دنبال عاشورای ساخته ذهن‌مان هستیم نه عاشورای حسین(ع)
کد خبر: 4164134
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۰
استاد دانشگاه فردوسی مشهد مطرح کرد:

دنبال عاشورای ساخته ذهن‌مان هستیم نه عاشورای حسین(ع)

علیرضا آزاد با بیان اینکه اغلب ما دنبال عاشورایی هستیم که ذهن ما آن را ساخته است نه عاشورایی که حسین(ع) ساخته است، افزود: اخلاق عاشورا عمدتاً اخلاق تسلی است و به بهانه عاشورا، رنج‌های فردی و اجتماعی ما بازآفرینی می‌شود و با اشک برون‌ریزی شده و به این واسطه تسلی می‌یابد و تحمل رنج‌های خود هم آسان‌تر می‌شود و این اخلاق تسلی است نه الگوگیری از عاشورا.

علیرضا آزادبه گزارش ایکنا، علیرضا آزاد؛ استاد دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه 30 مرداد در دومین نشست علمی «هرمنوتیک فهم اخلاقی از واقعه عاشورا»، که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با اشاره به برخی رویکردها به عاشورا، گفت: افرادی مانند دکتر شریعتی تفسیری زندگی‌محور از عاشورا ارائه کرده‌اند. او در مورد شهادت و مسئولیت شیعه‌ بودن می‌نویسد که خوب زندگی کردن تمرین خوب مردن است. او از دل تفسیر عاشورایی، رنگ انقلابی به کالبد عاشورا تزریق می‌کند و شهید مطهری با افزودن حماسه به عاشورا رویکرد حماسی و انقلابی به آن می‌دهد.

وی با بیان اینکه اخلاق مرگ و زندگی باید به صورت متوازن درباره عاشورا مطرح شود، افزود: یکی دیگر از نکات مهم در مورد عاشورا این است که ما از آن عربی‌زدایی کرد‌ه‌ایم، آن هم به بهانه دینی‌بودن عاشورا؛ یعنی نباید واقعه را از بافتار تاریخی خود جدا کرد، زیرا وقتی چنین کاری انجام دهیم، در مواردی مانند امان‌نامه و نامه کوفیان، گرفتار سوءتفاهم اخلاقی خواهیم شد. نظام قبیلگی، نظام حاکم بوده است و بسیاری از رفتارهای طرفین را باید در این چارچوب تبیین کنیم.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه در دوره بنی‌امیه، نظام سیاسی از مدل خلافت به حکومت در حال تبدیل است و رگه‌هایی از دولت شبه‌مدرن در حال ایجاد است، اظهار کرد: چنین مسئله‌ای تبعاتی دارد که باید عاشورا را هم در آن چارچوب تبیین کرد تا بتوانیم بفهمیم چرا بدنه عمده لشکر عمرسعد را فارس‌ها تشکیل می‌دهند. همچنین گاهی به دنبال توجیه اخلاقی برخی وقایع عاشورا هستیم نه تبیین اخلاقی آن.

سانسور اخلاقی عاشورا و آفات آن

آزاد افزود: در مواجهه اخلاقی عاشورا در بسیاری از موارد سراغ آموزه‌های منفرد اخلاقی عاشورا می‌رویم و نظام اخلاقی برخاسته از عاشورا مورد کم‌توجهی است. نگاه انفرادی از آموزه‌های اخلاقی عاشورا خودش خلأ اخلاقی را در فهم این واقعه ایجاد می‌کند. همچنین، برخی خلأهای تفسیری از عاشورا به سبب تحریف و سانسور اخلاقی عاشوراست که صدمات آن بیشتر از تحریف تاریخی عاشوراست.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به ساز و کار فهم اخلاقی از عاشورا، تصریح کرد: از منظر هرمنوتیکی، پیش‌فرض و باورهای ما نقش مهمی در فهم یک واقعه دارد. البته این به معنای تسلیم‌ شدن در برابر پیش‌فرض‌ها نیست. این باورها برگرفته از نظام تربیتی و اقتصادی و دینی و فرهنگی و... است؛ وقتی در مراسم عاشورا شرکت کرده یا روضه می‌گیریم و مطلبی درباره عاشورا می‌نویسیم و می‌شنویم و لباس سیاه می‌پوشیم چه انتظاراتی از این اعمال داریم؟ آیا می‌خواهیم در تعامل با عاشورا، انسان بهتری شویم یا اخلاق خانوادگی را تقویت و نظام بازار را از فساد دور کنیم؟ فرزندان ما از فساد و فحشا دور شوند و قصد داریم بعد از محرم و صفر آلودگی هوا کاهش یابد؟ آیا می‌خواهیم به قانون طلایی اخلاق یعنی هرچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند پایبندتر شویم؟

