بیان خاطرات و وقایع گذشته انقلاب اسلامی از ضروریات جامعه امروز ماست. نسل مؤمن، جوانان پرشور و آگاه، دانشآموزان، دانشجویان و همه اقشار جوان جامعه وظیفه دارند بررسی کنند که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با چه مجاهدتها، خون دل خوردنها، شکنجه و به شهادت رسیدن بهترین جوانان مرز و بومش و مجروح و معلول شدن خیل عظیمی از حامیان اسلام و انقلاب بر پا شده است.
این دستاورد عظیم با مقاومت و همراهی مردم در بیش از چهار دهه از راه امام (ره)، اسلام و شهدای والامقام انقلاب و دفاع مقدس با چنگ و دندان پاسداری کرده و در برابر زیاده خواهیهای استکبار و ایادی مزدور و مرتجع آن در منطقه ایستاده و از شرف، دین، اسلام و انقلاب دفاع کرده است.
قبل از بررسی علل و انگیزه کشتار مردم مبارز
مشهد در دیماه 57، بهجاست که دستاوردهای مبارزات مردم با
رژیم ستمشاهی، فهرستوار بیان شود تا علت و انگیزه کشتار مردم بهتر درک شود. اوج جریان مبارزات مردمی، دانشگاهیان و جامعه پزشکی را به اجمال میتوان چنین بیان کرد:
1- وقوع زلزله عظیم طبس روز 26 شهریور57 درست بعد از کشتار وحشیانه شاه خائن در 17 شهریور، مصیبت مردم را چندین برابر کرد.
2- راهپیماییهای مردمی و
تظاهرات در مشهد ادامه داشت.
3- در روزهای هفتم و هشتم آبانماه 1357 اعتصاب غذای 48 ساعته دانشگاهیان و پزشکان در محل بیمارستان قائم(عج) و تجمع هزاران نفر از مردم و مبارزین از همه اقشار و روحانیت به رهبری آیتالله خامنهای و سخنرانیهای افشاگرانه ایشان، شهید هاشمینژاد، دانشگاهیان و سایر علما ضربهای بر پایههای حکومت ستمشاهی وارد کرد.
4- تحصنهای فرهنگیان در ساختمان ادارهکل و تحصن کارمندان دادگستری در محل دادگستری و ادامه تظاهرات و راهپیماییهای مردمی.
5- راهپیمایی پزشکان، دانشجویان و کارمندان بیمارستان امام رضا(ع) در داخل بیمارستان که منجر به دستگیری دو نفر از اساتید دانشکده پزشکی و تحصن در محل بیمارستان در 29 آبان ماه 57 و حمله و تیراندازی عوامل حکومت نظامی به حرم مطهر حضرت رضا(ع) در همان روز شد.
6- اعلام تعطیلی و عزای عمومی در مشهد روز پنجم آذر ماه 57 از سوی مراجع و علمای مشهد برای اعتراض به حمله و تیراندازی به حرم مطهر و مجروح و زخمی کردن زائران حضرت رضا(ع).
7- 23 آذرماه تجلی مقاومت دانشگاهیان، جامعه پزشکی، پرستاران، روحانیون و اقشار مختلف مردم در برابر هجوم ددمنشانه ایادی رژیم ستمشاهی به بیمارستان امام رضا(ع) در سال 1357 جلوهای از حقطلبی و اسلامخواهی مردم و دانشگاهیان و مبارزه با طاغوت زمان را نمایش میدهد. این روز که با مقاومت و همبستگی مردم با دانشگاهیان و پزشکان و همچنین تحصن دو هفتهای علما و روحانیان تراز اول مشهد در حمایت از جامعه پزشکی و دانشگاهیان همراه شد، ضمن وارد آوردن ضربهای بس کاری به ستون فقرات رژیم ستمشاهی، امید این رژیم را از جامعه پزشکی و دانشگاهیان به کلی قطع کرد.
