غلامعباس سرشور خراسانی، معلم قرآن و متولد فروردین ۱۳۳۳ در شهر گرگان است که در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی در خصوص چگونگی ورود به
شغل معلمی اظهار کرد: دوران ابتدایی و دبیرستان را در همان شهر گرگان گذراندم و سال ششم ریاضی به مشهد آمدم تا آمادگی بیشتری برای کنکور پیدا کنم، اما حضورم در مشهد مسیر زندگیام را تغییر داد، آنجا با جلسات مذهبی و تفسیر قرآن آشنا شدم و این ارتباط موجب شد که خط فکری و رفتاریام بهطور کلی دگرگون شود و تصمیم گرفتم در مشهد بمانم.
وی ادامه داد: از کودکی علاقهمند به معلمی بودم و به یاد دارم در کلاس پنجم ابتدایی، حدود سال ۱۳۴۴، انشایی نوشته بودیم درباره شغل آینده و من با آن سن کم نوشته بودم «میخواهم معلم شوم.» و احساس میکردم این علاقه در درونم نهفته است، همانطور که یک هنرمند بهطور ذاتی علاقهمند به شعر یا نقاشی است، من نیز به روانشناسی و آموزش عشق میورزیدم.
سرشور خراسانی با اشاره به اینکه سال اولی که قصد شرکت در کنکور داشتم، دچار بیماری سختی شدم و موفق نشدم شرکت کنم، گفت: سال بعد، در رشته تربیتبدنی شرکت کردم، اما از این انتخاب راضی نبودم. یکی از دوستان پیشنهاد داد که در آزمون استخدامی معلمی شرکت کنم که پذیرفته و معلم کلاس پنجم ابتدایی شدم، پس از انقلاب، مرا معلم کلاس اول گذاشتند، اما خیلی زود متوجه شدم آمادگی لازم را ندارم و حتی به مدیر مدرسه نیز این موضوع را اطلاع دادم، ولی معلمی باتجربه روشهایی را به من آموخت که تحولی در روش کارم ایجاد کرد.
آموزش قرآن با قصهگویی، بازی و ورزش
این معلم قرآنی با بیان اینکه از آن زمان، با روش قصه، بازی و ورزش، قرآن را در کنار سایر دروس به کودکان آموزش دادم، ادامه داد: بچهها توانایی شگفتانگیزی در یادگیری قرآن داشتند و میتوانستند هر بخشی از قرآن را بخوانند، در کنار آموزش رسمی، جلساتی خصوصی با دانشآموزان برگزار میکردم که به آموزش قرآن میپرداختم و با اولیای آنها نیز گفتوگو میکردم. بهتدریج، این جلسات ساختار منسجمی یافت و به «بیتالثقلین» تبدیل شد. با مجتبی الهی خراسانی که در آن زمان هنوز ملبس نبود، مشورت کردیم و تصمیم گرفتیم جلسات عمومی برای نوجوانان برگزار کنیم تا بچههای مستعد را شناسایی و کارهای تربیتی عمیقتری را انجام دهیم تا به لحاظ فرهنگی مؤثر واقع شوند.
وی بیان کرد: معلمی همچنان شغل اصلیام بود. در سال ۱۳۷۰، مدیرکل آموزش و پرورش وقت از کلاس من بازدید کرد، سال ۱۳۷۶ نیز در زمان وزارت حسین مظفر، به تهران دعوت شدم و با همراهی همکاران تهرانی، کتاب قرآن مقطع سوم ابتدایی را بازنویسی کردیم و آن را برای کلاس اول پیشنهاد دادیم، البته آموزشها بسیار مختصر بود و شورای عالی آموزش و پرورش مقاومت میکرد، برای نمونه آموزش حروف تای تأنیث را نمیپذیرفتند، در حالیکه من شانزده سال با این روش تدریس کرده بودم.
