مروری بر مطالعات اسلامی در فضای بین‌الملل
کد خبر: 3980281
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۰

مروری بر مطالعات اسلامی در فضای بین‌الملل

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: الهیات در فضای بین‎الملل در دپارتمان‌ها و دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی به ۵ رشته تقسیم‌بندی شده است که هرکدام از بخش‌هایش به الهیاتی که در ایران داریم ارتباط پیدا می‌کند.

مروری بر مطالعات اسلامی در فضای بین‌المللجعفر مروارید، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، گفت: رشته مطالعات اسلامی که از قدیم در غرب بوده و دوره‌های مختلفی داشته مانند مطالعات ضداسلامی(نقد مفاهیم اسلامی) و دوره‌های تبشیری که مسیحیان تبشیری آن را اداره می‌کردند، برای تغییر مفاهیم اسلام و برای نقد اسلام به عنوان یک رقیب در مورد مسیحیت و یهودیت بوده و رویکرد تبشیری و تغییر مذهب به رویکرد گفت‌وگویی تبدیل شده است.

وی ادامه داد: هم اکنون در دپارتمان مطالعات اسلامی سه رویکرد را به تناسب اساتید و هیئت علمی که آن را اداره می‌کنند، داریم. در تجربیات و مشاهداتی که داشته‌ام، دپارتمانی وجود داشت که مطالعات اسلامی‌ آن، موزه آثار قدیمی کشورهای اسلامی بود، همچنین یک دپارتمان مطالعات اسلامی که هدفشان حوزه تاریخ ـ جغرافیا در پروژه کلان بود، به این صورت که نقاطی که در مکه و مدینه محل رویدادها و اتفاقات اسلامی بوده است را تبدیل به نرم‌افزار جایابی می‌کردند و البته از این جلوتر هم نمی‌رفتند و کاری به مفاهیم و باورها نداشتند. مطالعات اسلامی هم وجود داشت که وارد منابع اسلامی می‌شد و منابع را از زبان اصلی (عربی) مطالعه می‌کرد.

مروارید تصریح کرد: خط فکری دیگر، الهیات اسلامی است که در واقع تاسیس آن به‌دلیل جریان همدلی و فهم متقابل یعنی مطالعات اسلامی قدیمی‌تر است. دپارتمان‌های مطالعات اسلامی چند صد ساله هم داریم. آغاز مطالعات اسلامی به‌دلیل احساس خطری بود که عمدتاً مسیحیان و یهودیان به‌خاطر جریان اسلامی داشتند، البته دوره‌های اول مطالعات اسلامی بود که بعدها به‌تدریج اصلاحات و تعدیلاتی در آن صورت گرفت، اما الهیات اسلامی جدیدالاحداث است و در دوران معاصر با رویکرد همدلی و فهم متقابل به وجود آمده و بعد از جریان مهاجرت مسلمانان به کشورهای اروپایی طی چند مرحله صورت گرفت و در منطقه از ترکیه، افغانستان، پاکستان، هندوستان و ایران جریان مهاجرت را طی مراحلی داشته‌ایم.

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: این مهاجرت انجمن‌هایی را تشکیل می‌دهد و ترک‌های مسلمان، افغان‌های مسلمان و ایرانی‌های مسلمان، تحصیل‌کرده و پرورش می‌یابند و به مرحله‌ای می‌رسند که جزء انکارناپذیر جامعه اروپایی و آمریکایی می‌شوند؛ یعنی هم در پروسه‌های اجتماعی و هم در پروسه‌های علمی و آکادمیک مشارکت می‌کنند. این مهاجران که نخبه هم هستند، عده‌ای از آنها که وارد فضای آکادمیک شده‌اند، به‌عنوان یک هویت خود را تعریف می‌کنند.

تعادل، سازش و دیالکتیک میان فرهنگ اسلامی و اروپایی

وی اضافه کرد: دولتمردان آمریکایی و اروپایی به‌دنبال هویتی بودند که این اقشار را به‌رسمیت بشناسند، چراکه الزام قانونی و حقوقی دارند و اینکه چون شهروند آنجا هستند، با هر مذهبی حقوقشان رعایت شود. البته در کنار آن، این نگرانی را هم دارند که این افراد ارزش‌های بنیادین جامعه را تهدید نکنند و تعادل، سازش و دیالکتیک میان فرهنگ اسلامی و اروپایی پدید آید و به‌همین دلیل، رشته‌های الهیات اسلامی تأسیس می‌شود و به شکل بنیادین، هم به شناخت آکادمیک اسلام و شناخت همدلانه کمک می‌کند و هم تئولوگ‌های اسلامی می‌توانند، در فرآیند جامعه‌سازی و ساختن آینده آن جامعه مشارکت و فعالیت همدلانه داشته باشند که این رویکرد جدید الهیات اسلامی است.

