به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، بدون شک منجی گرایی اصلی مورد توجه در همه ادیان است و این امر به فطرت آدمی و تمایل او برای دست یافتن به زندگی جاودانه همراه با سعادت و نیک بختی و فرجامی خوش برای زندگی دنیایی باز میگردد.
از همین رو و در ادامه بررسی آموزهها و منجی موعود در ادیان ابراهیمی و تلاش بشر برای داشتن آیندهای امیدوارکننده به موعود در ادیان غیر ابراهیمی میپردازیم.
اعتقاد به منجی و موعود نهایی در کیشها و دینهای غیر ابراهیمی به جز زرتشت، بیشتر خاستگاه کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرق مانند چین، ژاپن، تایلند و هند را شامل میشود.
اندیشه و باور پیروان این آیینها به نجات بخشی با عقاید زرتشتی، یهودیت، مسیحیت و اسلام انطباق نداشته و تنها بخش محدودی از باورهای آنها به آموزههای این ادیان شبیه است. موعودباوری این کیشها نتیجه خردورزی اندیشمندان باستان است که با افکار بومی و افسانهها در آمیخته شده است و یا میتواند باقی مانده آموزههای پیامبران الهی باشد که کتب آسمانی آنها از بین رفته است.
وجود فطرت و تمایلات عالی در هر انسانی صرف نظر از گرایشات دینی، سبب وجود شباهتهایی مانند تمایل به نجات و جاودانگی میشود، به هر جهت آنچه از ادیان غیر ابراهیمی امروز وجود دارد اگر چه گرفتار تعالیم غبار آلود شده است اما ریشه در فطرت انسانی دارد.
موعود گرایی در زرتشت
اندیشه موعودگرایی در زرتشتیان سابقهای دیرین دارد و آیین زرتشت از پیشگامان موعودگرایی و توجه به منجی آخرالزمان بوده است. بر اساس مستندات تاریخی قابل اعتماد، تولد زرتشت 660 سال قبل از میلاد مسیح بوده است، «سوشیانت» و یا «سوشیانس» نام منجی در آیین زرتشتی است که به معنای سود و سودمند است.
منابع و متون زرتشتی
برای فهمیدن مفهوم موعود نمیتوان از همه منابع آیین مزدیسنان بهره گرفت. اوستا دو بخش «گاهان» و «اوستای جدید» را شامل میشود که از جستجو در بخش نخست، مفهوم سوشیانت به دست نمیآید.
مفهوم موعود سه گانه، منجی و پایان تاریخ در موعود زرتشتیان از کتاب «گاتها» که سرودههای زرتشت است و به همراه «یشتها»، «ویسپرد»، «خرده اوستا» و «وندیدا» کتاب مقدس زرتشتیان و یا اوستای کنونی را تشکیل میدهد، را نمیتوان درک کرد اما سایر کتب مذهبی زرتشت مانند «یشتها» و «جاماسبنامه» به شکل خاصتر به مفهوم سوشیانت پرداختند.
ادوار تاریخی در نگاه مزدیسنان یا زرتشتیان
برخلاف دیگر ادیان که تنها منتظر یک موعودند، زرتشتیان منتظر سه موعود هستند که هر کدام به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهد کرد.
در مورد ادوار جهان در متون زرتشتی اتفاقنظر وجود ندارد. بر اساس منابع زرتشتی عمر جهان 12 هزار سال تعیین شده است که به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم میشود بنابراین هزاره گرایی در اندیشه زرتشتیان وجود دارد.
امروزه زرتشتیان دارای موعود سهگانه هستند و بر اساس تعالیم این کیش، تولد پیامبر این آیین در پایان هزاره نهم و یا آغاز هزاره دهم بوده و بعد از وی بشر شاهد ظهور سه پسر آینده او که موعودهای نجاتبخش هستند به فاصله هر هزار سال به نامهای هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس خواهد بود که سوشیانس سومین و آخرین موعود در این آیین در پایان هزاره دوازدهم ظهور خواهد کرد، از او به عنوان موعود اصلی زرتشتیان یاد میشود.