دیدگاه ابن طاووس و علامه حلی درباره عاشورا

وی افزود: در طول 1400 سال کسانی که در عرصه عاشورا گفته‌اند و نوشته‌اند چه پیش‌فرض‌هایی از عاشورا داشتند؟ پیش‌فرض‌های اعتقادی مانند علم و عصمت امام نقش مهمی در شکل‌دهی به انتظارات عاشورایی داشته است. اکنون در مقام صحبت نسبت به درستی یا نادرستی آن نیستیم ولی نمی‌توان انتظارات برآورده از این پیش‌فرض‌ها را نادیده گرفت؛ مثلاً کسانی مانند علامه حلی و ابن طاووس معتقدند که امام حسین(ع) کاملاً آگاه به زمان و مکان و شرایط شهادتش بود، ولی سیدمرتضی نوشته است که امام حسین(ع) حساب این کار را نکرده بود که کوفیان به او خیانت کنند و از حمایت امام دست بردارند و جبهه حق را تضعیف کنند. در اینجا با دو پیش‌فرض مختلف، دو نتیجه اخلاقی به دنبال دارد.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: پیامبر(ص) از آن رو اسوه حسنه شد که «انا بشر مثلکم» بود، ولی حسینی که در منظومه‌های عرفانی مانند «گنجینه الاسرار» ترسیم می‌شود، مرشد طریق سلوک عرفانی است که ما از آن لذت می‌بریم، ولی آیا چنین مرشدی می‌تواند الگوی اخلاقی هم باشد؟ تصویری که این کتاب ارائه دهد مافوق انسان است و قابلیت الگودهی را در عاشورا از بین خواهد برد. انتظار اخلاقی برای عموم افراد از یک ماجرای تاریخی و داستان، یافتن مؤید برای خود است؛ خیلی از افراد در پای منبر و مداحی دنبال گرفتن تایید برای رفتارهایی هستند که انجام می‌دهند نه تغییر؛ می‌خواهند نسبت حسین را با خود بفهمند و نه نسبت خود را با حسین و دنبال عاشورایی هستند که در ذهن فردی و اجتماعی خودشان ساخته‌اند و نه عاشورایی که حسین(ع) ساخته است. عمدتاً به دنبال بزرگ‌کردن حسینی هستیم که ساخته‌ایم نه اینکه نسبتی با حسین واقعی برقرار کنیم.

وی ادامه داد: اغلب ما دنبال عاشورایی هستیم که ذهن ما آن را ساخته است نه عاشورایی که حسین(ع) ساخته است. لذا اخلاق عاشورا عمدتاً اخلاق تسلی است و به بهانه عاشورا، رنج‌های فردی و اجتماعی ما بازآفرینی می‌شود و با اشک برون‌ریزی شده و به این واسطه تسلی می‌یابد و تحمل رنج‌های خود هم آسان‌تر می‌شود و این اخلاق تسلی است نه الگوگیری از عاشورا. علاوه بر این، دو موضوع به تفسیر به رأی اخلاقی عاشورا دامن می‌زند، یکی عمومی‌سازی است که در فرهنگ عاشورا صورت گرفته و عمده مردم سکان فهم عاشورا را در دست گرفته‌اند و دیگری استفاده نهادهای قدرت از عاشوراست.

سکان فهم اخلاقی از عاشورا در دستان مردم

وی ادامه داد: در جهان اسلام، سکان فهم عاشورا در اختیار عموم مردم بوده؛ یعنی عاشورا مهمترین مراسم عمومی در سنت دینی و اسلامی است و رویکرد فقهی در آن پررنگ نیست و حتی عالمان دینی در مسئله عاشورا تالی‌تلو عموم مردم هستند و تنوع آئین‌های عاشورا به خوبی دیده می‌شود. لذا فهم اخلاقی عاشورا بیش از آن که از کتب عالمان فهم ‌شود از مراسم مردمان فهم می‌شود و همین امر سبب حفظ و بقای عاشورا شده و به تعبیر امام خمینی(ره) محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. وقتی امر دینی پشتوانه مردمی پیدا کند و از لابه‌لای کتب و مباحث طلبگی بیرون بیاید باقی می‌ماند.

