به گزارش ایکنا، علیرضا آزاد؛ استادیار معارف دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه 28 مردادماه در نشست «هرمنوتیک فهم اخلاقی از واقعه عاشورا» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه در آثار مرتبط با عاشورا وقتی به اخلاق پرداخته میشود عمدتا به بیاخلاقیهای لشکر یزید پرداخته میشود تا اخلاق در لشکر امام حسین(ع)، گفت: به مصائب اهل بیت(ع) فراوان توجه شده است ولی اخلاق در سطح لازم مورد توجه نیست و این مسئله برای من جای سؤال دارد زیرا 32 درصد آیات قرآن کریم، اخلاقی است و روایات اخلاقی هم چند برابر روایات دیگر است.
وی با بیان اینکه این مسئله قبل از آن که به ماجرای عاشورا برگردد به قصور تمدن اسلامی بازگشت دارد زیرا در هیچ دورهای و برای هیچ واقعهای اخلاق به گفتمان غالب تبدیل نشده است، افزود: اخلاق در هیچ دورهای به اندازه احکام جدی گرفته نشد و به علم هم تبدیل نشد در حالی که فقه به علمی ریشهدار مبدل شد. البته این لزوما امر ممدوح یا مذموم نیست بلکه یک موضوعی است که رخ داده است.
آزاد اضافه کرد: برخلاف امروز که اخلاق از جمله والاترین ساحات است و گاهی آن را بالاتر از دین میدانیم در گفتمان شرق، اخلاق ساحت حداقلی قلمداد شده است و این به معنای بیارزشی اخلاق نبود بلکه امور دیگر را مهمتر از اخلاق میدانستند ولی در حوزه غرب، اخلاق پررنگتر از دیگر موضوعات ترسیم شد. بسیاری از رفتارهای پیامبران را اگر بخواهیم در ساحت اخلاق ترسیم کنیم در تحلیل آن مشکل داریم مانند ذبح اسماعیل و اینکه زن و فرزند را در بیابان رها کنی و بعد از چند سال برگردی و بعد بخواهی فرزندت را ذبح کنی یا در ماجرای حضرت خضر که چه دلیلی وجود دارد که کودکی بی گناه به خاطر جرم نکرده کشته شود.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه انسان شرقی عمدتا از اخلاق عبور کرده و وارد فضای عرفانی میشود و این به معنای بیاخلاقی نیست، تصریح کرد: ولی در تمدن غربی چه در دوره یونان باستان و بعد از رنسانس، اخلاق طوری تعریف شد که دین را کنار نهاد و انسان غربی بیش از گذشته در هجران اخلاق قرار گرفت و در اینجاست که در غرب قانون و اخلاق پررنگ است ولی در شرق، گویی چیزی بیش از قانون و اخلاق مورد نیاز است و قانون گاهی پذیرفته نمیشود.
آزاد اضافه کرد: ایرانیان در دوره معاصر دنبال جایگزینی هستند که پایه تعاملات اجتماعی خود را شکل دهند؛ در گذشته دین این نقش را داشت و بعد اخلاق و در آینده قانون این جایگاه را خواهد داشت لذا فهمهای اخلاقی از عاشورا هم پررنگتر خواهد شد کما اینکه در 4 دهه اخیر کتب مستقلی درباره اخلاق در عاشورا داریم و موضوعاتی مانند عدم حمله ناگهانی مسلم به عبیدالله در خانه هانی، خاموش کردن چراغها در شب عاشورا و برداشتن بیعت از لشکریان و مواجهه اول امام(ع) با سپاه دشمن و آب دادن به آنها، نپذیرفتن اماننامه از سوی حضرت ابوالفضل(ع) مطرح میشود.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: آنچه که در دنیا به اخلاق دامن زده میزند اخلاق سکولار است ولی در اخلاق عاشورایی، معنایابی امر اخلاقی در پرتو امری بالاتر از اخلاق یعنی عبودیت دینی مطرح است. فهم اخلاقی که امروز ما با آن مواجهیم در خوانشهای عاشورایی نسلهای گذشته نبوده است و مواجهه صرفا اخلاقی را برای فهم عاشورا ناکافی میدانستند کما اینکه ماجراهای خضر و موسی را نمیتوان صرفا در چارچوب اخلاق و فقه تحلیل کنیم. بنابراین اخلاق نردبانی برای رسیدن به ماورای اخلاق یعنی عبودیت دینی و تکلیف بنده در برابر خداوند است.
