
برای قرنهای متمادی، ساحت تفسیر و تبیین متون مقدس اسلامی، عمدتاً در انحصار مردان بوده است. میراث گرانسنگ و تلاشهای علمی هزاران مفسر و محدث مرد، گنجینهای بیبدیل را برای ما به ارمغان آورده است. با این حال، این صدای باشکوه، هرچقدر هم که عمیق و گسترده بوده، صدایی «واحد» از منظر جنسیتی باقی مانده است. امروز، در عصر تحولات اجتماعی و فکری نوین، شاهد طلوع و بازآفرینی صدایی دیگر هستیم: صدای زنان پژوهشگر، مفسر و محدثی که با نگاهی نو به سراغ متون مقدس میروند.
این حضور، گاه با استقبال و گاه با مقاومت روبهرو شده و این پرسش را در اذهان ایجاد کرده است که آیا این یک پدیده وارداتی و بیگانه با سنت اسلامی است یا ریشه در اصالت دین دارد؟ در همین خصوص رضا ملازاده یامچی، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
این یادداشت در پی آن است تا با کاوشی در تاریخ و تحلیل مبانی، به این پرسش محوری پاسخ دهد: مبنای قرآنی و تاریخی
مشارکت زنان در فهم و تبیین وحی چیست و حضور تفسیری زنان در دوران معاصر، چگونه میتواند به گشودن پنجرههای نو بهسوی درک عمیقتر و عادلانهتر از دین و در نهایت به اصلاح و تعالی جامعه کمک کند؟
برای پاسخ به این پرسش، باید مسیر را از سه منظر پی گرفت: مبنای قرآنی، پیشینه تاریخی و ضرورت و دستاورد معاصر.
قرآن کریم، خود، بزرگترین مؤید صلاحیت علمی و معنوی زنان است و این کتاب بر خلاف بسیاری از متون زمانه خود، انسان را در گوهره و جوهر، واحد میبیند:
قرآن با بیانی شگرف، خلقت تمام بشریت را از «نفس واحده» میداند. خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ نساء، ۱. این بیان، هرگونه برتری ذاتی و گوهری جنسیتی را از اساس نفی میکند و زن و مرد را در انسانیت، همسنگ و برابر معرفی میکند.
در یکی از مهمترین آیات در این زمینه، سوره احزاب، آیه ۳۵، قرآن با ذکر 10صفت کلیدی، مردان و زنان را بهصورت کاملاً موازی و برابر مورد خطاب قرار میدهد: إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ.... این آیه نه تنها برابری در پاداش اخروی را تضمین میکند، بلکه برابری در ظرفیت کسب کمالات معنوی و فکری را نیز به رسمیت میشناسد.
فرمان به «تدبر» و «تفکر» در قرآن، یک فرمان عمومی و فراجنسیتی است. آیاتی که با أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ آغاز میشوند، تمام مؤمنان را بدون هیچ تمایزی به کاوش عمیق در پیام وحی فرا میخوانند. این دعوت، به خودی خود، به معنای به رسمیت شناختن صلاحیت همگان برای فهم و تفسیر است.
برخلاف تصور رایج،
تاریخ صدر اسلام، سرشار از حضور علمی و تأثیرگذار زنان است و این حضور نه تنها یک حق، که یک واقعیت جاری بوده است:
حضرت خدیجه(س): اولین مفسر و مصدق وحی و او اولین کسی بود که پیام پیامبر(ص) را شنید، فهمید و با تمام وجود تصدیق کرد.
حضرت فاطمه زهرا(س): خطبه فدکیه ایشان، یک متن درسی کامل در تفسیر آیات قرآن، احتجاج کلامی و تبیین معارف الهی است که نشان از تسلط بینظیر ایشان بر معانی وحی دارد.
عایشه: او یکی از بزرگترین راویان حدیث بود و به نقل تاریخ، در بسیاری از موارد، با استناد به فهم خود از قرآن و سنت، نظرات صحابه بزرگ را تصحیح میکرد.
ام سلمه: همسر حکیم و دانای پیامبر(ص) که پرسشهای عمیق او از پیامبر، زمینهساز نزول برخی آیات، از جمله آیه ۳۵ سوره احزاب شد. تاریخ اسلام، مملو از نام هزاران زن «مُحَدِّثه» (راوی و متخصص حدیث) است که در زنجیره انتقال دانش دینی نقشی کلیدی داشتهاند، میراثی که متأسفانه در دورههای بعد بهتدریج به حاشیه رانده شد.
جنبش تفسیری زنان در دوران معاصر، یک «بدعت» نیست، بلکه یک «احیا» و بازگشت به روح اصیل اسلام است و این حضور، دستاوردهای مشخصی را به همراه دارد:
طرح پرسشهای نو: مفسران زن، با تجربیات زیسته خود، پرسشهایی را از متن مقدس میپرسند که شاید قرنها از سوی مفسران مرد پرسیده نشده یا کماهمیت تلقی شده است. این پرسشها، به خودی خود، منجر به کشف ابعاد جدیدی از معانی قرآن میشود.