در واقع هرگاه نامی از سوشیانس در اوستای جدید آمده، به معنای آخرین موعود است، موعودهای زرتشتیان در متون متاخر یعنی اوستای جدید آنقدر مشخص هستند که چگونگی تولد، نام آنان و اینکه هر سه از نسل زرتشت هستند، به وضوح آمده است، اوضاع جهان پیش از ظهور منجی زرتشتی، انباشته از ظلم و ستم، سیاهی و تباهی است و مردم گرفتار زشتی و نابسامانی هستند.
ویژگیهای موعود زرتشتی
سوشیانت، بعد از هوشیدر و هوشیدرماه، آخرین منجی است که به زمین میآید و جهان را از آلودگی ها پاک و گناهکاران را کیفر میکند، در زمان او دیگر ظلم، درد و بیماری وجود ندارد، او خورشید نورانی است که فرّه کیهانی همراه اوست و با ظهورش آیین زرتشتی کمال مییابد.
سوشیانت، برگزیدهای از نسل زرتشت است که مامور به کمال رساندن دین اوست تا از بیراههها رها شود، بر این اساس موعود زرتشتی نگاه جهانی دارد و به دنبال نجات جمعی بشر است.
تصویر آخرالزمان در اندیشه زرتشتی با نابودی اهریمن، جایگزینی جهانی پاک و عاری از ظلم و ستم، سرسبزی همیشگی نباتات، گسترش دین و اخلاق، تشکیل حکومت جهانی و فراوانی نعمت و آسایش همراه است.
تفاوت های موعود زرتشتیان با مسلمانان
موعود این دو آیین از چند جهت با یکدیگر تفاوت دارند از جمله اینکه بر اساس اعتقادات شیعه، مهدی(ع) زنده است و میان مردم رفت و آمد و زندگی میکند، پیروزی نهایی امام مهدی(عج) بدون حضور قهرمانان اسطورهای به دست میآید، قیام او عظیم و جهانی است و منجر به تشکیل حکومتی جهانی می شود، از طرفی اندیشه مهدویت در اسلام الهی بوده و مهدی(ع) حجت خداوند بر زمین است و نقش هدایت کنندگی برای رسیدن انسان ها به سوی کمال را دارد.
منجی در هندو
پیچیدگی و تنوع عقاید، آراء و اعمال هندوییزم بسیار دامنهدار است، از همین رو می توان گفت که هندوییزم، مجموعه اعتقادات به هم آمیخته بسیاری است که از زمان پیدایش آثار و کتب مقدس وداها، به ظهور رسیده و تاکنون ادامه دارد، در واقع این آیین یک سیستم مذهبی ـ اجتماعی است که در میان مردم به ویژه در سرزمین هندوستان و در قرن سوم قبل از میلاد رشد و نمو یافته است.
در آیین هندو موعود نجاتبخشی موسوم به «کلکی» یا «کلکین» در پایان آخرین دوره زمانی از ادوار چهارگانه خانه جهانی، یعنی «کالییوگه» ظهور کرده و زمین را از دست شاهان بد طینت نجات خواهد داد، او سوار بر اسب سفیدی با شمشیر آخته خود شهابگونه ظهور میکند تا ظلم و ستم را ریشهکن کرده و عدالت و خوبی را برقرار کند، او زمین را به برهماییان می بخشد.
در حالی که ادیانی چون مزدایی، یهودی، مسیحی و اسلام قائل به حرکت خطی تاریخ هستند، بر اساس تعالیم هندو، حرکت جهان در زمان، به شکل خطی نبوده، بلکه دورانی است و کلیات آن تکرار میشود و در پایان هر دور، جهان به پایان رسیده و دور جدید آغاز میشود.
اصل اعتقاد به وجود اعصار در آئین هندویی امری است که به فرجام شناسی آن مرتبط میشود و آنان معتقد به چهار عصر «کریته»، «ترتا»، «دواپره» و کلی» هستند که موعود آیین هندوان در پایان دوره چهارم یا «کلین» ظهور خواهد کرد.
پیشبینی وقایعی که به نوعی مقدمات وقوع آخرالزمان هستند در ادبیات هندویی جایگاه ویژهای دارد. در واقع هندوان نیز دغدغه چگونگی وقوع اتفاق عظیم آخرالزمان را دارند، در منابع و کتابهای مهم و مقدس هندو همچون مهاباراته و پورانهها در مورد«کلکی» به عنوان موعود و اوصاف و ویژگیهایش بحث شده است.
