حق حاکمیت مردم از دیدگاه امام خمینی(ره)
کد خبر: 4034766
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۹

حق حاکمیت مردم از دیدگاه امام خمینی(ره)

حق حاکمیت مردم از برجسته‏‌ترین نکته‏‌ها و مهم‏ترین برنامه‌‏ها و شعارهای امام خمینی(ره) است که همواره در دوران مبارزه علیه رژیم سلطنتی و به منظور حاکمیت و تثبیت نظام سیاسی جدید در ایران، بدان استدلال کرده و تأکید داشتند.

امام خمینی حق تعیین سرنوشت و دخالت در زندگی و نظم در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای سامان بخشیدن به زندگی، از حقوق مهم هر فرد و جامعه است.

حق حاکمیتِ مردم از برجسته‏‌ترین نکته‏‌ها و مهم‏ترین برنامه‌‏ها و شعارهای امام خمینی(ره) است که همواره در دوران مبارزه علیه رژیم سلطنتی و به منظور حاکمیت و تثبیت نظام سیاسی جدید در ایران، بدان استدلال کرده و تأکید داشت.

اهمیتی که امام برای توسعه سیاسی و حضور مردم در صحنه‏‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و نقش آنان در شکل‌گیری نظام اسلامی قائل بودند بر کسی پوشیده نیست.

ایشان می‏‌فرمایند: «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد. باید اختیار دست مردم باشد، این یک مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هر کس باید دست خودش باشد.»

«این ملت، یعنی هر ملتی حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند، از حقوق بشر است، در اعلامیه حقوق بشر، هر کسی هر ملتی، خودش باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ملت ما الان همه ایستاده‏‌اند و می‌‏خواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند.»

به طور کلی امام خمینی(ره) دراین سخنان به سه نکته اشاره دارند:

حقِ تعیین سرنوشت، از حقوق اولیه انسان است.

حق تعیین سرنوشت مبتنی بر حکم عقل است و همه عقلای عالم آن را قبول دارند.

شرع، عقل و اعلامیه جهانیِ حقوق بشر به همه ملت‏‌ها حق می‏‌دهند که سرنوشت خود را، آن‌گونه که می‌‏پسندند، تعیین کنند.

در ایران قبل از انقلاب، نظام، سلطنتی بود و بر اساس قانون اساسی آن رژیم، مردم از حق حاکمیت و تعیین سرنوشت خویش برخوردار بودند، اما اعتقاد امام به گسترده بودن حق حاکمیت مردم، او را به مبارزه علیه نظام سلطنتی و نابود کردن آن کشاند تا سرنوشتی دیگر برای مردم ایران به وجود آورد که به برخی از اصول و زمینه‏‌های آن اشاره می‌‏کنیم:

 اتکا بر آرای مردم

به رسمیت شناختن رأی اکثریت با معیارهای عقل و شرع در تعیین نوع حکومت، از اصول مهم اسلام است. این مکتب با شخصیت دادن به انسان‏‌ها و احترام به فکر و انتخاب آنان به همه افراد حق می‏‌دهد تا بر اساس شرع و عقل، در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود دخالت کرده و حکومت مطلوب خود را به وجود آورند.

خداوند نیز در قرآن مردم را به انتخاب افراد لایق و برتری دادن انسان‌‏های دانا و توانا، باتقوا و عادل به افرادِ نادان، ناتوان، بی‏‌تقوا و ستمگر دعوت می‏‌کند.

رأی و انتخاب مردم از نظرِ اسلام تا آنجا اهمیت دارد که این مکتب، حکومت‏‌های بدونِ پشتوانه مردمی را، به رسمیت نمی‌‏شناسد. قیام‌‏های انبیا و دعوت آنان و نیز دعوت قرآن کریم به امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه علیه طاغوتیان به همین منظور است. بی‌جهت نیست که امام خمینی(ره) در جواب خبرنگارِ مجله «الاقتصاد العربی» فرمودند: «ما، هر حکومتی را که از طرفِ خود مردم نباشد به شدت طرد می‌‏کنیم.»

و نیز در جایی دیگر فرمودند: «سلطنتِ شاه و نیز پدرش بر خلاف میل ملت بود و از ناحیه اجانب و برای حفظِ منافع آنان بر ما تحمیل شده است.»

امام خمینی(ره) با توجه به ساختار نظام سلطنتی که در آن، پادشاه بدون توجه به خواست مردم و تنها با قهر و تکیه بر قدرت اسلحه، بر تخت می‌‏نشیند و سلطنت، حق ثابت پادشاه است که نسل به نسل به فرزندان او یا هر کسی که او صلاح بداند به ارث می‏‌رسد، چنین حکومتی را از ریشه غیرقانونی دانسته و می‏‌فرماید: «ملت ایران با رژیم سلطنتی مخالف است، زیرا رژیمی است تحمیلی، که هرگز متکی به آرای ملت نبوده و از این جهت به شکل بنیادی، مخالف با اراده و خواست مردم است.»

«ملت اگر مطلبی را بخواهد، نمی‌‏شود به او تحمیل کرد، نمی‏‌شود خلاف او را تحمیل کرد.»

