کد خبر: 4208496
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۳
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد تشریح کرد

بررسی مستندات قرآنی نظریه «تکامل»

رضا مرشدلو گفت: در نظریه «ثبات انواع» دانشمندان معتقدند تمام چیزهایی که در عالم هستی وجود دارند، از هم‌نوع خود به وجود آمده‌اند و هیچ تغییر و دگرگونی خاصی در آنها صورت نگرفته است. در مقابل نظریه «تکامل» معتقد است که تمام هستی براساس اتفاقات و تغییرات عالم به وجود آمده است.

قرآن کریمبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، رضا مرشدلو عضو هیئت علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد، در سلسله نشست‌های کرسی آزاداندیشی «سی شب سی آیه» با موضوع «بازگشت از فرگشت، تأملی در مستندات قرآنی نظریه تکامل» شامگاه 15 فروردین ماه، در فضای اسکای روم برگزار شد، اظهار کرد: این موضوع نقطه ثقل گفت‌وگوهای میان علم و دین است. زیرا از گذشته مسئله خلقت انسان همواره به عنوان چالش و معما در اذهان بشیریت وجود داشته است. این مسئله امروزه به عنوان نظریه علمی توسط دانشمندان مطرح می‌شود که نظریه تکامل نام‌گذاری شده است و از طرف داروین به شهرت رسیده است.

وی بیان کرد: نکته‌ای که امروزه بسیار اهمیت دارد این است که مردم متوجه شوند که نظریه تکامل دیگر به عنوان نظریه موجود نیست. بلکه ایدئولوژی است که دنیای مدرنیته امروز را در سنگر خود قرار داده است. همچنین افرادی که خداوند را باور ندارند، این ایدئولوژی را پذیرفته و درصدد این هستند که پیدایش عالم هستی از طرف خداوند را انکار کنند و آن را تصادفی و معلول تغییرات عالم هستی جلوه دهند. بر این اساس نظریه تکامل در مقابل نظریه‌ ثبات انواع است، زیرا در نظریه ثبات انواع دانشمندان معتقدند که تمام چیزهایی که در عالم هستی وجود دارند، از هم‌نوع خود به وجود آمده‌اند و هیچ تغییر و دگرگونی خاصی در آنها صورت نگرفته است. در مقابل نظریه تکامل معتقد است که تمام هستی براساس اتفاقات و تغییرات عالم به وجود آمده است.

مرشدلو ادامه داد: با توجه به این موارد امروزه عده‌ای از دانشمندان و مفسران اسلامی با رویکرد تفسیر علمی قرآن درصدد هستند که با توجه به آیات قرآن و احادیث این امر را اثبات کنند و به مردم بگویند که قرآن 1400 سال پیش به نظریه ثبات انواع اشاره کرده و چنین اعجازی در قرآن وجود دارد. یکی از آیاتی که این اندیشمندان در رویکرد خود استفاده کرده و در خصوص آن نکاتی بیان کرده‌اند، آیه 45 سوره «نور» است که با برررسی آن متوجه خواهیم شد که استفاده مفسران از این آیه برای توضیح نظریه تکامل انواع، استناد صحیحی بوده یا صحیح واقع نشده است. 

این عضو هیئت علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: واژه‌ای که برای بررسی نظریه تکامل می‌توان بیان کرد، واژه «فرگشت» است. فر به دو معنای اسم و پیشوند تعبیر می‌شود که در صورت پیشوند بودن به معنای تداوم داشتن است و در صورت اسم بودن به معنای شکوه است که در این امر به عنوان تداوم و پروسه تعبیر می‌شود. گشت نیز به معنای دگرگونی است که در موجودات و عوالم رخ می‌دهد. داروین در نظریه خود معتقد بوده است که هر گیاه یا جانوری از گیاه یا جانور دیگری به وجود می‌آید و این امر تا ابد ادامه دارد و لازم به ذکر است که داروین هیچگاه این نظریه را به معنای هدفمندی دگرگونی موجودات عالم بیان نکرده است. بنابراین تکامل به معنای تغییر هدفمند و فرشگت به معنای تغییر گونه‌ها از گونه‌های دیگر بیان می‌شود و این دو مفهوم با هم تفاوت بسیاری دارد.

وی افزود: با کمی تفکر در خصوص نظریه تکامل داروین متوجه خواهیم شد که این امری منطقی نیست که موجود پیشرفته‌ای از موجود ساده و ابتدایی به وجود آمده باشد و تمامی عالم از تغییرات در عالم تشکیل شده باشد. همچنین سه دیدگاه کلی در این باره وجود دارد، در نظریه اول عالمان و اندیشمندانی مانند علامه طباطبایی(ره) معتقد هستند که چنین امری با قرآن به هیچ وجه سازگار نیست و انطباقی ندارد، دسته دوم معتقد هستند که این امر با قرآن سازگار است و دسته آخر هم سکوت کرده و نظر خاصی را ارائه نداده‌اند. خداوند در آیه 45 سوره «نور» فرموده است: «وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ رِجْلَيْنِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ أَرْبَعٍ ۚ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ و خدا هر حیوانی را از آب آفرید، که بعضی (مانند مارها) بر شکم روند و برخی (مانند انسان) بر دو پا و برخی (چون اسب و گاو و شتر) بر چهار پا حرکت کنند و خدا هرچه خواهد بیافریند که خدا بر همه کار تواناست.»

مرشدلو گفت: در این آیه شریفه بیان شده است که خصوصیت آفرینش تمامی موجودات آب است و این آب در موجودات تغییر ذاتی دارد و متفاوت است. به عنوان مثال برای انسان نطفه خصوصیات مختلفی و برای حیوانات خصوصیات دیگری را دارا است. وجه استدلال به این آیه این امر است که آقای صحابی در کتاب خود در خصوص این آیه گفته است که در قرآن مجید خداوند را از آب خلق کرده و در واژه «فمنهم» خلقت ثانوی بر خلقت اولی را بیان کرده است که طی آن موجودات از آب تغییر یافته و در طی میلیون‌ها سال تغییر می‌یابند. همچنین خداوند اتصال خاصی را میان آن‌ها به وجود آورده است و در دسته‌بندی در این آیه ارائه داده است و علاوه بر اینها خداوند از ضمیر جمع استفاده کرده است که به منظور تنوع نسل‌ها در طول زمان است. با توجه به مطلبی که علامه طباطبایی در کتاب خود ارائه داده است این آیه را مطابق با نظریه تکامل دانسته اما بر این امر معتقد است که انسان در این آیه بیان نشده است و خداوند به بیان موجودات دیگر پرداخته است.

این عضو هیئت علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: علامه طباطبایی(ره) معتقد است که انسان دارای ویژگی‌های خاصی است که خداوند در این آیه بیان نکرده است بنابراین انسان در این آیه مقصود خداوند نبوده است. لازم به ذکر است که این آیه در بیان خالقیت خداوند است و نظام هوشمندی را بیان می‌کند که خداوند با حکمت و تقدیر آن را نگاشته است. دومین نکته هم این است که خداوند این آیه را براساس ترتیب ذکری بیان کرده است، بنابراین سیر تحولی در این امر بیان نشده است. فلذا این آیه استنادی برای این نظریه محسوب نمی‌شود.

انتهای پیام
captcha