باور به وجود و حضور امام مهدی(عج)، دوازدهمین امام شیعیان، از بنیادیترین ارکان اعتقادی مکتب تشیع و تجلی وعده الهی در تحقق عدالت جهانی است. او آخرین حجت خداوند بر زمین، واسطه فیض الهی و مصلحی است که قیامش برای ریشهکن کردن ظلم و گسترش حق و عدالت وعده داده شده است.
اندیشه مهدویت تنها یک باور تاریخی یا اعتقادی نیست؛ حقیقتی زنده و جاری در زندگی مؤمنان است که انسان را به امید، پویایی و حرکت در مسیر کمال سوق میدهد. انتظار، در این نگاه، یک راهبرد تربیتی، اخلاقی و اجتماعی، نه چشمبهراهی منفعلانه، بلکه دعوتی به خودسازی، اصلاح جامعه، ترویج ارزشهای انسانی و آمادهسازی زمینه ظهور است.
از اینرو، فرهنگ مهدویت و انتظار در میان شیعیان همواره الهامبخش پایداری، عدالتخواهی و مقاومت در برابر ظلم بوده و جایگاهی ویژه در حیات فردی و اجتماعی آنان داشته است.
به مناسبت سالروز آغاز امامت امام زمان(عج)، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی با مریم پورحسینی، عضو هیئت علمی مکتب نرجس و مدرس جامعهالمصطفی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
برای شناخت امام مهدی(عج) و مسئله غیبت ایشان راههای متعددی مطرح است: قرآن کریم، روایات، ادعیه و زیارات. بیشترین تمرکز اندیشمندان بر روایات بوده و اغلب کتابها و منابر نیز بر این اساس شکل گرفته است؛ به همین دلیل نشانههای ظهور، رویدادهایی چون خروج دجال و مباحث دوران غیبت بیشتر از طریق روایات نقل میشوند.
در مقابل، استفاده از قرآن در مباحث مهدوی کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا نام اهلبیت(ع) به صراحت در آیات نیامده و بسیاری از حکمتها در باطن آیات نهفته است. همچنین ادعیه و زیارات اغلب جنبه مناجاتی پیدا کردهاند و کمتر بهعنوان منبع معرفتی مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. در حالیکه با تأمل در لایههای باطنی قرآن و مضامین دعاها و زیارات میتوان به فلسفه غیبت و طول عمر امام پاسخهای عمیق یافت.
نمونه روشن آن، داستان حضرت یوسف(ع) است؛ خداوند بندهای برگزیده را ذخیره کرد تا در وقت مناسب برای نجات ظاهر شود. همانگونه که یوسف از دیدگان پنهان بود اما در زمان مقرر بهعنوان نجاتبخش ظاهر شد، امام مهدی(عج) نیز ذخیره الهی است تا هنگامی که بشر به بلوغ لازم برسد. تجربه یازده امام پیشین نشان داد جامعه هنوز آمادگی پاسداری از امام معصوم و تحقق حکومت الهی را نداشته است؛ بنابراین غیبت فرصتی برای رشد، عطش معنوی و بلوغ فکری انسانهاست.
نمونه دیگر داستان همراهی حضرت موسی(ع) با خضر(ع) است؛ کارهایی همچون سوراخ کردن کشتی یا کشتن نوجوان، در ظاهر ناموجه بود اما در باطن حکمتهای ژرفی داشت. این مثال نشان میدهد بسیاری از اسرار الهی برای ما پوشیده است و حکمت غیبت نیز تنها در زمان ظهور آشکار خواهد شد. آنچه مسلم است اینکه خداوند حکیم است و همه امور بر اساس حکمت اداره میشود.