«من مخالف باقی ماندن شاه در مقام سلطنت هستم، به دلیل اینکه اولاً سرکار آمدن او و پدرش به وسیله کودتا با زور و سرنیزه بوده و خود شاه اعتراف کرده که متفقین در ایران صلاح دیدند که من سرکار باشم، یعنی اراده ملت نقشی در روی کار آمدن شاه نداشته است. بنابراین، سلطنت وی از اساس، غیرقانونی است و از مشروعیت برخوردار نیست.»

ایشان پس از ورود به ایران، در اولین سخنرانی خود در بهشت زهرا، این نکته را تجزیه و تحلیل کرده و فرمودند: «سلطنت پهلوی از اول که پایه‏‌گذاری شد، بر خلاف قوانین بود... با سرنیزه تأسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت... علاوه بر این، سلطنتی که در آن وقت، درست کرده بودند... ما فرض می‌‏کنیم که صحیح بوده است. این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می‌‏گوید که نمی‏‌خواهیم این سلطان را. وقتی که رأی دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمی‌‏خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است، این هم یک راه است از برای این که سلطنت او باطل است.»

 پایمال شدن حقوق مردم به دست رژیم

بی‏‌توجهی رژیم حاکم پهلوی به مصالح ملی و حقوق مردم و زمینه‌‏سازی برای چپاول سرمایه‏‌های فکری، فرهنگی و مادی مردم ایران به شدت مورد اعتراض امام بود.

امام خمینی(ره) در این زمینه می‏‌فرماید: «علمای اسلام موظفند با انحصارطلبی و استفاده‏‌های نامشروع ستمگران مبارزه کنند و نگذارند عده کثیری گرسنه و محروم باشند و در کنار آن‏ها ستمگران غارتگر و حرام‌خوار درناز و نعمت به سر برند. وظیفه علمای اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانه‌خاتمه بدهند و در این راه که راه سعادت صدها میلیون انسان است، حکومت‌های ظالم راسرنگون کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند.»

«آنچه به‌طور مختصر می‏‌توان گفت: این است که فشار بیش از حد شاه، مردم را چنان در تنگنا قرار داد که آنها دست به یک قیام همگانی زدند. شاه استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی ما را از بین برده  و ایران را در همه ابعاد وابسته به غرب و شرق کرده است، مردم ایران را زیر شکنجه و سیاه‏‌چال‏ه‌های زندان کشته است، از تمام علما و خطبا برای گفتن حقایق جلوگیری کرده است و تمام اینها موجب شده است که مردم ایران خواستار یک حکومت اسلامی باشند.»

ایشان در جای دیگر ضمن بیانات خود با اشاره به فجایع رژیم طاغوت می‏‌فرماید: «ما حرفی نداریم، الاًّ این که یک ملتی که در طول تاریخ شکنجه و اختناق بوده است... و جنایت‏کاری و چپاول‏‌گری خارجی‌‏ها و داخلی‏‌ها بر این ملت سایه افکنده است، ما می‏‌خواهیم اینها نباشند. ما می‏‌خواهیم مردم آزاد باشند، تحت فشار سلطه دیگران و داخل و خارج نباشند. ما می‏‌خواهیم مملکتمان از خودمان باشد، مستقل باشد و تحت رهبری دیگران نباشد. ما می‏‌خواهیم مخازن مملکت ما از خودش باشد. ما می‏‌خواهیم در این مملک تخودمان کار بکنیم و خودمان نتیجه کار را ببریم.»

 آرزوی دیرینه

آرزوی امام تشکیل حکومت عدل اسلامی بود که مردم خواهان آن بوده و در شعارهایشان آن را مطرح می‏‌کردند. در این زمینه امام می‏‌فرمایند: «ملت ما مسلم است، علاقه‌مند به اسلام است، عدل اسلامی را دیده است، تاریخ ما از حکومت‌‏هایی که در صدر اسلام بوده ‏است خبر به ما داده است که وضع حکومت‏‌ها چه بوده ‏است، وضع حاکم چه بوده است. حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‏طالب‏ که حاکم بر یک صحنه بزرگ، یک ممالک بزرگ، از عربستان سعودی گرفته تا مصر، ایران، عراق، سوریه و سایر جاها را داشته. همین قاضی که خودش قرار داده برای قضا، وقتی که یک نفر یهودی به او دعوی کرده‌‏ و ادعا کرده‏‌است چیزی را، قاضی، او هم آمده‌ ‏است در محضر قاضی و با یهودی در عرض هم نشسته‌‏اند و دادخواهی شده است و قاضی حکم بر خلاف حضرت امیر یعنی حکومت وقت کرده و تسلیم بوده است. یک همچو وضع حکومتی داریم، یک حکومت عادل نسبت به افراد رعیت علاقه‌‏مند باشد، عقیده‌‏اش این باشد که باید نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگی‏‌اش پست باشد و گرسنگی بکشد، ما می‏‌خواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم.»

