به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، نشست «امام خمینی(ره)، عرفان و مهدویت» صبح امروز، 11 خردادماه به مناسبت فرارسیدن ایام نیمه شعبان در جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد.
حجتالاسلام مهدی ابراهیمی، معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این نشست، با اشاره به همزمانی دو مناسبت رحلت امام خمینی(ره) و ولادت امام زمان(عج)، ابراز کرد: وجه مشترکی که بین این دو مناسبت وجود دارد آن است که هم در موضوع مهدویت جنبه عرفانی مشهود است و هم عرفان در شخصیت امام خمینی(ره) تلألؤ خاصی دارد که این تلاقی ویژگیهای جالبی را به وجود میآورد.
معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه وقتی آیاتی را که در مورد آینده جهان است و نگاه صلحآمیز دارد، قرائت میکنیم با دو نوع آیه روبهرو میشویم، گفت: در بعضی از این آیات صرفا موضوعات اجتماعی مطرح میشود، مانند اینکه خداوند رسولان خود را میفرستد و آنها نهایتا پیروزی را به دست میآورند؛ این نگاه یک نگاه اجتماعی است و گاهی نیز آیات مربوط به آینده صرفا اجتماعی نیستند، علیرغم اینکه ممکن است جنبه اجتماعی هم داشته باشند و از وجوه دیگری نیز برخوردار باشند.
وی افزود: این آیات هم میخواهند به یک موضوع اجتماعی اشاره کنند و هم یک موضوع فرااجتماعی را دربردارند، مانند نگاه معنوی قرآن به مسائل که در بسیاری از این آیات مورد تأکید قرار گرفته است، البته چون قرآن کتابی دینی است و مخاطبان آن عموما عوام هستند؛ مسائل را کلیتر و آسانتر توضیح میدهند.
ابراهیمی با بیان اینکه وقتی که خداوند در قرآن از امامت سخن میگوید، شاهد آن هستیم که اعتقادات شیعه مدنظر قرار میگیرد، اظهار کرد: همچنین امامت که در عرفان با عنوان ولایت شناخته میشود در قرآن نیز با ویژگیهای مشابهی توصیف میشود.
وی با اشاره به اینکه انسان کامل در عرصه اجتماعی حلول میکند، حال ممکن است که این فرد گاهی پیامبر(ص) و گاهی امام(ع) باشد که این شکل از امامت در عرفان بسیار دیده میشود، ادامه داد: بسیار میبینیم در مورد عارفانی مثل مولوی سوال میشود که وی شیعه است یا سنی؟ در حالی که برخی از اشعار او نشان از تشیع وی دارد، اما شواهدی هم مبنی بر اهل سنت بودنش یافت میشود.
معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد عنوان کرد: میتوان عارفانه شیعه بود و شریعتمدارانه بر طریق اهل سنت رفت و از آنجا که تفکر شیعه و عرفان نزدیکی زیادی به یکدیگر دارند، همواره در مورد عارفان این مسئله رخ میدهد.
وی با بیان اینکه تفکر عرفان پدیدهای به نام امام را واسط بین انسان و خدا میداند و از این جاست که عرفا با اعتقاد به چنین پدیدهای خود را در نزدیکی تفکرات شیعی میبینند، گفت: در اندیشه عرفانی، مهدویت از جایگاه واسطهگری برخوردار است و از آنجا که انسان کامل باید در تمام دورهها وجود داشته باشد، حال چه حاضر باشد و چه ناظر و غایب، این اهمیت دو چندان میشود.
ابراهیمی اضافه کرد: امام خمینی(ره) شخصیتی است که همواره وجهه انقلابی و دینی او بر وجهه عرفانیاش غلبه میکند، ولی ما نمیخواهیم عرفان را از دید اجتماعی ببینیم زیرا در این صورت بحث ناقص است، بنابراین باید در این موضوع صرفا به جنبه عرفانی شخصیت ایشان توجه کرده و به عنوان یک عارف کلاسیک بررسی کنیم زیرا پرداختن به عرفان به این معنا که امام خمینی(ره) یک سیاستمدار عارف بود و عرفان را از عزلت بیرون کشید در واقع تنزل عرفان به یک بحث اخلاقی است زیرا میان عرفان و اخلاق فاصله است.
وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) از دوره جوانی وارد فضای عرفان شدند، عنوان کرد: ایشان در حدود سن 30 سالگی بیشترین فعالیتها را در حوزه عرفان انجام دادند که کتاب مصباح الهدایه و شرح دعای سحر ایشان به لحاظ متن، عرفانی بسیار قوی است که در حوزه نیز به تدریس این کتب پرداختند و جزء عمیقترین متون در حوزه عرفان به شمار میرود.
معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد عنوان کرد: بسیاری از شخصیتهای تاثیرگذار در زمینه عرفان برای امام خمینی(ره) در این زمینه احترام ویژهای قائل بوده و هستند که در این زمینه میتوان به مرحوم آشتیانی اشاره کرد، این بزرگوار علیرغم اختلاف نظرهای سیاسی، از نظر عرفانی بسیار به شخصیت امام خمینی(ره) احترام میگذاشت و نسبت به ایشان متواضع بود.
وی به دو ویژگی بسیار مهم در اندیشه عرفانی امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: یک نگاه ورود دلیرانه ایشان به عرفان است، که حال و هوای عرفان امام را به سمت مولانا سوق میدهد و دیگری نگاه رندانه امام در عرصه عرفان است که امام(ره) را در مسیر تفکر عرفانی به سمت حافظ سوق میدهد؛ که رگهای این ورود دلیرانه را ما نزدیک به عرفان مولانا میبینیم.
ابراهیمی با بیان اینکه بعد دیگر دیدگاه امام خمینی(ره) این است که در بحث عرفان نگاه رندانه دارند، افزود: این نوع تفکر، امام را به سمت تفکر حافظ مابانه سوق میدهد، لذا در عرفان امام بحث مهدویت از همین جهت مطرح میشود و اگر ارادتی به اهل بیت(ع) به ویژه امام مهدی(عج) در غزل های ایشان نمایان است، از همین نگاه عارفانه به صاحب الزمان(ع) است.
وی عنوان کرد: ویژگی عرفان مولانا آن است که بسیار دلیرانه سخن میگوید اما حافظ ترجیح میدهد خلوت عرفانی ایجاد کند و رندی و شخصیت خاص خود را در این فضا به سمت عرفان سوق دهد.