از القاب مشهور امام مهدی(عج) میتوان به «بقیةالله»، «قائم»، «مهدی» و «حجت» اشاره کرد. «حجت» در لغت به معنای دلیل و برهان است. در دادگاه، هر طرف برای اثبات ادعا حجت میآورد. قرآن نیز حجت الهی بر بشر است؛ یعنی سخن آن دلیل قاطع بر حقانیت دین است. همانگونه که آیه حجاب حجت بر وجوب پوشش اسلامی است، وجود امام معصوم نیز حجت الهی بر مردم است. سخن و رفتار امام معیار حق و باطل برای امت است.
جوان امروز گرچه درگیر مسائل مدرن است، اما همواره بهدنبال دو امر بنیادین یعنی کمال و آرامش بوده است. قرآن آرامش حقیقی را در جایی میداند که «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»؛ نه ترس از آینده و نه حسرت گذشته. در نگاه اسلامی، کمال و آرامش تنها در اتصال به امام حاصل میشود. امام مهدی(عج) کاملترین انسان و دلسوزترین و آگاهترین بنده خداست و هدایت بشر به سوی کمال تنها از طریق او ممکن است.
مفهوم انتظار با آمادگی پیوندی ناگسستنی دارد. استاد طاها رحمتاللهعلیه، بنیانگذار مکتب نرجس، میگفتند: همانگونه که مادری در انتظار فرزند، خود را آماده میسازد یا خانوادهای برای بازگشت سرباز مقدماتی فراهم میکند، منتظر واقعی امام زمان نیز باید با شناخت و درک شرایط، خود را برای ظهور آماده سازد. این آمادگی هم فردی است ـ مانند تقوا، شجاعت و کسب علم ـ و هم اجتماعی، شامل فرهنگسازی، برنامهریزی و ایجاد زمینههای تمدنی.
جهل و جهالت بزرگترین موانعاند. جهل یعنی نادانی نسبت به جایگاه امامت و حقایق مهدوی و جهالت یعنی رفتارهای غلط و سطحینگرانه. افزون بر این، خرافات و بدعتها نیز سد راه ظهور میشوند. یکی از انحرافات رایج، تصور غلط است که برخی میپندارند ظهور تنها با گسترش ظلم محقق میشود؛ در حالیکه حقیقت آن است که با افزایش آمادگیها، ظهور نزدیکتر خواهد شد.
نکته بنیادین اندیشه شیعه این است که امام مهدی(عج) «موجود موعود» است، نه صرفاً «موعودی که در آینده خواهد آمد». شیعه معتقد است حضرت پس از شهادت امام عسکری(ع) عهدهدار امامت شد و اکنون زنده است و جهان را به اذن خدا اداره میکند. این باور زمینهساز حضور قلبی و معرفتی امام در زندگی فردی و اجتماعی شیعیان است.
زبان هنر و رسانه نقشی بیبدیل در ترویج فرهنگ مهدویت دارد. همانگونه که سامری با ساخت گوساله طلایی انحراف آفرید، استفاده درست از هنر و رسانه میتواند باور مهدوی را در دلها عمیق سازد. متأسفانه جشنهای نیمه شعبان سالها در قالبی تکراری برگزار شده است، در حالیکه جامعه امروز نیازمند قالبهای نو، جذاب و متنوع است؛ قالبهایی متناسب با گروههای سنی مختلف که بر پایه قرآن، روایات و داستانهای اهلبیت طراحی و در رسانه بازتاب یابند.
باور قلبی و عمل، چرخهای پویا و متقابلاند؛ عمل درست باور را تقویت میکند و باور عمیق عمل را استوار میسازد. برای نمونه، اگر خانوادهای برنامهای کوچک را با یاد امام زمان(عج) پیوند بزند، این عمل بهتدریج باور قلبی را در فرزندان نهادینه میکند و نسل آینده را به سمت انتظار حقیقی سوق میدهد. بنابراین نمیتوان مدعی اعتقاد قلبی به امام بود، اما در عمل اثری از آن نشان نداد. ایمان راستین همواره در عمل جلوهگر میشود.
انتهای پیام