به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز ۲۶ مهرماه، با موضوع «سوءظن و حسنظن» برگزار شد، اظهار کرد: انسان در ارتباط با هر گفتار و کرداری یکی از دو حالت کاملاً متقابل را در پیش میگیرد و یا به اعمال و گفتار دیگران حسن ظن دارد و یا آنها را سوء ظن میپندارد. در ارتباط با هر عمل و سخنی دو اصل را میتوانیم حاکم کنیم یعنی میتوانیم مبنا را بر این بگذاریم که سخن و کردار دیگری خیر و صواب است و قصدش اصلاح است، یا آنکه مقصود او را تخریب و فساد بدانیم.
وی بیان کرد: در اسلام چنین آموزش دادهاند که گفتار و کردار دیگران را حمل بر خیر، صلاح و صدق بپنداریم و اصالت صحت را حاکم گردانیم و نباید آن را به فساد، شر و کذب تعبیر کنیم؛ مگر جایی که خلافش ثابت شود. سوءظن برای انسان آشوب ذهنی ایجاد میکند و او را وامیدارد که پی ماجرا را بگیرد. در نتیجه گاه آسیبهایی جبرانناپذیر برای خود و دیگران برجای مینهد.
انصاری ادامه داد: درمقابل، حسن ظن، پیش از فایده نیک برای دیگری، برای خود انسان آرامش به ارمغان میآورد و حجم بسیار گستردهای از منازعات اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و درگیریهای میان دوستان، همسایگان و شهروندان را از میان میبرد. البته دانستن این نکته نیکوست که حسن ظن تا جایی درست است که نشانههای فساد و تباهی و خلاف دیده نشود. اگر انسان چنین نشانههایی ببیند و باز آن را حمل بر صحت کند، گرفتار سادهلوحی شده است.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: یکی از قابلیتهای وجود انسان تولید ظن است. انسانها با هر موضوع و پدیدهای که روبهرو میشوند با تصورات ذهنی خود آن پدیده را تجزیه و تحلیل میکنند، هنگامی که این تصورات پشتوانه علمی و عقلی داشته باشد؛ دیگر ظن نیست، علم است اما هنگامی که این تصورات و ساختههای ذهنی پشتوانه و دلیل علمی و حجت مقبول عقلی نداشته باشند، گمان و ظن است. گمان و ظن هم به دو صورت حسن ظن و سوء ظن نمایان میشود. به فرموده امیرالمؤمنین(ع): «ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَی أَحْسَنِهِ حَتَّی یَأْتِیَکَ مَا یَغْلِبُکَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَۀ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیکَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مَحْمِلاً؛ رفتار برادرت را به بهترین وجه آن تفسیر کن تا زمانی که کاری از او سر زند که راه توجیه را بر تو ببندد و هیچ گاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید، تا وقتی برای آن توجیه خوبی مییابی، گمان بد مبر.»
وی در خصوص سوءظن به خداوند، تصریح کرد: سوءظن تنها در ارتباط با روابط اجتماعی وجود ندارد، بلکه برخی از افراد به تقدیر و سرنوشت خود و حتی حکمت خداوند هم سوءظن دارند، اما باید توجه داشت که این دیدگاه نادرست، ریشه مشکلات بسیاری در درون افراد میشود. به عنوان مثال ريشه حسد، خودخواهی و انحصارگرايی است. ريشه خودخواهی و انحصارگرايی نيز ضعف توحيد و سوء ظن به خداوند است. چنین انسانی بهغلط میپندارد كه خداوند، يا سرمايه لازم را برای تأمين اعتبار ندارد، يا اگر به ديگران ببخشد، ديگر در خزانه خود چيزی برای بخشيدن به او نيست، يا آنكه حضرت او عدالت و حكمت كافی را در زمينه توزيع نعمت ندارد و بنا به توزيع ناعادلانه خود به ديگری داده و به او نداده است.
انصاری گفت: این اوامر در صورتی است که خزانههای خداوند متعال پايانناپذير و بیحد و حصر است و محمدبن عثمان در دعای افتتاح خداوند را با عبارت: «الَّذِي لَا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ؛ آن (خدايی) كه گنجينههايش كاستی نپذيرد.» صدا زده است و اگر تمام وجود را به انسانی ببخشد، باز توان آن را دارد كه هزاران برابرش را به ديگران نيز عطا كند. پس ريشه حسد در يك كلام، نداشتن معرفت به خداوند و ضعف بينش توحيدی است كه به سوء ظن به حضرت حق میانجامد و از دل آن ميوه تلخ كوتهنظری و خودخواهی و انحصارگرايی سر بر میزند.
انتهای پیام