عزتالله یوسفیان، کارشناس اقتصادی و نماینده مجلس دهم در گفتوگو با ایکنا، درباره مردمیسازی اقتصاد اظهار کرد: در قانون اساسی به طور کامل در مورد اقتصاد سخن گفته و در آن آمده اقتصاد بر سه پایه دولتی، خصوصی و تعاونی استوار است و نگفته به سه قسمت تقسیم میشود. شرکتهای مادرتخصصی باید دولتی باقی بمانند مانند انرژی هستهای که بخش خصوصی نمیتواند آن را اداره کند. از سوی دیگر حدود و ثغور بخش تعاونی مشخص است و تعاونی یک موضوع اختیاری است و در اختیار مردم قرار دارد و مردم میتوانند تعاونی را ثبت کنند و دولت هم اینها را پشتیبانی و حاکمیتی عمل کند و مسیر را به اینها نشان دهد و در آنجایی که لازم است در حد مقدور کمک برساند.
وی با اشاره به بخش خصوصی به عنوان یکی از پایههای اقتصاد گفت: در کشوری مانند چین که نظامش نظام کمونیستی است، اقتصاد را به صورت سرمایهداری و خصوصی اداره میکند و شعار یک نظام با دو اقتصاد را در دستورکار خود قرار داده است. یعنی در چین دولت از بخش خصوصی حمایت میکند اما سرمایهگذار دولت نیست بلکه سرمایهگذار بخش خصوصی است و اصلاً دولت از خزانه برای سرمایهگذاری مبلغی را برداشت نمیکند. دولت چین به خوبی فهمیده نظام کمونیستی شاید در سیاست جواب دهد اما در اقتصاد جواب نخواهد داد.
این کارشناس اقتصادی افزود: امروز بخش خصوصی در کشورهای توسعهیافته آنقدر قوی هستند که در صنایع نظامی ورود کردهاند و تسلیحات پیشرفته نظامی را میسازند. باید به بخش خصوصی بها داد و آنها را تقویت کرد اما نه بخش خصوصی که بخواهد فقط جیب خود را پر کند و به اسم واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه ارز دولتی دریافت ولی برود غذای سگ و گربه وارد کند یا دست به برجسازی بزند!
یوسفیان بیان کرد: متأسفانه خصوصیسازی در ایران آنقدر با ضعف و کاستی انجام شده که امروز کارگران و کارمندان و به طور کلی نیروهای وابسته به بخش دولتی از خصوصیسازی میهراسند و علاقهای به خصوصیسازی ندارند. مستخدمین دولت میگویند در حال حاضر رئیس من وزیر اقتصاد است یا وزارت صمت و دیگر نهادهای دولتی اما وقتی خصوصی شود معلوم نیست چه کسی رئیس خواهد شد و از سوی دیگر معلوم نیست اخراج خواهمد شد یا خیر؟
وی ادامه داد: یکی دیگر از موانع خصوصیسازی در ایران و مردمی نشدن اقتصاد به این خاطر است پیش از اینکه بخش خصوصی وارد شود، فرد خریدار اول میپرسد واحد تجاری دولتی چقدر زمین، هتل و مال و املاک دارد و برایش اینها مهم است نه سودساز بودن و زیانده بودن شرکت یا نوع تولید و فعالیت اقتصادی که انجام میدهد. امروز بخش خصوصی به دنبال این است که فعالیتهای غیرمولد اقتصادی خود را به اسم فعالیت تولیدی انجام دهد، یعنی کارخانه دولتی را بخرد تا از قبال آن ارز دولتی دریافت کند و زمین و املاک وابسته به شرکت را با سودهای کلان بفروشد.
نماینده مجلس دهم در این رابطه افزود: امروز بخش خصوصی با هدف دریافت وام، شرکت دولتی را زمانی سودده بوده، ورشکست و زیانده اعلام میکند تا بتواند وام با شرایط خوب و ویژه دریافت کند یعنی چنان بلایی سر شرکت میآورد تا بتواند جیب دولت را بزند.
یوسفیان با بیان اینکه اقتصاد ایران از رفاقتی بودن رنج میبرد، گفت: کافی است بررسی کنید آنهایی که در خصوصیسازی با زد و بند مالک یک شرکت دولتی شدند و آن شرکت را به خاک سیاه نشاندند آیا به دادگاه احضار شدهاند؟ کدام یک از اینها در بازداشت به سر میبرند؟
وی با اشاره به مولدسازی داراییها دولت و تأثیر آن بر مردمیسازی اقتصاد اظهار کرد: مولدسازی در واقع خصوصیسازی دهه 80 و 90 است و خیلی با آن تفاوتی نمیکند. اگر دولت میخواهد با مولدسازی، اقتصاد را مردمی کند به نظر من خیلی کارساز نخواهد بود و باید از روش و راهکارهای منطقی اقتصاد را مردمی کرد.
وی بیان کرد: برخی ادعا میکنند نیازی نیست دولت حتماً برای خصوصی اداره کردن اقتصاد سهامش را به بخش خصوصی بفروشد و در این زمینه دو خودروساز را مثال میزنند، مگر میشود بدون فروش سهام دولت خصوصیسازی را رقم زد؟ هیچ بخش خصوصی حاضر نمیشود بدون اینکه سهام شرکتی را بخرد و یا بخش عمدهای از سهام را به دست آورد یک کارخانه یا شرکت را اداره کند؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد دیگر به آن نمیگویند خصوصیسازی یا مردمیسازی اقتصاد و در اصل در این شرایط دولت پیمانکار استخدام کرده و هرگاه هم بخواهد آن را کنار میگذارد.
نماینده مجلس دهم به ترس موجود در فضای خصوصیسازی کشور اشاره کرد و گفت: برخی از مدیران دولتی خودشان علاقهای به خصوصیسازی ندارند و این ترس را در جامعه ایجاد کردهاند که فلان شرکت با زیان انباشته روبهروست که از این طریق مانع فروش شرکتهای دولتی شوند تا خودشان بتوانند از منافع آن شرکت به صورت مستقیم و غیرمستقیم نفع ببرند.
یوسفیان در پایان گفت: امروز اصلاً کسی به خصوصیسازی و تعاونیسازی اقتصاد فکر نمیکند. شرایط اقتصادی آنقدر پیچیده شده که مردم در فکر نان شب خود هستند و اینکه حداقلهای زندگیشان را به سختی تأمین کنند و در چنین شرایطی سخن گفتن از خصوصیسازی یعنی ترساندن بیشتر جامعه.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام