ناقص‌خوانی یکی از مهمترین مشکلات در آموزش فلسفه است
کد خبر: 4198812
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۲
عبدالرسول عبودیت:

ناقص‌خوانی یکی از مهمترین مشکلات در آموزش فلسفه است

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه یکی از مشکلاتی که در حوزه‌ و دانشگاه وجود دارد این است که فسلفه باید درس اصلی باشد ولی ناقص خوانده می‌شود، گفت: علت این مسئله نظام واحدی ترمی است که کشش سنگینی کتب فلسفه را ندارد در حالی که در غرب این‌گونه نیست.

عبدالرسول عبودیتبه گزارش ایکنا، عبدالرسول عبدویت؛ استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، شامگاه 19 بهمن ماه در نشست علمی «بایدها و نبایدهای تحصیل در علوم عقلی» با بیان اینکه یکی از مشکلاتی که در حوزه‌ و دانشگاه وجود دارد این است که فسلفه باید درس اصلی باشد ولی ناقص خوانده می‌شود، گفت: علت این مسئله نظام واحدی ترمی است که کشش سنگینی کتب فلسفه را ندارد؛ در غرب کتب تاریخ فلسفه داریم که قوی است و شخصی که بخواهد فلسفه بخواند ابتدا تاریخ فلسفه را می‌‌خواند و بعد بخشی را به صورت  تخصصی ادامه می‌دهد ولی در فلسفه اسلامی اینچنین نیست.

وی با بیان اینکه باید بین فلسفه غرب و خودمان تمایز قائل شویم، ادامه داد: در غرب فلسفه‌هایی داریم که بین خودشان با هم رابطه ندارند و یک سؤال را هیوم جواب داده است و با اشکالاتی روبرو شده است و کانت در برابر این پرسش یک مکتب درست کرده و بعد هم فرد دیگری مکتب دیگری یعنی این رابطه‌ای که بین فلاسفه ما وجود دارد را شاهد نیستیم. فلسفه در بین فلاسفه مسلمان به عنوان نهالی از دل فلسفه یونان رشد کرد و عمده رشد و باروری آن با ملاصدرا بود و اینطور نیست که فلسفه ابن سینا و شیخ اشراق اصلا به درد نخورد و باید آن را کنار بگذاریم. هم صدرا و هم شیخ اشراق متون درسی ابن سینا را خوانده‌اند و شیخ اشراق، تعلیقات خود را بر شفای ابن سینا نوشته است و صدرا هم تعلیق بر نظرات فلاسفه قبل از خود نوشته است.

عبودیت تصریح کرد: ما اگر بخواهیم تحصیلی داشته باشیم که کارآمد باشد ابتدا باید از ابن سینا شروع کنیم یعنی یکی دو کتاب ساده بخوانیم تا ذهنمان به صورت کلی با ابن سینا آشنا شود؛ سپس از اشراق، مجموعه محتوایی بخوانیم و بعد هم متن دقیق و خوبی از ملاصدرا را مطالعه کنیم. فلسفه حالت شبکه‌وار دارد و این شبکه کمک می‌کند تا در نهایت ساختار فلسفه اسلامی در ذهن انسان جایگزین شود. درست مانند حدول حروف متقاطع است. مشکل امروز ما این است که مثلا دو واحد نفس خوانده می‌شود و آن هم خیلی گزیده برای دانشجو و طلبه گفته می‌شود. بنده در برخی دوره‌ها مجبور شدم که نیمی از ترم را به مبانی اختصاص دهم و دو ترم گرفتم که بتوانم به صورت منسجم و ساختارمند مطالبی آموزش داده شود؛ امروز متاسفانه متن‌ها کامل خوانده نمی‌شود و گاهی در اذهان ابهام درست کرده و تحقیق هم نمی‌توانند بکنند.