وی اضافه کرد: تکتک گفتمانهای اخلاقی عاشورا در سایه عبودیت دینی و اجرای تکلیف الهی است که معنا پیدا میکند. جالب اینکه تلاش برخی علما برای چارچوبدادن به اخلاق برگرفته از اخلاق ارسطویی است مانند قوای اربعه شهوت و غضب و ... و نظریه اعتدال در قوا و حتی تعریف از عدالت، تعریف ارسطو است و کتبی مانند معراجالسعاده مبتنی بر تقسیمبندی ارسطویی است ولی نکته مهم این است که ما عبودیت دینی را داریم که در چارچوب اخلاق نمیگنجد. از این رو ما فکر میکنیم در فهم عاشورا با خلأ اخلاقی مواجهیم ولی واقعیت این است که غلبه نگاه عبودیتی و تکلیفگرایانه در تحلیل آن مشهود است.
وی افزود: علمای اسلامی در مواجهه با عاشورا عمدتا اخلاق حسینی را به تکلیف دینی و اخلاق یزیدی را به سنت جاهلی پیوند و گره زدهاند؛ گویی اخلاق یکی از تکالیف دینی است و شاهد این بحث خطبه منا است که امام حسین(ع) دو سال قبل از مرگ معاویه ایراد فرمودند. امام حسین(ع) وظایف علمای دینی را در قالب تکلیف دینی، گوشزد و بیان فرمودند که خداوند علمای مسیحی و یهودی و روحانیون را از آن جهت نکوهش کرد که حاکمان و ظالمان مرتکب ظلم و جنایت میشدند و آنها میایستاندند و نسبت به آن بیتفاوت بودند و سبب بیتفاوتی آنها ترس از جانشان بود. خداوند امر به معروف و نهی از منکر را فریضه قرار داد زیرا اگر این فریضه اقامه شود سایر فرایض هم اقامه خواهد شد. میبینید که پیمانهای خدا شکسته شده است و نگران نمیشوید ولی برای نقض پیمانهای پدرانتان به هراس میافتید؛ میبینید پیمان رسول خدا به خاک افتاده است ولی شما در خور مسئولیت خود کار نمیکنید و به چاپلوسی و سازش با ظالمان عادت کردهاید و آنها را در جای خود نشاندید.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: شاهد دیگر در کلام اباعبدالله در روز عاشورا است که فرمودند: ای پیروان ابوسفیان(خطاب به لشکر عمر سعد) اگر دین ندارید و از آخرت نمیترسید لااقل در دنیای خود آزاده باشید و به سنتهای عربی پدرانتان برگردید. امام حسین(ع) ابتدا از دین شروع کردند و بعد به معاد رسیدند و بعد حریت و آزادگی در دنیا و بعد سنتهای اخلاقی عربی.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: در سنت اخلاقی در تمدن اسلامی، اخلاق یک امر متوسط است و فراتر از آن، عبودیت و بندگی است و کمبودن تفسیر اخلاقی از عاشورا هم به خاطر این بود که علما به عاشورا فراتر از اخلاق نگاه میکردند ولی در دوره معاصر وقتی اخلاق هدف غایی تلقی میشود تفاسیر اخلاقی از عاشورا هم زیادتر میشود. البته برخی خواهند گفت که روایت «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» ضد حرف بنده است، درست است که در این روایت، اخلاق هدف بعثت و نزول دین است ولی به نظر بنده این روایت نمیتواند مورد وثوق باشد و مهمترین منبعی که آن را بیان کرده است بحارالانوار در قرن دهم است یعنی از حیث روایتپژوهی مورد وثوق نیست و روح حاکم بر روایات هم اخلاق را غایت همه چیز نمیداند.
وی با تاکید بر اینکه بنده اخلاق را افقی والا میدانم ولی نباید تصور کنیم همه چیز اخلاق است و بالاتر از اخلاق چیزی نداریم، گفت: در آیه 62 سوره بقره داریم: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» و این آیه هم مؤید نظر بنده است؛ بنده سالها به دانشجویانم پاسخ دادم و اینطور میاندیشیدیم که عمل صالح بدون ایمان هم میتواند بسیار ارزشمند باشد ولی الان گمانم این است که در سنت اسلامی، عمل صالح اگر مبتنی بر ایمان نباشد ارزشمند قلمداد نمیشود؛ در آیه 62 بقره فرموده است مسلمان و غیرمسلمان اگر به خدا و قیامت ایمان داشته باشند و عمل صالح هم انجام دهند اجر آنها در نزد خدا محفوظ است یعنی عمل صالح و رفتار اخلاقی بدون عبودیت ارزشمند نیست.