مادران، رکن اصلی تعلیم و تربیت فرزندان
سرشور خراسانی گفت: در سال ۱۳۸۳ بازنشسته شدم، اما همکاریام با دفتر تألیف ادامه یافت و با توجه به شغلم و تحصیلات دانشگاهی، با روانشناسی اسلامی، آیات و احادیث آشنا شدم و به حوزههایی مانند مشاوره خانواده، آموزش همسرداری و تربیت کودک روی آوردم و در این مسیر دریافتم که مادران نقش اساسی در تربیت فرزندان دارند و اگر مادری بتواند در اندیشه، مهارت و دانش خود تحول ایجاد کند، میتواند نسلی را آباد کند. از آن زمان بهصورت رسمی به تدریس تربیت کودک پرداختم و جلسات آموزشی آکادمیک برگزار کردم. در سال ۱۳۹۶، پس از بازگشت از تهران، مؤسسه آموزش تربیت حضرت خدیجه(س) را تأسیس کردم که در آن سه محور اصلی همسرداری، تربیت کودک و تربیت مربی دنبال میشود.
وی اظهار کرد: عمیقاً باور دارم که بخشی از جامعه مذهبی با روانشناسی غربی ارتباط برقرار نمیکنند و برخی روانشناسان هم با آموزههای دینی آشنایی ندارند که باید فردی باشد که هر دو بال را داشته باشد، روانشناسی غربی اگرچه هدف تربیتی ما نیست، اما میتواند روشنگر مفاهیم قرآنی باشد.
مصرفگرایی، کمطاقتی و ناامیدی؛ مهمترین مشکل جوانان
سرشور خراسانی با بیان اینکه گاندی جملهای دارد که میگوید: «اگر میخواهید کشوری پیشرفت کند، دختران آن را خوب تربیت کنید»، گفت: دشمن این مسئله را خوب فهمیده و بر آن تمرکز کرده است، متأسفانه بسیاری از والدین امروز از سر ناآگاهی، فرزندان خود را درست تربیت نمیکنند و نسل امروز به مصرفگرایی، کمطاقتی و نا امیدی مبتلا شده و دلیل آن تربیت نادرست خانوادههاست. در گذشته، بچهها با سختیها رشد میکردند، اما امروز همهچیز برایشان آماده است.
وی بیان کرد: روانشناسی نوین نیز تأکید دارد که انسان باید با مشکلات روبهرو شود، نه اینکه از آنها فرار کند و به همین دلیل من پیشنهاد دادم قانونی در مجلس تصویب شود که افراد پیش از ازدواج، حداقل ۵۰ ساعت آموزش همسرداری و تربیت کودک ببینند. پدر و مادری که عاشق واقعی هم باشند و به آنچه میگویند عمل کنند، میتوانند فرزندانی سالم تربیت کنند که بنده در این خصوص دو جلد کتاب نوشتهام و تجربه نیز نشان داده است پدر و مادری که عشق واقعی نسبت به یکدیگر دارند و به هم احترام میگذارند، فرزند در فضایی امن و محترمانه رشد میکند، چراکه کودک مانند دانه گندم رشدش وابسته به محیط مناسب است.

سرشور خراسانی با اشاره به اینکه دنیای امروز با گذشته تفاوت بسیاری دارد و حالا دیگر با «دهکده جهانی» روبهرو هستیم، افزود: فضای مجازی، سبک زندگی را دگرگون کرده و بچهها دیگر آن فرصتهای تعامل، بازی و خلاقیت را ندارند و روانشناسان معتقدند شخصیت انسان در هفت سال نخست شکل میگیرد و روایات دینی نیز همین را تأیید میکنند. رسانهها و حتی صداوسیما، بهجای ترویج تربیت و قناعت، رفاهطلبی و مصرفگرایی را تبلیغ میکنند که موجب نارضایتی عمومی از زندگی میشود و این نارضایتی تأثیر منفی بر تربیت فرزندان میگذارد. در این زمینه حسن ملکی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، کتابی درباره همسرداری نوشتهاند. روانشناسی مثبتگرا نیز میگوید که مسئله در خود مشکل نیست، بلکه در زاویه نگاه به آن است، همان نگاهی که قرآن و اسلام بر آن تأکید دارند.
