به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در زمان امام صادق(ع) با توجه به شرایط موجود زمینه فرهنگی مناسب و نیروی کافی برای قیام در میان شیعیان وجود نداشت، از این رو امام سیاست کلی خود را در مبارزه غیرمستقیم با دستگاه خلافت قرار داد. اهتمام آن حضرت برای تبیین حقیقت دین و بالا بردن سطح بینش دینی شیعیان موجبات تعالی فرهنگ شیعه شد.
عصر امام صادق(ع) به عصر تضارب آراء و عقاید مشهور است، چرا که در آن زمان فرقهها و دستههای متعدد به وجود آمد و آشوبهای فکرى، اندیشههای انحرافی و عقاید گوناگون ظاهر گردید. به همین جهت بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسائلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند. به دنبال این شبهات مکتبهایى، همچون خوارج، معتزله، متصوفه، زنادقه، جبریه، شبهه، قصاص، تناسخیه و... پدیدار گشت و مذاهب و فرقههای گوناگون به وجود آمد.
وجود انحرافات عقیدتی از یک سو و فراهم شدن فضای مناسب برای بیان معارف دینی از سوی دیگر سبب شد تا امام صادق(ع) حرکتی عظیم را برای اعتلای معنوی و دینی مسلمانان آغاز کند.
میتوان موارد زیر را از جمله مهمترین فعالیتهای آن حضرت در مبارزه با انحرافات برشمرد:
بیان و شرح اصول اعتقادی صحیح؛ در این صورت مسلمانان با مبانی اعتقادی صحیح اسلام آشنا شده و از انحرافات موجود نیز آگاه میشدند. از این راه حق از باطل جدا میشد و مسلمانان راحتتر میتوانستند مسیر مستقیم را شناخته و با اطمینان در آن گام بردارند و به صلاح و درست کاری دست یابند. بیشتر شبهات مطرح شده و انحرافات شکل گرفته بر اثر نبودن شناخت و درک درست از مسئله توحید و صفات و افعال الهی بود.
زنادقه و ملاحده نیز افکار الحادی خود را میان مسلمانان ترویج میکردند؛ از این رو تبیین مباحث توحیدی نسبت به سایر مسائل اعتقادی بیش از هر زمان دیگر لازم و ضروری مینمود.
از میان سخنان امام جعفر صادق(ع) در مباحث توحیدی میتوان به حدیث شریف «توحید مفضل» اشاره نمود که در آن، حضرت از خاک، نبات، حیوان، انسان، گیاه، افلاک و عناصر دیگر سخن به میان آورده و به زیباترین شکل نتیجه آن را بیان میفرماید که موجودات در حال تسبیح و تشهید و تهلیل الهی هستند و حتی جماد و نبات همواره به عبادت و طاعت تکوینی مشغولاند.
امام صادق(ع) در جای دیگر بر اهمیت خداشناسی تأکید میفرماید: «بنده در مرحله اول باید خدای خود را بشناسد و پس از آن بداند که چگونه خلق شده است، تا پس از درک امتیازات و حکمتهای به کار رفته در خلقت انسان، از خدای خود سپاسگزاری کند. این شکر و سپاسگزاری زمانی محقق میشود که انسان اوامر و دستورات پروردگار خود را بشناسد و با کمال اخلاص، اطاعت او را به جا آورد.
پاسخ به شبهات و سؤالاتی که از ناحیه مسلمانان و شیعیان مطرح میشد، شیوه دیگری برای تحکیم پایههای اعتقادی بود. با توجه به شرایط خاص فرهنگی-عقیدتی عصر امام صادق(ع) پرسشها و ابهامها بیشتر پیرامون مسائل کلامى؛ به ویژه مسئله خداشناسی بود. در باب توحید و عدل الهی احادیث بسیاری از آن بزرگوار نقل شده است. چنان که میفرماید: «توحید آن است که آنچه بر خود روا میداری بر خدا روا نداری و عدل آن است که کاری را که اگر خود انجام میدادی مورد ملامت واقع میشدی به خالقت نسبت ندهی.
درگیری مسلمانان با برداشتهای نادرست از معانی صفات ذات و افعال الهى، سبب پیدایش افکار گوناگون انحرافی شد. گروهی صفات خداوند را همانند صفات مخلوقات معرفی کردند، دستهای دیگر صفات خداوند را عارض بر ذات و گروهی دیگر تعبیر دیگری میآوردند.
این بیراههها، امام صادق(ع) را بر آن داشت تا به سؤالات مطرح شده با بیانی دقیق پاسخ دهد.
مسئله رؤیت خداوند در دنیا، یا آخرت به سرعت به یکی از مسائل مورد بحث مسلمانان تبدیل شد. در پی تفسیرهای ظاهری از برخی آیات، نظرات گوناگونی رخ نمود. امام صادق(ع) حقیقت واقع را چنین فرمود: «چشمها او را نمیبینند، ولکن قلبها با حقیقت ایمان او را در مییابند. خداوند با حواس ظاهری درک نمیشود و قابل مقایسه با مردم نیست و بدون تشبیه شناخته میشود.
