: ممکن است در آن تصمیم اجتماعی و برآیند، چند نفر از آحاد جامعه هم نباشند، اما مهم این است که اراده انسانی در مقیاس اجتماعی شکل گرفته و لذا معنایش حضور تک تک افراد نیست، یعنی اراده افراد جامعه در یکدیگر ضرب شده است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان گفت: وقتی ما از جامعه فاسد یا صالح صحبت میکنیم معنایش این نیست که تک تک افراد جامعه فاسد و یا صالح هستند، بلکه به این معنی است که مقیاس صلاح و فساد در اندازه اجتماعی محقق شده است.
وی تصریح کرد: نسبت به سنتهای جوامع رو به سقوط باید این توجه را داشته باشیم که خداوند دو مکانیزم امداد دارد و میفرماید: ما هر کس را در همان مسیری که قرار گرفته امداد میکنیم، امداد برای افرادی که در مسیر الهی قرار گرفتهاند امداد لطف است و خداوند به این افراد کمک میکند تا سریعتر و بهتر به مقصد برسند.
الهی خراسانی ادامه داد: امداد در جامعهای که در حال سقوط است تبدیل به مکر میشود و این در نگاه جامعهای که رو به فساد میرود یعنی اینکه خداوند این جامعه را هم امداد میکند، اما این امداد، مکر است، زیرا به سقوط دنیوی و عذاب اخروی نزدیکتر میشود، لذا لطف و مکر شاخههایی از همان امداد است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: نیازهایی بالاتر از نیازهای مادی داریم و انسانی که خدا را فراموش میکند، در واقع بخشی از نیازهای طبیعی خود را فراموش کرده است.
وی افزود: این مکر در دو سنت یعنی سنت مهلت و تدریج جلوهگر میشود. در خصوص سنت مهلت باید گفت وقتی مکر خداوند سراغ امتی میرود یا آن امت در آن مسیر به منتهای سقوط میرسد، در این صورت مکانیزم عذاب فعال میشود و در همان ناهوشیاری و سرخوشی که دارند مبتلا به عذاب میشوند و این معنایش آمدن زلزله، سیل و... نیست، بلکه بدون اینکه متوجه شوند به سمت عذاب در حرکت هستند.
الهی خراسانی گفت: خداوند در قرآن میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ»؛ وقتی ما اقوام را آزمون میکنیم برای کسانیکه در آغاز فاصله گرفتن از مسیر فطرت الهی هستند، ابتدا مقداری سختی میفرستیم، سپس در همان حال عذاب سخت و مصیبت وارد میشود.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان بیان کرد: اما عذاب تنها سنتی نیست که بهکار میرود و خداوند در آیه دیگری دو مرحله از عذاب را بیان میکند و میفرماید: میتوانیم صبحگاهان و یا شبانگاهان عذاب کنیم یا مهلت میدهیم که این یعنی سنت امهال فعال میشود.
وی تصریح کرد: خداوند میتواند با دست تقدیر تکوینی خود آن امت را متوقف کند، اما سنت الهی این نیست، بلکه سنت الهی آن است که اگر آن امت دارای نعمتهایی هستند به آنان فرصتی برای آزمون جدید داده میشود که از این موضوع تعبیر به مهلت میشود.
الهی خراسانی بیان کرد: نکته این است که مهلت برای برخی جوامع در حد امتحان آسانتر است که اگر بیدار شد لطف خداست و اگر برنگشت، مهلت به ضرر آن جامعه است. لذا مرحوم علامه طباطبایی معتقد است مکر بعد از مهلت است و برخی هم گفتهاند مکر روی دیگر مهلت است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: این مهلت برای این است که اگر ملتی دچار هر نوع فساد شد خود را اصلاح کند، توبه از گناه اجتماعی به استغفار نیست، بلکه به تغییر مکانیزمها و ریلهای اجتماعی است، لذا اگر برگشت این لطف الهی است، اما اگر برنگشت مهلت متوقف نمیشود.
وی گفت: خداوند میفرماید: اقوام میگویند اگر ما بد هستیم ما را عذاب کن، اما در آیه دیگری میفرماید: شتاب در عذاب از نظر شما عذاب یک روزه است، یک روز شما برای ما اهمیت ندارد و یک روز ما برای شما 50 هزار سال است، لذا سنت امهال اینکه یعنی خداوند برای عذاب عجله نمیکند، اما مهلت دادن برای آن جامعه باعث میشود در سراشیبی سقوط قرار گیرد.
الهی خراسانی ادامه داد: در سنت مهلت چند اتفاق میافتد، یکی اینکه آنان میتوانستند با آزمونهای سختی توبه کنند، اما چون آن امت ساختارهای معیوب خود را اصلاح نمیکنند، بنابراین خداوند توفیقی به آنان نمیدهد و آنها را در همان مسیر امداد میکند، اما امداد در همین حد هم متوقف نمیشود.
