
در دنیای پرشتاب امروز، زمان به یک کالای گرانبها و گاه کمیاب تبدیل شده است. انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری، درگیر مسابقه با عقربههای ساعت است، مسابقهای که غالباً با احساس کمبود وقت، شتابزدگی و از دست دادن لحظات ناب همراه است. در این میان، قرآن کریم، کتاب هدایت الهی با رویکردی عمیق و شگفتانگیز به مقوله زمان میپردازد. یکی از جلوههای این رویکرد، سوگندهای مکرر خداوند به لحظات و دورههای خاصی از زمان است: والفجر، والعصر، واللیل، والضحی. این سوگندها، صرفاً یک آرایه ادبی نیستند، بلکه رمزگشای حقیقتی عمیق درباره ارزش، ماهیت و جایگاه زمان در هستی و زندگی انساناند , چرا خداوند به این لحظات سوگند یاد میکند؟در همین خصوص
رضا ملازاده یامچی، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
نگاه قرآنی به زمان، چه نسبتی با مدیریت زمان، مبارزه با شتابزدگی و دستیابی به آرامش در زندگی پرهیاهوی امروز دارد؟ این یادداشت میکوشد تا با واکاوی مفهوم زمان در قرآن، به این پرسشهای بنیادی پاسخ دهد و راهبردهایی برای زیست متوازن و هدفمند در عصر شتابزدگی ارائه دهد.
قرآن کریم در سورههای متعددی، به پدیدههای طبیعی و زمانی سوگند یاد میکند. این سوگندها نه تنها برای تأکید بر اهمیت موضوع مورد سوگند، بلکه برای جلب توجه مخاطب به عظمت و رازهایی است که در آن پدیدهها نهفته است. سوگند به «فجر» (
سوره فجر)، «عصر» (
سوره عصر)، «لیل» و «ضحی» (سوره لیل و ضحی) نمونههای بارزی از این رویکرد هستند.
والفجر (سوگند به سپیدهدم): «وَالْفَجْرِ وَلَیَالٍ عَشْرٍ» (فجر: ۱-۲). فجر، لحظه آغاز، تجدید حیات و بیداری طبیعت پس از تاریکی شب است. این لحظه، نماد امید، فرصتهای جدید و آغاز یک حرکت نو است. سوگند به فجر، اشاره به عظمت آفرینش در تبدیل تاریکی به نور و بیداری از خواب غفلت دارد. از نظر تفسیری، فجر میتواند به فجر قیامت، فجر دولت مهدی(عج) و یا فجر حقیقی در هر روز اشاره داشته باشد. این سوگند، انسان را به استفاده از لحظات آغازین روز برای کارهای مهم و برنامهریزی دقیق دعوت میکند.
والعصر (سوگند به زمان یا عصر خاص): «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ» (عصر: ۱-۲). عصر در تفاسیر مختلف، به معانی متعددی آمده است: زمان بهطور مطلق، زمان خاص مانند عصر پیامبر(ص)، یا زمان آخرالزمان، اما غالب مفسران، آن را به معنای «عصاره و فشرده زمان» و فرصتهای زودگذر عمر انسان میدانند. سوگند به عصر تأکید بر این نکته است که تمام هستی، اعم از انسان و طبیعت، در بستر زمان در حال تغییر و گذار است و سرمایه اصلی انسان همین عمر گرانبهاست که اگر درست به کار گرفته نشود، منجر به خسارت ابدی میشود.
واللیل و والضحی (سوگند به شب و روز): «وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَىٰ وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ» (لیل: ۱-۲) و «وَالضُّحَىٰ وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَىٰ» (ضحی: ۱-۲). این سوگندها به چرخه شب و روز اشاره دارد که خود نماد نظم دقیق هستی، فرصت آرامش و کار و قدرت آفرینش الهی است. هر یک از این زمانها، کارکرد خاص خود را دارند. شب برای آرامش و روز برای تلاش و فعالیت (نبأ: ۱۰-۱۱). این چرخه، به انسان درس برنامهریزی و استفاده بهینه از هر لحظه را میدهد.