نقش آکادمیک امامان جماعت در غرب

مروارید بیان کرد: برای نمونه دولت آلمان در 6 یا 7 دانشگاه، طی چندسال به‌طور مستقیم سرمایه‌گذاری ‌کرد، کمک هزینه تحصیلی داد و دانشگاه‌های مجری و میزبان این رشته، توسط دولت حمایت شد و بسیار هم متنوع با تخصص‌های مختلف فعالیت می‌کنند و دپارتمان‌های مختلفی مانند فلسفه، حدیث، تاریخ و... دارند. رویکرد آنها نیز این است که رهبری فکری این هویت‌ها بر عهده تئولوگ‌های اسلامی باشد. تئولوگ‌ها یک نقش اجتماعی دارند که به‌عنوان امامان جماعت نیز می‌توانند به ایفای نقش بپردازند و نقش مشاوره‌های خانواده‌های مسلمان را ایفا کنند، نقش آکادمیک نیز دارند، به‌طوری‌که منابع اسلامی را به اشتراک گذاشته، گفت‌وگو و تدریس می‌کنند و وارد فضای آکادمیک غرب می‌شوند.

وی اظهار کرد: تصمیم‌گیری‌ها در آکادمیک اروپایی تمایل دارد این دو نقش را به هم نزدیک سازد و بین آنها فاصله ایجاد نشود؛ یعنی امام جماعت، مدرس دانشگاه هم باشد، همچنین مدرس دانشگاه به‌عنوان امام جماعت نیز ایفای نقش کند و اینگونه نباشد که امام جماعت رویکرد رادیکال داشته باشد و ارزش‌های آن جامعه را زیر سؤال ببرد و مدرس الهیات اسلامی رویکرد سکولار داشته باشد و جذب فرهنگ غربی شود و نتواند با فرهنگ خود ارتباط پیدا کند.

مروارید افزود: در واقع این روش یک اقدام دوگانه است، به‌طوری‌که فرد یا مدرس هدایت اسلامی سکولار بوده که توسط انجمن یا جامعه اسلامی به‌رسمیت شناخته نمی‌شده و منحرف و خارج از دین محسوب می‌شده است و اگرچه به اسم مطالعات اسلامی بوده، اما در واقع از بین برنده مطالعات اسلامی بوده است. از آن طرف، مساجدی که در اروپا به‌دلیل آزادی مذهب قدرت تاسیس گسترده را دارند؛ چه نگرش اهل‌سنت و چه شیعی. امامان این مساجد با فضای فکری نخبگانی فاصله داشته‌اند؛ یعنی فضای فکری نخبگانی فرد، سکولاریسم بوده و فضای امام، فضای رادیکال و بنیادگرا بوده است که حاصل آن در بخشی از جریانات رادیکال و افراطی عربستان وجود داشت و تروریسم را در برهه‌ای در آنجا تقویت کرد. به‌گونه‌ای که داعش در قلب اروپا حضور داشت و حامیانش را از مساجدی در عربستان انتخاب کرده بود.

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: تأسیس الهیات اسلامی که هم‌اکنون نیز جریان دارد، فرصت خوبی برای جامعه نخبگانی الهی‌دانان و انجمن‌های نخبگان علوم اسلامی پدید ‌آورد تا بتوانند در فضای آکادمیک حضور پیدا کنند و تاثیرگذار باشند.

وی تصریح کرد: جریان الهیات مسیحی(کاتولیک و پروتستان) نیز از قدیم بوده و دارای شاخه‌های مختلفی است که عموماً دپارتمان‌های الهیات مسیحی مرتبط با کلیسا هستند. آنهایی که الهیات کاتولیک را تدریس می‌کنند، سعی دارند ارتباطشان را با کلیسای واتیکان حفظ کننند. البته کلیسای پروتستان هم داریم. بخش عمده فارغ‌التحصیلان رشته‌های الهیات مسیحی، در رشته‌های الهیات اسلامی، مشاوران تربیتی دبیرستان‌های کشوری مانند آلمان می‌شوند و مشابه استادان معارف که ما در سیستم آموزشی داریم، هستند.

مروارید ادامه داد: برای نمونه در مدارس آلمان اگر دانش‌آموزی مسیحی باشد، باید نمره قبولی در دروس رشته‌های الهیات مسیحی و اگر مسلمان باشد، باید نمره قبولی در رشته‌های الهیات اسلامی بگیرد. فارغ‎التحصیلان دانشکده‌های الهیات اسلامی و مسیحی در دبیرستان‌های آلمان، استادان مشاور می‌شوند. در کشوری مانند آلمان، دبیرستان‌ها، تفاوت چندانی با دانشگاه‎ها ندارند، به‌‎دلیل اینکه موضوع تربیت در آنجا مهم است و حتی می‌توان گفت در نظر آنها مدرسه از دانشگاه مهم‌تر است.

ادامه دارد ...

انتهای پیام
captcha