وی بیان کرد: خداوند میفرماید: «وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا»، اگر بنا بود خداوند به خاطر گناهانشان آنان را عذاب کند عذاب را زود میفرستاد، اما به آنان مدتی فرصت میدهد، لذا این فرصتی است برای جامعهای که در مسیر چپ حرکت میکند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان با اشاره به آیه «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»، اظهار کرد: خداوند میفرماید: قوم کافر تصور نکنند مهلت ما به خیر آنان است، بلکه ما مهلت میدهیم تا گناهان آنها بیشتر شود و عذابی خارکننده برای آنان نازل میشود، لذا برای اینکه جامعه سزاوار این عذاب شود مهلت داده میشود و اگر در این مهلت مقیاس خاصی از طغیان باشد مهلت تنها مکر خداوند نیست، بلکه سنتی است که به استدراج تعبیر میشود.
وی اضافه کرد: خداوند میفرماید: «وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ»، یعنی آنان را آرام آرام به سمتی میبریم که خود از آن خبر ندارند، اما در تعبیر از این تدریج و یا استدراج خداوند در آیه 3 سوره حجر میفرماید: «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»، امهال یعنی فرصت، اما خداوند در این آیه میفرماید: آنان را اجازه بده تا آرزوهای بیربط آنان را بفریبد و بعد خواهند دانست چه اتفاقی خواهد افتاد.
الهی خراسانی ادامه داد: خداوند میفرماید: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ»، که بر اساس این آیه شریفه این فرصت به معنای فرصت دادن به تنهایی نیست، بلکه مهلت بهره بردن از خواستههای آنان فراهم میشود و امکانات هم در اختیار آنان قرار میگیرد، پس چون آنچه به آنها تذکر داده شد همه را فراموش کردند و ما هم ابواب هر چیز را به روی آنها گشودیم تا چون به نعمتی که به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند و ناگاه آنها را (به کیفر اعمالشان) گرفتار کردیم و آن هنگام (خوار و) نا امید شدند. ما دروازههای هر چیزی را برای آنان باز میکنیم تا راههای جدیدی برای اعمال غیرانسانی و ظلم کردن خود در پیش گیرند و وقتی سرخوش شدن آنان را به عذاب میگیریم آنگاه میفهمند که فریب خوردهاند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان افزود: انتهای سنت امهال آستانه عذاب است و از طرفی عذاب با استیصال همراه نیست، استیصال یعنی ریشه کن کردن یک قوم و لذا اگر سنت استدراج فعال شود سرمایههای بیشتری در اختیار آن قوم قرار میگیرد.
وی تصریح کرد: اما چقدر سرمایه در اختیار قرار میدهد؟ خداوند میفرماید: «وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ»، و اگر نه این بود که مردم همه یک نوع و یک امّتند ما (از پستی و بیقدری دنیا) برای آنان که کافر به خداوند میشوند سقف خانههاشان را از نقره خام قرار میدادیم و (چندین طبقه که) نردبامهایی (نصب کرده) که بر سقف بالا روند.
الهی خراسانی تصریح کرد: روایتی داریم که اگر مؤمنان تحمل میکردند خداوند در و دیوار اقوام کفر را از طلا و نقره قرار میداد و این یعنی برای خدا هم ارزش ندارد و این سنت استدراج است. سنت استدراج به استیصال یعنی به ریشهکن شدن منتهی میشود. خداوند درباره برخی از اقوام میفرماید: «بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»، یعنی نشانی از آن قوم دیگر وجود ندارد، نه اینکه جامعه دچار فروپاشی اجتماعی میشود، مهاجرت میکنند و بخشی از جامعه را در بر میگیرد، بلکه تمام جامعه را در بر میگیرد، ضمن اینکه برخی اوقات عذاب الهی توسط ظالمان هم انجام میشود. خداوند جوامع فاسد را با عذاب از گردونه خارج میکند تا باعث فساد دیگر جوامع نشوند. انتهای سنت الهی در استدراج «فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ» است، یعنی ریشه گروه ظالمان کنده میشود.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان بیان کرد: سنتهایی درباره جوامع در حال اعتلاء که مهمترین آنان سنت نصرت است داریم. امداد الهی در مورد جوامع اهل خیر و صلاح بهصورت لطف در میآید، یعنی خداوند دلهای آنان را هدایت و از ظلمت به نور میرسد و در مقیاس اجتماعی وعده نصرت میدهد. نصرت یعنی اینکه در مسیر شر دچار استدراج میکرد و در مسیر خیر هم با امکانات نصرت میدهد که این نصرت در شرایط درگیری با سایر امتها معنا دارد و معنای این جهانی دارد و مربوط به پاداش اخروی نیست.