ارزشگذاری زمان و پرهیز از تضییع در سنت معصومین
سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) سرشار از توصیهها و هشدارهایی درباره ارزش زمان و پرهیز از تضییع آن است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «دو نعمت است که بسیاری از مردم در آن مغبون و فریبخوردهاند: سلامتی و فراغت» این روایت، به صراحت به فرصت عمر (فراغت) و سلامتی به عنوان سرمایههایی اشاره میکند که انسان قدر آنها را نمیداند و آن را به بطالت میگذراند.
امام علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «ای فرزند آدم، هر روزی که بر تو بگذرد و در آن بر عمرت افزوده نشود، از آن روز کاسته شده است» (نهج البلاغه، حکمت ۷۸). این سخن، به حرکت زمان و کاهش عمر انسان اشاره دارد و ضرورت بهرهبرداری از هر لحظه را گوشزد میکند. همچنین فرمودند: «وقتهای خود را قسمت کنید و برای هر قسمتی کاری معین کنید» این روایت، اساس برنامهریزی و مدیریت زمان را پایهریزی میکند و راهبردی عملی برای مبارزه با شتابزدگی و بینظمی است.
در فرهنگ اسلامی، به شدت از «تسویف» (کار امروز را به فردا افکندن) نهی شده است. این عمل، ریشه بسیاری از عقبماندگیها و از دست دادن فرصتهاست. روایات زیادی بر لزوم انجام کارها در زمان خود و پرهیز از تأخیر بیمورد تأکید دارند که این خود راهکاری عملی در برابر شتابزدگی و فشار روانی ناشی از آن است.
نگاه عمیق قرآن به زمان میتواند الگویی جامع برای مدیریت زمان و مبارزه با شتابزدگی در زندگی دیجیتال و پرهیاهوی امروز باشد. نظریهای که در اینجا ارائه میشود این است که: «نگاه قرآنی به زمان، با تأکید بر ارزش ذاتی لحظهها و سوگند به آنها، انسان را از نگاه صرفاً کمی به زمان (عقربههای ساعت) به نگاه کیفی (فرصتهای معنوی و کارساز) ارتقا میدهد که این خود مبنای یک مدیریت زمان مبتنی بر اولویت و آرامش در مقابل شتابزدگی است.»
سوگند به فجر، عصر و لیل/نهار، به ما میآموزد که هر لحظهای از زمان دارای ارزش و فرصت خاص خود است. این به معنای برنامهریزی زندگی بر اساس «کیفیت» زمان و نه صرفاً «کمیت» آن است. باید از خود پرسید: «در این لحظه خاص، کدام کار از نظر خداوند دارای اولویت است؟» آیا این کار به تعالی روح من کمک میکند و آیا به خدمت خلق میانجامد؟ این نگاه به ما کمک میکند تا از هجوم بیقاعده فعالیتها و شتابزدگی بیهدف رهایی یابیم و بر روی کارهای با ارزشتر تمرکز کنیم.
شتابزدگی اغلب ناشی از غرق شدن در گذشته یا نگرانی از آینده است. سوگندهای قرآنی به لحظههای خاص، به ما یادآوری میکند که «حضور در لحظه» و «قدر دانستن زمان حال» از اهمیت بالایی برخوردار است. این همان «ذهنآگاهی» است که در آموزههای قرآنی ریشه دارد و انسان را به تدبر در آنچه اکنون میگذرد، فرامیخواند. نمازهای پنجگانه در اوقات مشخص، خود یک برنامه روزانه برای بازگشت به حضور و نظم در برابر پراکندگی ذهن است.
در زندگی پرشتاب امروز، بسیاری از اوقات در جابهجاییها، انتظارها و کارهای تکراری از دست میرود. نگاه قرآنی به زمان، با تأکید بر غنیمت شمردن هر فرصت (آیه «والعصر»)، ما را به مدیریت این «وقتهای مرده» دعوت میکند. میتوان این زمانها را با ذکر، مطالعه، تفکر یا حتی برنامهریزی برای کارهای بعدی به «وقتهای زنده» تبدیل کرد.