آفت مدرک‌گرایی

وی با انتقاد از اینکه مدرک‌گرفتن در جامعه ما اصل شده است، اظهار کرد: کسانی مانند شهید مطهری و مرحوم تونه‌ای و ...بدون اینکه مدرکی داشته باشند وارد دانشگاه شدند و مرحوم فروزانفر از آنان خواست که هر کدام یک رساله علمی بنویسند و عضو هیئت علمی شدند ولی الان تا هر کسی بخواهد وارد شود ابتدا مدرک از او می‌خواهند. خارج از مؤسسه‌ای که فرد درس می‌خواند و مدرک می‌گیرد باید برنامه‌‌ای تدوین شود و افراد خارج از فضای درسی فلسفه بخوانند تا عمیق شوند.

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه اگر روش سمبل‌کاری کنونی ادامه داشته باشد، هیچگاه یک محقق کارآمد تربیت نخواهد شد، افزود: در بحث کتاب‌نویسی در عرصه فلسفه هم مشکل داریم و باید کتبی به سبک روز و روان و خوب نوشته شود که کم داریم؛ شهید مطهری که 30 سال درس گفته‌اند و فلسفه خوانده و تدریس کردند آثار بسیار خوبی دارند که البته دشوار است لذا بنده از مجموعه آثار ایشان یک کتاب روان و ساده و خوبی، تدوین و به عنوان کتاب درسی در 50 فصل عرضه شد و در مواردی که استدلال و محتوا سنگین بوده است ساده‌سازی کردم و در جایی که استدلال‌ها، ناقص بود آن را کامل کردیم و در حقیقت یک دوره فلسفه به زبان ساده است. بنابراین ابتدا باید یک کتاب ساده را شروع کنیم یا کتاب آشنایی با فلسفه ایشان را بخوانیم تا فقط با اصطلاحات آشنا شویم.  

عبودیت افزود: هستی‌شناسی هم که بنده نوشتم خیلی مورد پسند آقای مصباح قرار گرفت که این کتاب هم برای شروع خوب است و البته طولانی بود تلخیص و به عنوان درآمدی بر فلسفه اسلامی عرضه شد؛ این کتاب برای کسی که هیچ آشنایی با فلسفه ندارد و ذهن او غریب است بسیار خوب است. کسی که بخواهد المیزان بخواند و برخی مباحث فلسفی را بفهمد همین کتاب کافی است ولی اگر بخواهد بیشتر آشنا شود باید شرح منظومه را بخواند.

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه الان برخی ابتدا، بدایه و بعد آموزش فلسفه سپس نهایه را می‌خوانند و همین مسئله باعث ایجاد اغتشاش ذهنی در آنان می‌شود، تصریح کرد: بهتر آن است که ابتدا کتاب هستی‌شناسی، آشنایی با فلسفه سپس آموزش فلسفه و بعد بدایه خوانده شود ولی کسانی که دنبال آموزش تخصصی هستند باید کتب بیشتر از جمله یکسری کتب اصلی و جانبی را مطالعه کنند.

نقش استعداد و ذوق در موفقیت

عبودیت با بیان اینکه اگر کسی بخواهد وارد رشته فلسفه شود باید ذوق و استعداد و سلیقه آن را داشته باشد وگرنه برای او دشوار است، گفت: به نظر بنده فرد خوب است ابتدا یک دوره نوار شرح منظومه استاد مطهری را گوش دهند و اگر دید خیلی علاقه‌مند است مستعد است ولی اگر کسی حوصله ندارد و به سختی آن را می‌فهمد برای این رشته درست نشده است پس شرط اول علاقه و استعداد و شرط دوم هم پشتکار است. اگر انسان پشتکار نداشته باشد عملا به نتیجه نمی‌رسد زیرا یک دوره عمیق فلسفه حدود 9 سال طول می‌کشد.

وی افزود: شرط دیگر هم خوب خواندن است. کسی که می‌خواهد در فلسفه دانشی به دست آورد ابتدا باید با استاد بخواند و ثانیا باید درس استاد را گوش بدهد و سمبل نکند و اگر در درس حاضر شود به خوبی گوش دهد؛ مثلا اگر شرح ملاصدرا بر شفا شرح و نقد دارد ابتدا شرح را به درستی بخوانیم و نه ابتدا نقدها را؛ اگر هم مباحثه‌ای هم داشته باشیم بهتر زیرا فرد وقتی خودش مطالعه کند فکر می‌‌کند فهمیده است ولی وقتی مباحثه کند نقاط ضعفش به خوبی روشن خواهد شد بنابراین معنای خوب‌خواندن این است نه اینکه یک مسئله را ده بار بخوانیم.