وی اضافه کرد: چند دسته آیه داریم که دستهای از آیات نتایج نصرت را بیان میکنند و یک دسته از آیات توضیح میدهد که چگونه خداوند پیامبران را یاری و برخی از آیات مصادیق و نمونههای این نصرت را بیان کرده است. برخی از این آیات پیروزی در این دنیا را صراحتاً بیان کرده و در برخی آیات پیروزی را با اهل تقوا میشمرد، اما این نصرت شرایطی دارد و یک شرط ایمان است که این ایمان دارای دو قسمت است، یکی پروا کردن از خدا و این پروا یعنی به سمت صلاح حرکت کند و شاخهای از ایمان و توکل است، یعنی از تمام اسباب استفاده کنند و خدا را مسببالاسباب و حاکم بر سرنوشت خود بدانند. در کنار این نیز خداوند چیز دیگری هم میخواهد و آن تهیه ابزار مادی است، یعنی از آن امت میخواهد خود را آماده کنند.
الهی خراسانی با اشاره به آیه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» تصریح کرد: این ابزار دارای دو رکن مهم، یکی آمادگی و یکی کسب قدرت است و آن جامعه را دعوت میکند که قدرت کسب کند، اما ابزار قدرت صرفاً نظامی نیست، بلکه علم هم وسیله تسلط است. کسب قدرت و همبستگی با هم در ارتباط است و یکی بدون دیگری نصرت الهی را در پی نخواهد داشت. این همبستگی یعنی در مسیر حق یکپارچه باشید، لذا در آیه «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا » جمیعاً نشانه هویت اجتماعی اعتصام است و منظور این نیست که با آیات احکام عمل کنید و نماز بخوانید و روزه بگیرید، بلکه منظور این است که در مسیر حق با هم یکپارچه باشید.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان بیان کرد: در این خصوص آخرین شرط هم این است که آنها هم به نصرت خدا بپردازند و این یعنی آنکه دین خدا را یاری کند. اگر خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری خواهد کرد و پایدار نگه میدارد که در اینجا ثبات قدم دو معنا دارد: یکی پایداری در درگیری و دیگری پایداری در وضعیت است. امام راحل در برخی از تعابیر خود فرمودند نصرت دین خدا یعنی تلاش برای حکمفرمایی ارزشهای الهی و بهطور خاص نصرت مظلوم است و بر اساس روایات اینکه اگر کسی در مسیر نصرت مظلوم نباشد از امت پیامبر نیست. هویت اجتماعی ملت نیز این است که اهل نصرت خداوند باشد.
وی افزود: نصرت خداوند این است که مظلومان را یاری کند، لذا نصرت مظلوم شرط است و اگر بنا باشد در درگیریها جانب منافع خود را نگه دارد باید به مظلوم کمک کند. شرط نصرت الهی این است که ارزشها در مقیاس نصرت مظلوم به کار گرفته شود و طبعاً این شرطها با هم یک منظومه را میسازند و این منظومه نصرت الهی را میسازد، لذا سنت خدا برای نصرت یک جامعه رو به اعتلا از این مسیرها میتواند خود را نشان دهد.
الهی خراسانی بیان کرد: حال اگر وضعیت دو جامعه خوب باشد آنگاه چگونه دریابیم که این نصرت الهی و یا سنت استدراج است و اگر مشاهده کنیم جامعهای در فساد و رفاه است، آنگاه سنت استدراج فعال است، اما اگر جامعهای در صلاح و رفاه باشد، آن جامعه در نصرت الهی است. امکانات و رفاه تنها کافی نیست که ببینیم یک جامعه به سمت صلاح یا فساد پیش میرود، بلکه مهم این است که جامعه از لحاظ ارزشهای اخلاقی و الهی تحلیل شود و اگر این موارد همراه با ارزشها باشد این نشان از پیشرفت و بهمعنای سنت نصرت است، وگرنه باید منتظر ماند تا دید که جامعه چه زمانی در حال فروپاشی است، همان اتفاقی که در مورد شوروی افتاد و درمورد بسیاری از کشورها این اتفاق افتاده و هندسه جهان در بسیاری از نزاعهای بینالمللی در طول تاریخ تغییرات عجیبی کرده است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان گفت: پایداری بلندمدت برخی از تمدنها علامت این است که در طول تاریخ فرجام و نصرت برای آن قومی است که در مقیاس خود توانسته در مسیر انسانی و الهی حرکت کند. درباره تمدن اسلامی گفته شده که طولانیترین تمدن در طول تاریخ بشری است و میدانیم تمدن مسلمین تمام ابعاد اسلامیت را در بر نداشته، اما به همان اندازه که تلاش کرده توانسته است طولانیترین تمدن را پدید آورد. تمدن دینستیز مارکسیسم و متریالیستم در همان ابعادی که مدعی بود و ادعای همه چیز را داشت 70 سال دوام آورد.
انتهای پیام