یکی از چالشهای مهم در ارتباط با قرآن، نداشتن شناخت کافی از ماهیت آن است. قرآن کتاب هدایت است و زمینه و محور تمام دانشهای معنوی برای بشریت محسوب میشود.
در این مطلب به دو نگاه افراطی و تفریطی که در طول تاریخ درباره بهرهگیری از آن شکل گرفته است، میپردازیم.
محدودیت یا خودکفایی در فهم قرآن
در زمینه بهرهگیری از قرآن نیز دو جریان فکری متفاوت وجود دارد. برخی بر این باورند که قرآن متنی پیچیده و رمزآلود است و تنها افراد خاصی حق تفسیر آن را دارند، درحالیکه دیگران نباید مستقیماً به آن مراجعه کنند. این دیدگاه، ارتباط عمومی با آن را محدود کرده و فهم قرآن را به گروهی خاص منحصر میکند. در مقابل، گروهی دیگر معتقدند که هر فردی میتواند بدون نیاز به منابع دیگر، قرآن را تفسیر کند. این نگاه نیز میتواند منجر به تفسیر به رأی و برداشتهای نادرست شود.
نتایج خطرناک نگاههای افراطی و تفریطی
اختلاف بر سر فهم قرآن در تاریخ اسلام موجب شکلگیری فرقههای متعدد شده و در برخی مقاطع، درگیریهای خونینی را میان مسلمانان رقم زده است. امروزه نیز جریانهایی مانند داعش و طالبان، برداشتهای محدود و نادرست خود را تنها تفسیر صحیح از قرآن میدانند و سایرین را تکفیر میکنند.
راهکارهای ارتباط مؤثر با قرآن
برای برقراری ارتباط صحیح و مؤثر با قرآن، باید از نگاههای افراطی پرهیز کرد. فهم قرآن عمومی است و همگان باید امکان بهرهگیری از آن را داشته باشند، اما این بهرهگیری نباید سطحی باشد. تدبر، شناخت عمیق و استفاده از منابع معتبر تفسیری، لازمه درک درست از این کتاب آسمانی است.
موانع ارتباط مؤثر با قرآن و اهمیت نگاه معتدل
در ارتباط با قرآن، دو نگاه افراطی و تفریطی وجود دارد که هریک به بیراهه رفتهاند. یکی از این دیدگاهها معتقد است که قرآن تنها توسط کسانی که به علم کامل قرآن دست یافتهاند قابل فهم است، که این نگاه در باور شیعیان، به اهل بیت پیامبر(ص) مربوط میشود. اهل بیت بهعنوان وارثان علم پیامبر شناخته میشوند و تنها آنها توانایی تفسیر و بهرهبرداری از قرآن را دارند. در نگاه دیگر، گروهی عقیده دارند که قرآن برای همگان است و هر کسی میتواند به تنهایی از قرآن استفاده کند و به تمامی معارف آن دست یابد. این دیدگاه نیز ممکن است منجر به تفسیر به رأی شود.
در حالی که قرآن شامل آیات عمومی است که برای همگان قابل فهم است، باید توجه داشت که فهم تمامی مفاهیم و معانی عمیق قرآن تنها از طریق تدبر و استفاده از منابع معتبر تفسیری ممکن است. بنابراین، اگر بخواهیم تمام معارف قرآن را تنها براساس خود قرآن به دست آوریم، این نیز ممکن است به انحراف و بیراهه منجر شود.
قرآن از ما میخواهد که در آن تدبر کنیم و این تدبر تنها به خواندن ظاهر آیات محدود نمیشود. خداوند در قرآن به وضوح اشاره کرده است که هدف از نزول قرآن، هدایت انسانهاست و تدبر در آیات برای هر مسلمان تکلیف است. بنابراین، اگر افرادی بگویند که ما نمیتوانیم قرآن را بفهمیم و حق نداریم از آن برداشت کنیم، این مانع ارتباط مؤثر با قرآن است. از طرفی، اگر کسی بر این باور باشد که بدون هیچگونه منبع و مرجعی میتواند قرآن را درک کند، این نیز به تفسیر به رأی و انحراف از مسیر اصلی قرآن میانجامد.
یکی از خطرات جدی در پی این نگاههای افراطی و تفریطی، انحراف و گمراهی است. کسانی که قرآن را بهطور غلط تفسیر میکنند، ممکن است مفاهیمی را به قرآن نسبت دهند که در حقیقت وجود ندارد. این امر نه تنها به خلق اندیشههای غلط و منحرف منجر میشود، بلکه باعث انشقاق و فرقهگرایی در میان مسلمانان خواهد شد. پیامبر اکرم (ص) در حدیثی مشهور اشاره کردهاند که امت اسلامی به 73 فرقه تقسیم خواهند شد و تنها یکی از این فرقهها بر حق خواهد بود. این پیشبینی پیامبر به وضوح نشان میدهد که استفاده غلط از قرآن میتواند زمینهساز جنگهای خونین و درگیریهای فرقهای در تاریخ اسلام شود.
برای ارتباط مؤثر با قرآن، باید از نگاههای افراطی و تفریطی پرهیز کرد. بهرهبرداری از قرآن باید به گونهای متعادل و با استفاده از منابع معتبر تفسیری باشد تا از انحراف و تفسیر به رأی جلوگیری شود. قرآن برای هدایت انسانها نازل شده و باید به درستی و با تدبر از آن استفاده کرد تا مسیر صحیح و به سوی رستگاری را بیابیم.
حسن حکیمباشی، استاد تفسیر و علوم قرآنی
انتهای پیام