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی با بیان اینکه پیشرفت علم در سایه نقد و بررسی است، اظهار کرد: در بازی فوتبال یک‌نفر گل می‌زند ولی 10 بازیکن در پشت صحنه گل هستند و در کارهای علمی هم اینطور است مثلا ابن سینا یک مطلب را می‌گوید و خواجه نصیرالدین از او دفاع می‌کند و فخررازی هم در تیم مخالف این دو نفر قرار دارد. یک نظریه از فلسفه مشاء متولد می‌شود و در طول چند قرن دست به دست شده تا در نهایت ملاصدرا با نخبگی که دارد آن را حل می‌کند. اگر این مراحل طی نشده بود به چنین نتایجی نمی‌رسید؛ ما هم به  جای اینکه این سیر تطور و تحول را نشان بدهیم یک برش تاریخی می‌زنیم لذا اگر کسی مورد نقد قرار گرفت نباید نومید شود.

دانش‌پژوهان از صوت اساتید غافل نشوند

عبودیت با تاکید بر اینکه فلسفه باید با استاد خوانده شود وگرنه انسان می‌خواند و اشتباه می‌فهمد، بیان کرد: الان همه دروس یک استاد مانند آیت‌الله جوادی آملی در یک نرم‌افزار وجود دارد لذا ممکن است استاد حضوری در دسترس ما نباشد ولی از این طریق می‌توان کمبود استاد را جبران کرد. توصیه بنده این است که از صوت غافل نشوند و از این طریق بهتر می‌توان فلسفه کار کرد. بنده همه دروس آیت‌الله جوادی آملی را با صوت گوش کردم و البته در دروس آیت‌الله مصباح حضوری خدمت ایشان بودم. به خصوص در بین آثار آیت‌الله جوادی از رحیق مختوم خیلی استفاده کرده‌ام.  

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی با تاکید بر تفکر در مطالعه، اضافه کرد: معمولا کسانی که دسترسی کمتری به استاد دارند مجبورند بیشتر با تفکر خودشان، مسائل را حل کنند لذا ذهن ورزیده‌تری هم پیدا می‌کنند، البته این به معنای نفی استاد نیست زیرا برخی مسائل بدون استفاده از استاد برای انسان حل نخواهد شد. به خصوص از استادی استفاده کنیم که بیشتر شرح بدهد تا نقد. مثلا اگر شفا می‌خوانیم با استادی بخوانیم که شفا را توضیح می‌دهد و نه اینکه دائما بخواهد رد و نقد کند هرچند نقد را بعدا باید ببینیم ولی ابتدا شرح اولویت دارد.

عبودیت با بیان اینکه در پژوهش فلسفی، مهمترین مسئله در عمق‌یابی مسائل دنبال‌کردن سیر تطور یک مسئله فلسفی است، اظهار کرد: ما گاهی چون سیر تحول و تطور یک نظریه را نمی‌بینیم درست برخلاف آن چیزی که باید بفهمیم خواهیم فهمیدیم، مانند مفهوم و وجود جوهر در نظریه ملاصدرا که وی به نظریه شبح معتقد شده است ولی اگر ما سیر تاریخی این نظر را از ابن سینا دنبال نکنیم ممکن است چیزی بر خلاف این مسئله را بفهمیم.

عبودیت با بیان اینکه فلاسفه زیادی در مورد مشاء کار کرده‌اند از جمله فخررازی ولی او هم توضیح خوبی ارائه نکرده است، تصریح کرد: در بین گذشتگان آقاعلی مدرس زنوزی تلویحا به مشاء توجه کرده است؛ ایشان روش نوشتن‌شان مانند ابن سینا تحریری است ولی عقاید او صدرایی است لذا انسان با خواندن نوشته ایشان کاملا مطلب را متوجه می‌شود زیرا مطلب را به خوبی تبیین کرده است. معتقدم کسانی که فلسفه کار می‌کنند حتما آثار ایشان را مطالعه کنند زیرا کارهای او تحلیلی است. 

انتهای پیام
captcha