قضا و قدر الهى، اختیار، یا بیاختیاری انسان از جمله مسائلی بود که باعث ایجاد فرقههای گوناگون میان مسلمانان شد.
امام صادق(ع) پس از بیان حدیث «لاجبرو لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» در شرح آن چنین فرمود: «زمانی که فردی انجام گناهی را اراده میکند و تو او را نهی میکنی و سپس رهایش میسازی و او گناه را مرتکب میشود، این ترک کردن تو به معنای امر او بر گناه نیست.
جلسات درس، یا دانشگاه بزرگ جعفری را میتوان از مهمترین اقدامات آن بزرگوار در جهت گسترش و نشر معارف و علوم اهل بیت دانست. قیامها و شورشهای متعدد که سرتاسر سرزمین اسلامی را در برگرفته بود فضای مناسبی را برای امام صادق(ع) پدید آورد تا از سرگرمی حکومت به امور سیاسی نهایت استفاده شود و با تأسیس حوزه بزرگ علمى، علوم مختلفی را ـ که برخی از آن ها در اسلام سابقه نداشت ـ معرفی نماید.
حاصل تلاشهای علمی امام(ع) و جلسههای درس ایشان، تعلیم و تربیت 4000 شاگرد بود. دانشآموختگان محافل علمی اقدام به جمعآوری بسیاری از احادیث متروک و فراموش شده کردند و کتابهای بسیاری را تألیف نمودند. گردآوری چهارصد اصل از سوی چهارصد تن از اصحاب آن حضرت را نمونهای از مهمترین اقدامات علمی آن زمان میتوان برشمرد.
امام جعفر صادق(ع) در این حرکت علمی بزرگ تودههای مردم را با معارف حقیقی دین اسلام آشنا نمود. آنان دریافتند که چگونه حاکمان و خلفای جور با غصب خلافت، مسیر جانشینی پیامبر اکرم(ص) را منحرف ساخته و مسلمانان را به تباهی و گمراهی کشاندند؛ از این رو توجه به اهل بیت و خاندان رسالت، روز به روز بیشتر شد و به دنبال آن قیامهای متعدد برای مبارزه با ظلم و ستم دستگاه حاکمه به وقوع پیوست و مخالفتها به اوج خود رسید.
تعلیم و تربیت شاگردان متخصص یکی دیگر از فعالیتهای امام صادق(ع) بود. آن بزرگوار از استعداد شاگردان خود به خوبی آگاه بود و برای هریک از آنان در خور ادراک و استعدادشان مطالب مهم و دقیق هر رشته علمی را در جلسات خصوصی در میان میگذاشت و به آموزش آنان میپرداخت.
مناظرات علمی امام جعفر صادق(ع) نقش به سزایی در پیرایش و اصلاح اعتقادات و مبارزه با عقاید انحرافی داشت. آن بزرگوار همواره از دعوت متفکران و سران فرق و ادیان مختلف برای مناظره استقبال مینمود، چرا که بدین وسیله نه تنها بطلان عقاید و آرای منحرف آشکار میگردید، بلکه ثبت و ضبط مناظرهها دسترسی دیگران را به این مطالب آسان مینمود و بدین وسیله سایر مسلمانان در نقاط دیگر از آن بهرهمند شدند. این گونه بود که فن گفتوگو و مناظره در میان مسلمانان به شیوه صحیح و مطلوب شکل گرفت و جایگاه ویژه خود را باز یافت.
شیوه امام صادق(ع) در مناظرات علمی بسیار حایز اهمیت است. دقت، متانت و علم امام به گونهای بود که حتی تحسین مخالفان را برمیانگیخت. آن بزرگوار براساس امور مورد قبول طرف مقابل استدلال مینمود و چنان قاطعانه دلایل خود را بازگو میفرمود که طرف گفتوگو جز اعتراف به بطلان رأی و نظر خود و تسلیم در برابر امام(ع) راه دیگری نداشت.
آن حضرت در مناظره با گروههای ملحد، بطلان عقاید آنها را به اثبات میرساند و درک و شناخت صحیح از توحید و صفات الهی را ارائه میفرمود.
سرانجام پس از 34 سال تلاش بیوقفه امام جعفر صادق(ع) در راه بیان حقایق و معارف دینى، حقیقت دین ـ که دچار انحرافات بسیاری شده بود ـ بار دیگر زنده شد و اصول اعتقادی صحیح دین اسلام تبیین گردید. این حرکت عظیم علمی سبب شد تا هرگونه شک و شبهه پیرامون مسایل دینی رخت بندد و در پی پاسخهای روشن و کافی به حاشیه رانده شود. از آن زمان تاریخ مذهب شیعه با نام مبارک امام جعفر صادق(ع) همراه و ملازم شد.
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
انتهای پیام