وی با تاکید بر تقدم ایمان بر اخلاق در پیشینه گفتمان امت اسلامی و گفتمان دین، اضافه کرد: ولی امروزه با توجه به باور روزافزون به اخلاق، تقدم ایمان بر اخلاق برای انسان امروزی پذیرفته نیست و انسان امروز تلاش میکند اخلاق را بر ایمان مقدم بدارد لذا جایگاه اخلاق در متون عاشورایی در گذشته در ذیل تکلیف الهی تعریف میشد ولی امروزه مستقل از منظومه ایمانی در حال تعریفشدن است و حتی حضور غیرمسلمین و غیرشیعه در پیادهروی اربعین هم از این منظر قابل تحلیل است.
آزاد با اشاره به فهمهای اخلاقی از عاشورا تصریح کرد: اخلاق عاشورا از مناظر اخلاق دوستی، دشمنی، خانوادگی و سیاسی و ... مورد بحث قرار گرفته است؛ مثلا جنگیدن حبیب بن مظاهر با ریش سفید و برگشتن علی اکبر(ع) با لب تشنه نزد پدر و برگشت دوباره به جنگ، و شهادت فرزند امام حسن(ع) و توقیف کاروان حکومتی بنیامیه، هفت سال قبل از عاشورا توسط امام حسین(ع) و توزیع آن در بین فقرا، عدم بیعت امام با نماینده یزید، مهربانی امام با فرزندانش، داوطلبشدن غیر بنی هاشم در سبقت بر مبارزه در روز عاشورا، عدم اجبار و الزام برای ماندن در عاشورا، زیربار ذلت نرفتن در سختترین شرایط و ...همگی آورده اخلاقی دارد ولی برای بنده بیش از همه اخلاق دشمنی و دشمنان توجهم را جلب کرده است.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: نکته جالب از نظر بنده این است که جبهه دشمن همه نوع بیاخلاقی را مرتکب شده است ولی آیا آنها خوبیهایی نداشتند؟ آیا قضاوت ما نسبت به آنها ناعادلانه نیست؟ مثلا اسرا در آن دوره در حکم بردگان بودند ولی یزید اسرا را به عنوان برده تلقی نکرد و آنها را به مدینه برگرداند. یزید پلیدترین فرد بود ولی نمیتوان گفت فقط و فقط شقاوت بود. چرا فهم ما از عاشورا صرفا سیاه و سفید است و یک طرف کاملا سیاهی و در طرف دیگر کاملا سفیدی میبینیم؟
وی ادامه داد: چون روایت عرفی از عاشورا پررنگ است فهم اخلاقی از آن هم به شدت سیاه و سفید است لذا باید حواس ما به تحریفات و تطورات اخلاقی و تحریف فهم اخلاقی از عاشورا باشد. وقتی ما نکات منفی برخی از سپاهیان امام حسین(ع) و خوبی برخی از افراد لشکر یزید را سانسور میکنیم در حقیقت تحریف فهم اخلاقی از عاشورا را دامان زدهایم. ما همه رفتارهای اصحاب ائمه(ع) را معصومانه قلمداد میکنیم و برعکس همه رفتارهای لشکر دشمن را شقاوتمندانه. مثلا لشکریان دشمن برای بریدن سر عابس(صحابی کربلا) با هم رقابت داشتند ولی وقتی سر امام حسین(ع) را میخواستند ببرند احساس شرم داشتند.
آزاد در پایان بیان کرد: ما نباید این نوع مسائل را نادیده بگیریم زیرا سبب میشود تا المانهای اخلاقی در عاشورا از بین برود و تصویری کاریکاتوری از عاشورا ایجاد شود و این تحریف اخلاقی کم از تحریف تاریخی ندارد. حضرت به حر «ثکلتک امک» گفت که البته در فرهنگ آن دوره نفرین بود و نه فحش به مادر که شان امام اجل از آن است و البته این جزء فرهنگ عاشوراست.
انتهای پیام