بیتردید اساتید و مجموعه کادر پزشکی از دانشجویان، کارآموزان و کارورزان دورههای پزشکی تا رشتههای مختلف اعم از پرستاری و سایر رشتهها و مجموعه کادر بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تمام توان، همت و تلاش وصفناشدنی در مقابل این بلای جامعه بشری ایستادند و مانند رزمندگان دوران دفاع مقدس تا پای جان ایستادگی کردند و میکنند.
میدانستم این روزها سرش شلوغ است و هر وقت خواستم حالش را جویا شوم یک پیام برایش میفرستادم و منتظر میماندم تا شیفت خدمتیاش تمام شود، برای اینکه بتوانم با او مصاحبهای از خاطرات روزهای کروناییاش در بیمارستانی که مشغول به خدمت است بگیرم این بار هم به ارسال یک پیامک اکتفا کردم تا در صورت امکان پاسخم را بدهد و پس از چند روز دلگویهای را برایم ارسال کرد.
آنچه در ادامه میخوانید دلگویههای یکی از پرستاران بیمارستان شریعتی مشهد برای قدردانی از خیران، نیروهای جهادی و مردمی در مبارزه با ویروس کرونا است:
هوالشافی
تقدیم به تمام آنانی که در این مبارزه حضورشان را در کنار مدافعان سلامت ثبت و جاودانه کردند. چقدر حضور این روزهایتان زیبا و دلنشین بود مانده بودیم بین اضطرابهایمان، اضطرابهایی از جنس مادرانه، خواهرانه، برادرانه و... تنها نگران خود و اطرافیانمان نبودیم.
نفسهای بیمارانمان که به شماره میافتاد انگار ضربان قلب ما بود که به شماره میافتد و ترس و اضطراب سراسر وجودمان را احاطه میکرد، اما وقت ترسیدن مدافعان سلامت نبود و باید با قوت به مبارزه ادامه میدادیم.
بعد از مدتی که روزمرگیها ما را عادت داده بود به یک زندگی نسبی، بحرانی آمده بود تا محکممان کند.
انگار از بین همه آدمها خدا ما را برگزیده بود برای مبارزه، اما دوستان من قبول کنید تنهایی جنگیدن زیاد هم دلچسب و موفقیتآمیز نیست و اگر نبودید، این تنهایی مدافعان سلامت را از پا در میآورد.
هرچند به عناوین مختلف در همه دنیا متهم بودیم اما کرونا که آمد تمام معادلات جهانی بر هم خورد، وقتی که حضورتان را کنار خود احساس کردیم با تمام وجود گرمای محبتتان را لمس میکردیم.
آمده بودید تا بگویید تنها نیستیم آمده بودید تا حرکتی بکنید مرد و زن، دانشجو و کارمند، بسیجی و جهادی آمدید و مهمترین ثمره این همراهی و همدلی این بود که حضورتان را کنار خودمان احساس میکردیم، نه کم و زیاد، هدایا و خدماتتان، بلکه آنچه مهم جلوه میکند حضورتان بود، حضوری که با تمام وجود سعی داشتید به ما انرژی بدهید.
آن روز که پشت چرخ خیاطی نشستید تا برایمان لباس خدمت بدوزید، آن روز که داشتههایتان را روی هم گذاشتید تا برای بیماران آب میوه تهیه کنید، آن روز که به مناطق محروم رفتید تا به آنها پکهای بهداشتی هدیه دهید، آن روز که در و دیوار شهر را ضدعفونی میکردید و حضورتان را نه در پشت سرمان که مانند کوه کنار خودمان احساس میکردیم.
با حضورتان گامهایمان را استوارتر میدیدم، حضور جهادی شما تصویر همدلی و همکاری مردم کشورمان را به رخ دنیا کشید و فرصت مبارزه با این بیماری را امیدوارانه کرد.
آفرین بر حضورتان، آفرین بر وظیفهشناسی و استواریتان، آفرین بر همدلی و وسعت قلبهایتان و سپاس از آن که جانانه از آبروی ایران دفاع کردید.
انتهای پیام