این وحدت و همبستگی به عنوان برگ زرینی در تاریخ مبارزات مردم مشهد به ویژه دانشگاهیان و پزشکان علیه رژیم ستمشاهی و دیکتاتوری نظامیاش جلوهگر شد و موجبات فروپاشی رژیم را بیش از پیش به سهم خود فراهم کرد و برای جامعه پزشکی نیز افتخار و درسی بود به یادماندنی که خدمت به این مردم مبارز و بزگوار میباید در رأس برنامهها قرار گیرد.
8- پس از راهپیمایی با شکوه مردم و آمدن به بیمارستان و همچنین سخنرانی آتشین حضرت آیتالله خامنهای و بیان دستاوردهای مبارزات مردمی و تحصن بینظیر دو هفتهای علما و روحانیون تراز اول مشهد، دانشگاهیان، پزشکان، فرهنگیان و اکثر ادارات و دانشجویان، با اعلام پایان یافتن تحصن، با شادی وپیروزی مراسم پایان یافت.
چند روز از این پیروزی مبارزین مشهد و وحدت و یکپارچگی اقشار مردم، روحانیون، دانشگاهیان و جامعه پزشکی نگذشته بود که در روز نهم دیماه راهپیمایی عظیم مردمی شروع شد. در خیابان بهار در نزدیکی استانداری تانکهای رژیم ستمشاهی و مزدوران حکومت نظامی بر روی مردم آتش گشودند و به داخل جمعیت هجوم برده و تعدادی از مردم به ویژه زنان را زیر گرفتند.
ما که در بیمارستان امام رضا(ع) آماده باش بودیم در حوالی ظهر با انبوهی از مجروحین روبهرو شدیم. در بیرون از بیمارستان مردم انقلابی و خشمگین با دستان خالی به عوامل حکومت نظامی یورش برده و آنها را از تانکها پایین کشیده و خودشان روی تانک رفته و شعار میدادند. در بعدازظهر هم مردم با حمله به کلانتریها و آتش زدن فروشگاه ارتش و چند مرکز دیگر بر شدت مبارزه افزودند.
خبرها را مردم برای ما به بیمارستان میآوردند. حوالی غروب با آتشسوزی فروشگاه ارتش، مردم مواد غذایی و اموال فروشگاه را برای جلوگیری از سوخته شدن به داخل بیمارستان میآوردند و در خیابان منتهی به محل تحصن که آشنا بودند روی هم انبار میکردند. پس از تاریک شدن هوا و شروع حکومت نظامی، تیراندازی از خیابان بهار و از جلوی فروشگاه شروع شد، بهقدری تیراندازی شدید بود که پس از برخورد به شیروانی و سقف بخشهای ارتوپدی و جراحی و ساختمانهای بیمارستان ناجا، ما بیماران را در زیر تختها و در پناه دیوارها مستقر کردیم تا آسیب نبینند.
تیراندازی تا دیر وقت و تا نیمه شب ادامه داشت. برایمان نقل کردند در این مدت عدهای ناشناس و یا از عوامل حکومت نظامی، تمامی اموال فروشگاه لشکر را که در بیمارستان آورده بودند، به غارت بردند و هیچ اثری از آن همه مواد غذایی و اموال باقی نماند. آن شب تا صبح ما و بقیه دوستان و کادر پزشکی با دلهره و نگرانی از بیماران نگهداری ومراقبت کردیم و اخبار مختلفی از درگیری نیروهای مردمی با عوامل حکومت به ما میرسید.
در صبح روز 10 دیماه 57 در پادگان لشکر 77، آنچه بالا رفت، پرچم کینه و انتقام بود، فرماندهان در راستای دستورهای تیمسار اویسی مبنی بر کشتار فراگیر در سطح شهر مشهد، اقدام به سازماندهی ارتش میکنند و بر همین اساس در مراسم صبحگاه ارتش، برای تحریک احساسات سربازان و درجهداران، اجساد افرادی را که در درگیریهای شب گذشته به قتل رسیده بودند، به نمایش گذاشتند و بدین وسیله آنان را وادار کردند تا مردم را در کوچه ها و خیابانها قتل عام کنند و با ایجاد رعب و وحشت، جلو قیام گسترده مردم را بگیرند.