روزآمد نبودن مبلغان دینی در انتقال مفاهیم
این معلم قرآنی اظهار کرد: یکی از چالشهای ما این است که برخی مبلغان دینی با اینکه اخلاص دارند، اما بهروز نیستند و مفاهیم دینی را به زبان نسل امروز بیان نمیکنند، این نسل عقلگراست، نه تعبدی. باید علمی، منطقی و زبانروز با آنها صحبت کرد که متأسفانه تعداد اندکی از افراد این توانایی را دارند. از آموزش و پرورش نیز گله دارم و متأسفانه مدارس فقط به کنکور فکر میکنند و تربیت دینی مغفول مانده است. دین را به نماز و روزه محدود کردهاند و حتی من نیز از اینکه مشاور چند مدرسه خوب بودم، پشیمانم. نظام آموزشی ما برای استقلال فکری و اقتصادی دانشآموز برنامهای ندارد، معلمان پرورشی هم اغلب درگیر امور جانبیاند و کمتر به اصل تربیت میپردازند. در کشورهای پیشرفته مانند ژاپن و آلمان، برای تربیت معلم سرمایهگذاری جدی میشود.
وی گفت: آموزش قرآن نیز نباید فقط حفظ باشد، بلکه باید منجر به تغییر رفتار شود. اگر معلم بتواند ارتباط درست و محترمانه با دانشآموز برقرار کند، دانشآموز به انتخاب فعل نیک گرایش پیدا میکند و قرآن نیز همین را میگوید: «ما ایمان را در دل شما زیبا جلوه دادیم.» کتابهایی که نوشتهام شامل: «آشنایی با اصول و قوانین آموزش قرآن در ابتدایی»، کتابهای درسی قرآن اول تا ششم ابتدایی و راهنمای معلم و کتاب «آشنایی با مبانی و اصول آموزش ابتدایی» با کد ۶۰۱۱ است. در حوزه خانواده نیز کتاب «با مشکلات همسرم چه کنم؟» و دو جلدی «خانواده عشقمحور و آرامبخش» را نوشتهام.
سرشور خراسانی افزود: اکنون بیشتر به مشاوره در حوزه همسرداری و تربیت کودک میپردازم، اما علاقهمند هستم دوباره با کودکان کار کنم، هرچند فعلاً مکان مناسبی ندارم و مشتاقم تجربیات چهلسالهام را به سراسر کشور و حتی جهان منتقل کنم، باور دارم اخلاص کافی نیست، بلکه حسن فعلی نیز لازم است.
وی ادامه داد: صمیمانهترین درودها و آرزوهای خود را تقدیم میکنم به تمام معلمانی که در مسیر آموزش قرآن گام برمیدارند. میدانم که بسیاری از شما با اخلاص، عشق و نیت پاک وارد این عرصه شدهاید و دغدغه رشد فکری و اخلاقی نسل آینده را دارید، اما تنها نیت پاک کافی نیست، معلم قرآنی باید علاوه بر اخلاص، به ابزار روز نیز مجهز باشد، از دانش روانشناسی و تربیت کودک گرفته تا مهارتهای ارتباطی و فهم عمیق معارف اسلامی. آموزش قرآن فراتر از صرف خواندن و حفظ آیات است، قرآن کتاب زندگی است و معلمی که مأمور رساندن پیام آن است باید خود الگویی از زیست قرآنی باشد و بتواند با زبان امروز با دل امروز بچهها سخن بگوید، نگاهشان را روشن کند و به آنها کمک کند تا نور قرآن را در زندگیشان جاری سازند.
این معلم قرآنی در پایان گفت: از خداوند میخواهم که همه شما عزیزان را در این مسیر نورانی یاری دهد، توانتان را افزون سازد، اخلاصتان را پایدار بدارد و ثمره تلاشتان را در قالب نسلی مؤمن، آگاه، متفکر و کارآمد به شما بنمایاند، شما پرچمداران آیندهسازان این سرزمیناید و بیشک تأثیرتان فراتر از کلاسهای درس، در تاریخ فرهنگ این ملت باقی میماند.
انتهای پیام