بازخوانی مفاهیم کلیدی: نگاه زنانه میتواند به بازخوانی مفاهیمی که در طول تاریخ تحت تأثیر فرهنگ مردسالار تفسیر شدهاند، کمک کند. برای مثال، واژه «قَوّامون» در آیه ۳۴ سوره نساء که غالباً به «سلطه و سروری» مردان ترجمه شده، در خوانشهای جدید با تکیه بر ریشههای لغوی و سیاق آیات، به «سرپرستی و حمایت مبتنی بر تأمین معاش» تفسیر میشود که بار مسئولیت را بر دوش مرد میگذارد نه حق سلطه را.
برجسته کردن الگوهای زنانه قرآن: مفسران زن بهطور طبیعی توجه بیشتری به شخصیتها و داستانهای زنان در قرآن (از حضرت مریم و ملکه سبا تا مادر و خواهر موسی) نشان میدهند و نکات تربیتی و اجتماعی نوینی از این داستانها استخراج میکنند.
۴. پاسخ به شبهات: تفسیر به رأی یا اجتهاد ضروری؟ مخالفان این جریان، آن را نوعی «تفسیر به رأی» یا تأثیرپذیری از فمینیسم غربی میدانند. در پاسخ باید گفت که هر تفسیری، ناگزیر متأثر از پیشفرضها و شرایط زمانی مفسر است. تفاسیر سنتی نیز متأثر از ساختارهای اجتماعی و معرفتی زمانه خود بودهاند و آنچه مهم است، «متد» و «روش» تفسیر است. مفسران زن معاصر نیز با اتکا به همان ابزارهای علمی سنتی (ادبیات عرب، علوم قرآنی، اصول فقه) اما با «پرسشهایی» نو به سراغ متن میروند. این، نه تفسیر به رأی که یک «اجتهاد» ضروری و پاسخ به نیازهای فکری و اجتماعی زمانه است.
در پاسخ به پرسش اصلی مقاله، باید گفت که حضور و مشارکت فعال زنان در ساحت تفسیر قرآن و حدیث، نه تنها امری مشروع و دارای مبنای اصیل قرآنی و تاریخی است، بلکه برای درک جامع و متوازن از دین در دنیای امروز، یک «ضرورت» انکارناپذیر است.
این حضور، با افزودن صدایی که قرنها غایب یا ضعیف بود، به غنای میراث تفسیری اسلام میافزاید و به ارائه تصویری عادلانهتر، رحمانیتر و کارآمدتر از دین برای حل مسائل جامعه کمک میکند. این کار، به معنای نفی تلاشهای عظیم گذشتگان نیست، بلکه به معنای «تکمیل» و «تتمیم» آن بنای باشکوه است. فهم کلام الهی، اقیانوس بیکرانی است که هر غواصی، گوهری نو از آن صید میکند و محروم کردن نیمی از جامعه از این غواصی، محروم کردن کل امت از گوهرهای بیبدیل است.
پیام نهایی، دعوتی است به گشودگی و شجاعت فکری. جامعه اسلامی باید با آغوش باز از این پنجرههای نو که به سوی بوستان وحی گشوده میشود، استقبال کند و با حمایت از زنان عالم و پژوهشگر، زمینه را برای تحقق یک فهم کاملتر از کلام الهی فراهم آورد؛ فهمی که در آن، صدای زن و مرد، در کنار هم به تسبیح و تبیین حقایق الهی مشغول باشند.
منابع:
1. قرآن کریم
سوره نساء، آیه ۱؛ در باب خلقت از نفس واحده
سوره احزاب، آیه ۳۵؛ در باب برابری زن و مرد در صفات و پاداش
سوره محمد، آیه ۲۴؛ در باب دعوت عمومی به تدبر
2. نهجالبلاغه
3. تفسیر المیزان، تألیف علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ برای تحلیلهای لغوی و مفهومی عمیق، بهویژه ذیل آیات مربوط به زنان و خانواده.
4.منابعی چون صحیح بخاری، صحیح مسلم و کتب اربعه شیعه که حاوی روایات متعددی از زنان صحابه هستند.
کتابهایی در علم رجال و تراجم که به شرح حال زنان راوی حدیث (مُحَدِّثات) پرداختهاند، مانند کتاب «الإصابة فی تمییز الصحابة» اثر ابن حجر عسقلانی.
5. برای آشنایی با دیدگاههای جدید، مطالعه آثاری از پژوهشگران زن مسلمان که در حوزه مطالعات قرآنی و جنسیت فعالیت کردهاند، مانند دکتر آمنه ودود (کتاب «قرآن و زن»)، دکتر اسما بارلاس و دیگر نویسندگان فعال در این عرصه، مفید و راهگشاست.
انتهای پیام