به گزارش ایکنا، نخستین جلسه از سلسله جلسات تدبر در سوره مبارکه «حجرات» به همت مدرسه ولایت(دعا و فقه حکومتی) وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران، با کارشناسی هانیچیتچیان برگزار شد.
چیتچیان در آغاز بحث پیرامون این سوره مبارکه گفت: «حجرات» در سال 9 هجری بر قلب نازنین پیامبر(ص) نازل شده است، یعنی درست زمانی که فتح مکه اتفاق افتاده است. درآن برهه جامعه مسلمین که در ابتدا جمعیت حدود شش هزار نفری را به خود اختصاص میداد به ناگاه چیزی حدود دو برابر شده و با توجه به وسعت اراضی تحت حاکمیت اسلام به نسبت روزهای آغازین توقعاتی را ایجاد میکند.
وی ادامه داد: توقعات و انتظارات در پی این وسعت و گرویدن افراد جدید به دین اسلام، در مورد نفراتی که در ماجرای مسلمان شدن از همان ابتدا در کنار رسول اکرم(ص) بودند، بارزتر از باقی افراد است، چرا که این افراد خود را در این امر و یاری رساندن و حمایت از پیامبر(ص) و دین اسلام اصطلاحاً ـ السابقون السابقون؛ اولئکالمقربون ـ میدانند و این تصور برای آنها به وجود میآید که میتوانند صاحبنظر باشند یا حتی نظرشان برتر از نظر پیامبر(ص) باشد.
چیتچیان تصریح کرد: اتفاقاً با توجه به این نکته طرف صحبت آیات این سوره مبارکه مطلقاً افرادی که حقناپذیر هستند، نیست یا حتی افرادی که از روی جهل کاری را انجام میدهند، بلکه اتفاقاً افرادی که از سر آگاهی و اشراف کامل نسبت به امور و حد و مرزهای آن مرتکب به انجام آن میشوند، مخاطب آیات این سوره هستند.
این کارشناس قرآنی افزود: این افراد که خود مدعی پیشقدمی در گرویدن به اسلام هستند و اینک خود را محق در هر زمینهای میدانند چون اغلب از بزرگان قبیله و طایفه خود هستند، اکنون که در معرض آموزههای وحیانی و قوانین یک سوره مدنی قرار میگیرند که خود را در آن صاحب نظر میدانند و مثلاً وقتی صحبت از مواردی در حوزه تجارت و رزم از زبان پیامبر(ص) به میان میآید، آنجاست که قد علم کرده و میگویند که مثلاً پیامبر چه خبر از بازار و رزم دارد، او که بیشتر وقت خود را به هدایت مردم مشغول بوده است و این ما هستیم که به جهت زندگی در اجتماع، نبض بسیاری از امور را در اختیار داریم و در این زمینه بیشتر از پیغمبر صاحبنظریم.
چیتچیان تأکید کرد: این افراد حتی در ماجرای نصب حکام ولایات و نمایندگان پیامبر(ص) در اقصی نقاط بلاد اسلامی، خود را محقتر از پیامبر(ص) میدانند. البته بدین شکل نیست که رو در روی پیامبر(ص) بایستند و نظر خود را مستقیم به ایشان تحمیل کنند، بلکه هیاهویی در جامعه به راه میاندازند و گزینه مورد نظر خود را آنچنان در جامعه تبلیغ میکنند که در نهایت پیامبر را به جهت فشارهای اجتماعی مجبور به پذیرش کنند یا حتی اگر پیامبر(ص) راضی به پذیرش رأی و نظر آنها نشد، هزینهای را بر تصمیمات پیامبر تحمیل کنند. خداوند درست در این زمینه و سوره مبارکه «حجرات» است که به روشنی میفرماید: «يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ».
وی گفت: مصداق این ماجرا را میتوان در ماجرای تعیین نماینده قبیله بنیتمیم با پیامبر(ص) جُست. این قبیله هم از نظر شاعرانگی و فرهیختگی و هم از نظر جنگاوری و رزم سرآمد بودند و نکته جالب اینکه پیش از اینکه پیامبر(ص) خواسته باشد، نمایندهای از میان ایشان انتخاب کند، بزرگان این قبیله خود شور کردند تا شخصی را معرفی یا نظرشان را به پیامبر(ص) تحمیل کنند یا حداقل ایشان را در تنگنا بگذارند. به همین دلیل است که خداوند در ابتدای این سوره مبارکه میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
وی زمان نزول سوره حجرات را در اواخر عمر شریف پیامبر(ص) و کمی بعد از نزول سوره مبارکه «توبه» و «مائده» خواند و گفت: سوره «مائده» در انتهای حجة الوداع و سوره «توبه» بعد از آن بر قلب پیامبر(ص) نازل شده که پیشتر در مورد این دو سوره نیز مباحثی نیز طرح شد. اما دلیل چنین تذکراتی در این سه سوره و به ویژه در سوره «توبه» به آن خاطر است که زندگی مؤمنان در این روزگار بسیار آغشته به زندگی دوران شرک و تفکرات آن دوران شده بود.