امام خمینی در مجموع گفته‏‌ها و نوشته‌‏ها و موضع‌گیری‏‌هایش در مراحل مختلف انقلاب، به حق حاکمیت مردم پرداخته و معتقد است تا مردم در صحنه نباشند، هیچ کاری صورت نگرفته و اراده خدا در حاکمیت مستضعفان تحقق نمی‌‏یابد و این که همیشه در توصیه‌‏ها و هشدارهایش می‌‏فرمود: ملت باید بیدار باشد، امیدوار باشد، یأس به دل خود راه ندهد، با آمال‌اندیشی و تفکر و روشن‏‌بینی این مراحل مختلف را پشت سر بگذارند، مملکت خود را از دست طاغوتیان نجات دهند، مواظب نااهلان باشند مبادا بر مسند قدرت بنشینند و ...، بر اساس همین دیدگاه و به منظور بهره‌‏برداری صحیح از حق حاکمیتی که خدا به آن عطا کرده است صورت گرفت.

بالاخره هدایت‏‌ها و پی‏گیری‌‏های مبارزاتی امام خمینی، حمایت‌‏های مخلصانه، مقاومت‌‏ها، صبر، ایمان و وحدت مردم ایران در بهمن 57 نتیجه داد و با سقوط سلطنت 2500 ساله شاهنشاهی، زمینه برای دست‏یابی به حق حاکمیت و تشکیل نظام مردمی برای سامان یافتن امور دنیوی و اخروی آن فراهم شد.

امام خمینی در آستانه فرو ریختن کنگره‏‌های شاهنشاهی در تاریخ 57/11/15 با توجه به رأی اکثریت مردم ایران به رهبری ایشان، دولتی موقت تشکیل داد تا زمینه لازم را برای حاکمیت ملی و نیل مردم ایران، به حقوق اساسی فراهم کند.

امام خمینی(ره) درباره تعیین نوع حکومت، پس از سقوط حکومت سلطنتی، معتقد بود نظام جدید باید با توجه به دو اصل مهم و کارساز جمهوریت، به عنوان مردمی بودن نظام و اسلامیت، به عنوان زیربنا بودن ارزش‌های دینی به نام جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه زیاد، تأسیس شده و رسمیت یابد.

امام در این زمینه می‏‌فرماید: «ما تابع آرای ملت هستیم، ملت ما هر طور رأی داد ما هم از آن‏ها تبعیت می‏‌کنیم، ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی تحمیل بکنیم.»

«در این‏جا (ایران) آرای ملت حکومت می‏‌کند. این‏جا، ملت است که حکومت را در دست دارد و این ارگان‌‏ها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم برای هیچ یک از ما جایز نیست.»

«حکومت اسلامی، حکومتی است که صد درصد متکی به آرای ملت باشد به شیوه‌‏ای که هر فرد ایرانی احساس کند با رأی خود سرنوشت خود و کشور خود را می‏‌سازد.»

«ملت ما خواهان جمهوری اسلامی است، ما باید آن چیزی که آمال ملت است را دنبال کنیم، آن چیزی که ملت در چند سال... فریاد می‌‏زنند و از چندین سال است که دنبال او هستند. ما باید به فریاد این ملت گوش کنیم، قشرهای مختلف این مملکت باید به ندای ملت گوش کنند. ببیند ملت چه خواست و چه می‌‏خواهد. ملت در طول این یک سال و چند ماه اخیر در خیابان‌ها ریخت و فریاد کرد: آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی. ما باید تابع ملت باشیم... آنکه علاقه به این ملت دارد، آن که علاقه به این کشور دارد... آن که استقلال مملکت را می‏‌خواهد در هر مسلکی که هست باید دنبال ملت برود تا پیروز شود.»

«حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما، از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت است و نیز شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید.»

«در هر جایی از ایران که هستند باید بیدار باشید، با بیداری، از حقوق خودتان دفاع کنید. حکومت اسلامی را که از حقوق شما دفاع می‌‏کند مستقر و برقرار کنید. من رأی به جمهوری اسلامی می‌‏دهم و از شما تقاضا دارم که رأی به جمهوری اسلامی بدهید، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، جمهوری اسلامی.»

آشنایی امام با اصول ارزشی ناب محمدی و حیله‏‌ها و حربه‌‏های دشمن در تحریف اسلام موجب شد تا ایشان به اسلامیت نظام و معیارها و اصول ارزشی این مکتب در اداره جامعه بیش از هر چیز دیگر پافشاری کرده و اسلام را به عنوان دینی زنده، پویا و نجات دهنده به صحنه اجتماع و زندگی بازگرداند و حکومتی مبتنی برخواست مردم و اصول ارزشی تأسیس کند.

درباره نوع حکومت، با توجه به این که قانون خدا را فوق همه قوانین می‏‌دانست، می‏‌فرمود: «ما هم که حکومت اسلامی می‏‌گوییم، می‏‌خواهیم یک حکومتی باشد که هم دلخواه ملت باشد و هم ... حکومت الهی باشد.»

منابع: کتب صحیفه نور و امام خمینی، حکومت اسلامی و hawzah.net

انتهای پیام
captcha