از ابتدای روز شاهد آوردن مجروحین به داخل بخش جراحی بودیم که بسیار نگرانکننده بود. مردم همراه مجروحین میگفتند از صبح زود سربازان حکومت نظامی در صف نانوایی و در خیابان مردم را به رگبار گلوله بستهاند. ما مجروحین را به اتاق عمل میفرستادیم و جراحان و پزشکان حاضر آنها را درمان میکردند، ولی از اواسط روز، تعداد مجروحین افزایش پیدا کرد به نحوی که آمبولانس تا دم درب ورودی بخش جراحی میآمد و مجروحین را تخلیه میکرد و بچه های مسئول سریعاً آنها را به اتاق عمل میرساندند.
به قدری مجروح زیاد شده بود که اتاق عمل پر شده بود، از طرف دیگر شهدا را هم به سردخانه انتقال میدادند که میگفتند سردخانه نیز پر شده است و طبق آماری که ما داشتیم بیش از 150 مجروح و شهید به بیمارستان امام رضا(ع) و همین تعداد هم به بیمارستانهای قائم(عج) و هفدهم شهریور برده بودند. غوغایی برپا شده بود و هر کسی هر کار از دستش میآمد انجام میداد. دختران همکلاسی ما مسئول رسیدگی به مجروحین خانم بودند و پسران به مردها رسیدگی میکردند و دستیاران و جراحان هم در اتاق عمل به مجروحین رسیدگی کرده و عمل های جراحی را انجام میدادند.
جا دارد از اساتیدی که در آن زمان در رسیدگی به مجروحین تلاش میکردند و اکنون در قید حیات نیستند یاد نماییم، دکتر حسین زاده-جراح عمومی و عروق، دکتر صدری زاده - جراح عمومی، دکتر سیدی - جراح پلاستیک، دکتر اهرابی نژاد - ارتوپد، رئیس وقت بیمارستان امام رضا(ع) دکتر احمد صدری- جراح عمومی، دکتر میر صالحی- جراح گوش و گلو و بینی و دکتر فقیهی- چشم پزشک(خداوند رحمتشان نماید). جراحان و پزشکان دیگری که به مجروحین کمک میکردند و هماکنون در قید حیات میباشند زیادند و بایستی در زمان مناسبی از آنان نیز قدردانی نمود.
واقعه 10 دیماه و یا یکشنبه خونین مشهد را نبایستی به فراموشی سپرد و باید در تاریخ مبارزات مردمی و دانشگاهی و جامعه پزشکی، جایگاه ویژهای برایش باز کرد و وقایع را به طور مفصل با اسناد و شواهد ثبت نمود و به نسل آینده و دانشجویان تحویل داد تا بدانند این انقلاب با چه سختی و فداکاری و از جانگذشتگی انسانهای مبارز، وطنپرست و مسلمان به ثمر نشسته است و در آستانه سال 1400 در سالگرد انقلاب اسلامی بایستی با تلاش مضاعف، دستاوردهای آن را تدوین و منتشر نمود.
انقلابی صد در صد مردمی که با الهام از دستورات اسلام و قرآن و روایات معصومین(س) به رهبری قائد عظیمالشان انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به ثمر نشسته و از کورانهای مختلف، جنگ تحمیلی، نفاق و فتنههای معاندین و بدخواهان با رهبری ممتاز مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای، سر بلند وسرافراز بیرون آمده و پرتلاش گام برمیدارد و در صحنه بین المللی نیز جایگاه محکم و رفیعی را به دست آورده است که باید نسل انقلاب و نسلهای بعد به خوبی از آن حفاظت نمایند تا انشاالله مقدمات ظهور حضرت مهدی(عج) منجی عالم بشریت را به سهم خود فراهم نمایند.
سیدحسین فتاحی معصوم، استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشجوی سال 57، شاهد عینی و عضو شورای تحصن علما و دانشگاهیان به رهبری حضرت آیت الله خامنهای
انتهای پیام