چیتچیان تصریح کرد: همانطور که گفته شد با گسترش قلمرو اسلامی و ازدیاد جماعت مسلمین گروهی که از ابتدا خود را مسلمان دانسته و در مقاطع گوناگون در کنار پیامبر(ص) مانده بودند، در این اثنا خود را محق در برخی تصمیمات میدانستند و حتی چنین تصوری داشتند که پیامبر تفسیر و برداشت خود را از قرآن دارد و ما نیز تفسیر و برداشت خودمان را و اینکه آنچه پیامبر(ص) میگوید لازمالاجرا نیست! در جریان جنگهای صدر اسلام شاهدیم که وقتی پیامبر به امر خدا حکم به جنگ میدادند، برخی از آنها لزوم ارتکاب به جنگ و جنگاوری را لازم نمیدیدند و به این واسطه میان ایشان و پیامبر(ص) شکافی ایجاد میشد. البته همانگونه که اشاره شد خود را در مقابل رأی و نظر پیامبر(ص) که مخالفتی بارز باشد قرار نمیدادند بلکه تنها قرآن را ملاک و اصل قرار داده و نسبت به برداشت و نظر پیامبر(ص) بعضاً بیتفاوت بودند و چنین وانمود میکردند که ما تابع محض قرآن و نص آن هستیم.
وی افزود: درست اینجاست که شاهد و ناظر یک شرک خفی هستیم که منشأ آن اجتهادی است که عدهای از همان السابقون السابقون که خود را در بسیاری از امور محق میدانستند، بود. آیه 2 سوره حجرات در مقابل چنین موضعی که این افراد نسبت به پیامبر(ص) میگیرند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ...».
این کارشناس قرآنی گفت: نکته جالب اینکه گاه برخی از این فراد از سر لجبازی و اینکه میخواستند موضعی را اتخاذ کنند که برخلاف موضع پیامبر(ص) نسبت به برخی از امور باشد گوش به صحبتهای فرد یا افرادی که به فسق در جامعه شهره بودند میدادند؛ آیه 6 سوره حجرات در این باره میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ».
وی با اشاره به اینکه اگر گروهی از ابتدا با پیامبر(ص) بودند، دلیل نمیشود که در بزنگاهها حکم رسول خدا را زائل کنند، گفت: بخش دیگری از آیه 2 سوره حجرات به این مهم اشاره دارد که میفرماید: «... وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» به این معنی که مبادا همانطور که میان خود بلند بلند سخن میگویید، با او یعنی پیامبر هم بلند سخن گفته و اعمالتان تباه و بیاثر شده و شما تباهی را درک نکنید.
چیتچیان عدم پیروی از دستور پیامبر(ص) را موجب خسران جامعه مسلمین دانست و گفت: چنین مقابله و مقاومتی که برخی از افراد در برابر رأی و حکم رسول خدا داشتند و همانگونه که اشاره شد اغلب از سر عناد و لجبازی و اینکه برخی خود را به واسطه سابقهای که در گرویدن به اسلام داشتند مستحق آن میدانستند، موجب انشقاق و شکاف میان جامعه اسلامی است و علم و اشراف پیامبر(ص) را باید فراتر از آنها دانست. همانطور که سوره «حجرات» در آیه 7 خود میفرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ ۚ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ».
این مدرس قرآنی تأکید کرد: شکاف و انشقاقی که به واسطه اتخاذ چنین موضعی به وجود می آید پیامد ناگوار دیگری نیز به دنبال دارد و آن جنگ و مقابله میان دو طایفه مسلمین است که امری بیسابقه است، چرا که معمولاً جنگ میان دو گروه درمیگیرد که از نظر دینی و عقاید با یکدیگر مغایر باشند. سوره حجرات اما راهکاری را در این مورد بیان میکند، یعنی زمانی که میان دو طایفه از مسلمین جنگی درگرفت؛ در آیه 9 سوره حجرات به این موضوع پرداخته شده است: «وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» یعنی که اگر چنین حالتی پیش آمد باید میان آنها صلح و قسط برقرار کنید و ابتدا طرف مظلوم را گرفته و به طرفداری از آن بر ظالم بتازید تا پس از فرو نشستن آتش جنگ میانشان آن زمان به عدل و مساوات میانشان رفتار شود.
وی در پایان افزود: این آیه شاید ناظر بر احوال کسانی باشد که در جریان واقعه عاشورا سکوت کرده و در کنار نشسته و تنها نظارهگر این جنگ بودند و طرف مظلوم را نگرفتند.
انتهای پیام