سوگند به شب و روز، به ما یادآوری میکند که بدن و ذهن انسان، تابع نظم طبیعی است. برنامهریزی زندگی بر اساس این چرخه (کار در روز، استراحت در شب) به ما کمک میکند تا از فرسودگی و شتابزدگی ناشی از بینظمی رهایی یابیم و کارایی خود را افزایش دهیم.
آیا نگاه قرآنی به زمان، مانع پیشرفت و رقابت در دنیای امروز نیست؟
برخی ممکن است این شبهه را مطرح کنند که تأکید بر آرامش، تدبر و مدیریت زمان در قرآن، با روح رقابت و پیشرفت سریع در دنیای مدرن ناسازگار است. در پاسخ باید گفت که نگاه قرآنی به زمان، هرگز به معنای تنبلی، رکود یا نفی تلاش نیست، بلکه به معنای «تلاش هدفمند»، «حرکت با بصیرت» و «پرهیز از بیهودگی» است. قرآن نه تنها از تلاش و کوشش باز نمیدارد، بلکه بر آن تأکید دارد: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ» (شرح: ۷). اما این تلاش باید در چارچوب یک هدف الهی و با رعایت اصول اخلاقی باشد. مدیریت زمان از منظر قرآن به ما کمک میکند تا با حذف کارهای بیفایده و متمرکز شدن بر اولویتها، در زمان کمتر، کارهای باارزشتر و مؤثرتری انجام دهیم و از یک شتابزدگی بیهدف و فرسایشی رهایی یابیم. این نگاه، به انسان آرامش درونی میدهد که خود بزرگترین عامل برای موفقیتهای پایدار است.
در این یادداشت به واکاوی مفهوم زمان در قرآن کریم پرداختیم و دریافتیم که سوگندهای الهی به لحظات خاصی از زمان (فجر، عصر، لیل، ضحی)، نه تنها تأکیدی بر عظمت آفرینش است، بلکه راهبردهایی عمیق برای زندگی هدفمند و متوازن در اختیار انسان قرار میدهد. این سوگندها، ما را به قدرشناسی فرصت عمر، برنامهریزی دقیق، حضور در لحظه و پرهیز از شتابزدگی بیهدف دعوت میکنند. سنت و سیره معصومین(ع) نیز با توصیههای اکید بر مدیریت زمان و پرهیز از تضییع عمر، مکمل این آموزههای قرآنی است.
بنابراین، برای مقابله با چالش شتابزدگی و کمبود وقت در زندگی امروز لازم است نگاه خود را به زمان از یک مفهوم صرفاً کمی و عددی به یک مفهوم کیفی و ارزشی ارتقا دهیم. با الهام از حکمت قرآنی، باید زندگی خود را بر پایه اولویتهای الهی، ذهنآگاهی و برنامهریزی مبتنی بر نظم طبیعی هستی تنظیم کنیم. این رویکرد، نه تنها به افزایش بهرهوری و موفقیت در زندگی مادی کمک میکند، بلکه آرامش روانی و معنوی را به ارمغان میآورد و انسان را در مسیر کمال و تقرب الهی یاری میرساند. زمان، امانتی الهی است که با تدبر در قرآن و عمل به آموزههای آن، میتوانیم از آن به بهترین شکل بهره ببریم و به انسانِ در خسران سوره عصر تبدیل نشویم.
منابع:
قرآن کریم.
طباطبایی، سید محمدحسین (۱۴۱۷ق). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (۱۳۷۱ش). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۹ش). تسنیم. قم: اسراء.
سید رضی، ابوالحسن محمد بن الحسین (۱۴۱۴ق). نهج البلاغه. قم: هجرت.
کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷ق). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
حسن بن شعبه حرانی (۱۴۰۴ق). تحف العقول عن آل الرسول. قم: جامعه مدرسین.
انتهای پیام