نبود اطلاعات کافی از زندگی ائمه(ع)؛ مانعی برای الگوسازی
کد خبر: 3680354
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۳

نبود اطلاعات کافی از زندگی ائمه(ع)؛ مانعی برای الگوسازی

گروه فرهنگی: یک نویسنده اظهار کرد: نبود اطلاعات کافی از زندگی ائمه(ع)، مانعی برای الگوسازی است، در این راستا ما نمی‌توانیم از خودمان داستان‌هایی طرح کنیم بلکه باید با استفاده از اطلاعاتی از زندگی آنان، نوشته‌ای به رشته تحریر درآوریم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، مهدی حجوانی، نویسنده و استاد دانشگاه، شب گذشته، 18 دی‌ماه، در نشست ادبیات و الگوسازی قهرمان‌های مذهبی و ارزشی که در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، به برخی از موانع الگوسازی قهرمان‌های مذهبی در آثار ادبی اشاره کرد و افزود: یکی از موانع الگوسازی در این داستان‌ها، این است که هنوز در دوره اسطوره‌ها زندگی می‌کنیم.

اسطوره برای انسان‌های اولیه در حکم دین بود

وی ادامه داد: اسطوره برای انسان‌های اولیه که پیامبر(ص) و مذهب نداشتند در حکم دین بود، آنها از تخیلات و اسطوره‌ها برای توجیه پدیده‌های هستی و معنابخشی به آن پدیده‌ها استفاده می‌کردند.

این نویسنده با بیان اینکه اسطوره‌های روایت‎های مقدس، به زندگی انسان‌های اولیه معنا می‌بخشید، تصریح کرد: در اسطوره‌ها نیروهای ماورایی را شاهد هستیم که در خلق و یا زوال پدیده‌ها نقش دارند، این نوع نگاه به قهرمان‌ها، آنان را برای ما غیرقابل دسترس خواهد کرد که ما ظرفیت همسان‌سازی با آنها را نداریم، لذا این خود یکی از موانع مهم در الگوسازی است.

حجوانی در ادامه گفته‌های خود، اظهار کرد: به تفاسیر قرآن که مراجعه کنید، داستان‌هایی از پیامبران(ص) آورده شده و رفتارهایی از آنها سرزده است که می‌توان تعبیر گناه از آن‌ها داشت، وقتی ضعف قهرمان‌ها را می‌بینیم، احساس می‌کنیم آنها هم در برخی موارد از جنس ما هستند.

وی با بیان اینکه اگر ادبیات کار خود را درست انجام بدهد و فرآیند ادبی شدن را درست طی کند، نیاز نیست به الگو فکر کنیم و خود به خود این اتفاق می‌افتد، افزود: در ادبیات باید بیان غیرمستقیم داشته باشیم، داستانی که از درون هنرمند بجوشد و حس زیباشناختی داشته باشد، قطعا در مخاطب هم اثرگذار خواهد بود.

 تقدس قهرمانان در داستان مذهبی؛ از موانع دیگر فرایند الگوسازی

این استاد دانشگاه، تقدس‌هایی که برای قهرمان‌ها در داستان‌های مذهبی و ارزشی بیان می‌شود را موانع دیگر در فرآیند الگوسازی دانست و عنوان کرد: الگو شدن قهرمان باید درعمل نشان داده شود همانند داستانی از امام محمدباقر(ع) که مسافری به ایشان اهانت کردند و امام در پاسخ  حرف آن مرد، جوابی با احترام دادند و گفتند: مسافرید، اگر غذا و جای استراحت می‌خواهید بفرمایید، امام محمدباقر(ع) با عمل الگو بودن خود را نشان دادند.

وی ادامه داد: نبود اطلاعات کافی از زندگی ائمه(ع)، مانعی برای الگوسازی است، در این راستا ما نمی‌توانیم از خودمان داستان‌هایی  طرح کنیم بلکه باید با استفاده از اطلاعاتی از زندگی آنان، نوشته‌ای به رشته تحریر درآوریم.

این نویسنده عنوان کرد: بهترین زمان برای شکل‌گیری شخصیت افراد دوران نوجوانی و بلوغ است، در این سن فرد دچار تعارض می‌شود و در معرض انتخاب قرار می‌گیرد و همین وضعیت موجب می‌شود که درگیر اضطراب و یا انزوا شود.

وی ادامه داد: در این سن افراد نمی‎دانند که چه می‌خواهند و در چنین شرایطی است که نیاز به الگوی درست دارند تا مسیر خود را پیدا کنند، به همین دلیل ادبیات کودک و نوجوان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

آثار ترجمه قوی موجب رونق ادبیات کودک می‌شود

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تقسیم‌بندی ادبیات به غرب و شرق درست نیست، زیرا افسانه‌ها مظروفی هستند که در همه ظرف‌ها قرار می‌گیرند، عنوان کرد: در غیاب آثار تألیفی با کیفیت بالا، می‌توان با آثار ترجمه‌ای قوی به ادبیات کودک رونق بخشید زیرا بسیاری از آثار ترجمه غربی حرف‌های زیادی برای کودکان ما دارد.

فرهنگ شفاهی و نداشتن سواد بصری از مشکلات هنرمندان

وی شفاهی بودن فرهنگ ایرانیان حتی پیش از اسلام را یکی از ضعف‌های جامعه دانست و اظهار کرد: هر اندیشه‌ای که روی کاغذ نیاید، ضایع می‌شود و فرهنگ شفاهی و نداشتن سواد بصری از مشکلاتی است که هنرمندان ما با آن مواجه هستند.

این نویسنده ادامه داد: هنرمندان نمی‌توانند از عناصر تصویری در الگوسازی‌های دینی استفاده کنند، به طور مثال در طراحی چهره امامان(ع) محدودیت وجود دارد و کودکان در قصه‌ها با چهره‌ای که هاله‌ای از نور است، مواجه می‌شوند و گاهی سوال می‌کنند که چرا این امام(ع) سرش آتش گرفته و با این پرده که روی چهره‌اش گذاشته شده است در مواقع جنگ مشکلی برایش پیش نمی‌آمد.

نشان دادن منش الگو مذهبی در آیینه رفتار مخاطب

حجوانی با بیان اینکه از وقایع می‌توان برای نشان دادن عظمت شخص بهره گرفت، اظهار کرد: یکی از راهکارهای بیان شخصیت الگوهای ارزشی، نشان دادن منش آن‌ها در آیینه رفتار به مخاطبان است، در داستان حضرت یوسف(ع) برای بیان زیبایی ایشان، بریده شدن دست زنان مطرح شده است، این نوع توصیف زیبا است و می‌تواند در ادبیات و هنر کاربرد داشته باشد.

captcha