موعود هندو ویژگیهایی چون شخصی بودن، جنبه الوهی داشتن و به نجات جمعی اندیشیدن، داشتن رسالت معنوی و اجتماعی دارد و جهان شمول است.
میتریه و آئین بودا
آئین بودا جدا شده از بستر اندیشه هندوی است و ارتباط نزدیکی با دیگر آیینهای هندی به ویژه آیین چین دارد و در زمینههایی مانند ادوار تاریخی و آمدن موعود دیدگاه مشترکی دارند. هنگامی که آیین بودا حدود قرن اول میلادی به چین رسید توجه زیادی به میتریه به عنوان موعود این کیش شد، آموزه میتریه در تحول بودای چینی نقش مهمی را ایفا کرد از همین رو در زندگی آیینی چین، میتریه با سه مرحله کیهانی رابطه پیدا کرده و منادی آخرین دوره است.
واژه میتریه و مفهوم آن
اندیشه موعود خواهی آیین بودا با مفهوم میتریه همراه است. واژه میتریه، از زبان سانسکریت به معنای مهربانی گرفته شده است. در تعالیم بودایی او را بودای پنجم و آخرین بودا از بوداییان زمینی میدانند که هنوز نیامده است. او روزی برای نجات همگان خواهد آمد. در نماد نگاری بودایی او را به هیبت مردی در وضعیت نشسته آماده برخاستن نمایش میدهند تا نمادی از آمادگی برای قیام باشد.
ادوار تاریخی در نگاه بوداییان
در آیین بودایی مانند هندویی، جریان وجود بر اساس حرکت دوری است و برای عالم آغاز و پایانی واحد متصور نیستد.
ویژگیهای میتریه
موعود بودایی، نجاتبخشی فردی است و اهداف اجتماعی را دنبال نمی کند. در واقع نجاتبخشی موعود بودایی صرفا معنوی است. او موعودی شخصی و دارای ویژگیهای الوهی و بشری است و از آن جهت که دلایلی بر توجه خاص او به قومی دیده نشده است، رسالت جهان شمول دارد، نگاه بوداییان به موعود رو به آینده است.
موعودهای دیگر ادیان؛ کنفوسیوس، دائو، مانی
ادیان دیگر مانند کنفوسیوس، آئین مانی، دائو و ... در کنار سایر ادیان غیر ابراهیمی با توجه بیشتر و یا کمتر به موعود نظر دارند. هر چند در برخی زمینهها با یکدیگر تداخل آموزه دارند.
مشخصات کلی موعود چینیان با توجه به آئین سه گانه کنفوسیوس، دائویی و بودائی دارای ویژگی هایی چون نجاتبخشی جمعی و جهان شمولی دیده می شود.
در واقع می توان گفت در همه ادیان غیر ابراهیمی اعم از زرتشت، هندو، بودا، کنفوسیوس، دائو، ادیان سرخپوستی، آفریقایی و مانند آن مفهوم موعود مطرح شده است و هر کدام ویژگی مطابق آیین خود به آن داده اند، اما همه آنها پاسخی به میل درونی و تمایل انسان به نجات، امید و جاودانگی است.
با مراجعه به قرآن و روایات معنای نجات و موعود مشخص شد. رهایی از پلیدیها و دست یافتن به زندگی آرمانی همان نجاتبخشی است که در سایه وجود منجی موعود محقق می شود و این مهم خواست همه ادیان اعم از ابراهیمی و غیر ابراهیمی است لذا اصل ظهور منجی در میان همه ادیان امری مسلم است، اما این به معنای یگانهانگاری این مقوله در همه زمینهها و ابعاد نیست. البته وجوه مشترکی و تفاوتهایی از جمله اقامه کردن عدل و برپایی حکومتی عادلانه و الهی نیز حاکم است ولی تعیین زمان برای منجی روشن نیست و مردود شمرده شده است.
د ر قسمت پایان این سلسله گزارشها به بررسی منجی و موعود در دین اسلام پرداخته میشود...
زهرا قندهاری