آزاد با بیان اینکه این مسئله در کنار فواید زیادی که دارد سبب می‌شود تا فهم اخلاقی متناسب با خواست عمومی ایجاد شود و با تغییر جامعه تغییر کند، ادامه داد: مثلاً به تبع عرف، ابعاد عاطفی عاشورا بر ابعاد معرفتی آن غلبه پیدا کرده است. در سخنان امام حسین(ع) می‌بینیم که او به سبب مظلومیت امت اسلام در برابر حاکم ظالمی می‌ایستد، ولی به مرور، مظلومیت امام حسین(ع) پررنگ می‌شود و مظلومیت امت که دلیل اصلی قیام امام حسین(ع) بود رو به محاق می‌رود؛ الان اگر بپرسیم مصادیق ظلم‌های یزید بر امت اسلامی چه بود که امام در برابر او ایستاد؛ عمدتاً خواهند گفت چون یزید میمون‌باز بود و شراب می‌خورد و ... ولی اینها که جواب نیست. شرابخواری و میمون‌بازی یزید در درجه اول ظلم به خودش بود. البته او فرهنگ حکومت را با این اعمال تغییر داد، ولی باید تحلیل عمیقی داشته باشیم.

تغییر فرهنگی؛ مهمترین ظلم یزید

استاد دانشگاه فردوسی مشهد با طرح این پرسش که آیا در دوره یزید، مالیات‌ها زیاد شده بود یا دختران به فساد و فحشا کشیده شده بودند و می‌خواری زیاد شده بود؟ تورم چندین برابر شده بود و فقر افزایش یافته بود؟ گفت: دقیقاً ظلم‌های یزید چه بود که باعث حرکت امام حسین(ع) شد؛ به نظر بنده تغییر فرهنگی که بنی‌امیه ایجاد کرد، بزرگترین ظلمی بود که باعث قیام امام حسین(ع) شد.

وی با اشاره به استفاده نهادهای قدرت از عاشورا، تصریح کرد: در طول تاریخ بعد از روز عاشورا نهاد قدرت از خون‌های پاک شهدای کربلا سوء استفاده کرده است و در آینده هم تداوم خواهد داشت، زیرا این مسئله آنقدر پرقدرت و باقابلیت است که اصحاب قدرت را جذب می‌کند؛ از قیام مختار و سیاه‌جامگان گرفته تا عباسیون و فاطمیون و دوره معاصر که حتی کمونیست‌ها و بزرگان حزب توده از عاشورا مایه می‌گذارند. مثلاً آموزه امر به معروف و نهی منکر به عنوان فلسفه قیام امام حسین(ع) شمرده می‌شود، امام(ع) برای این کار حرکت کرد ولی باید توجه کنیم که امام(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر حاکمان قیام کرد و گام برداشت، ولی امروزه از فرهنگ عاشورا امر به معروف و نهی از منکر مردم و به خصوص در بحث پوشش و حجاب را فهم می‌کنیم و به این حد تقلیلش داده‌ایم؛ زینب(س) که نماد عفاف و حجاب است رنج کشید تا بگوید وظیفه مردم است که حاکمان را اصلاح کنند، ولی امروزه معتقدیم زینب(س) رنج کشید تا حاکمان را اصلاح کنند؛ یعنی نوک پیکان فرهنگ عاشورایی امر به معروف رو به حاکمان و افراد در قدرت است، ولی امروزه برعکس شده است.

آزاد با بیان اینکه باید امر به معروف و نهی از منکر هم نسبت به مسئولان و هم مردم وجود داشته باشد، ولی نوک پیکان آن باید متوجه مسئولان باشد، اظهار کرد: این نوع تحریفات در فهم اخلاقی عاشورا به مراتب بدتر و فاجعه‌بارتر از تحریف در تعداد اسب و شمشیر و سربازان کربلاست. برخی به بهانه تولی و تبری عرصه عاشورا را به عرصه رفع القلم می‌کنند، در حالی که ما روایت «رفع القلم» را غلط و مخالف قرآن می‌دانیم، ولی برخی در یک روز خاص به خود اجازه می‌دهند که هر نوع فحاشی را به دشمنان امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) روا دارند، در حالی که لعن هم چارچوبی دارد. امام حسین(ع) در برخورد با دشمنانش رفتار اخلاقی داشتند، ولی برخی با منتهای دریدگی فکر و زبان هرچه می‌خواهند می‌گویند و این درست نیست. 

انتهای پیام
captcha