جهاد اکبر، مبارزه با نفس است/ تزکیه تنها راه نجات
کد خبر: 3721781
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۳
منبر مجازی: اصول جامعه قرآنی26/

جهاد اکبر، مبارزه با نفس است/ تزکیه تنها راه نجات

گروه اجتماعی- جهاد اکبر، جهاد با نفس است، فقط کسانی که اهل تزکیه نفس باشند، رستگار می‌‌شوند و غیر از آن هیچ راه نجاتی برای انسان وجود ندارد. اگر فکر کنیم که بدون جهاد با نفس می‌‌توانیم به جایی برسیم، این فکر اشتباه است.

 جهاد اکبر، مبارزه با نفس است/ تزکیه تنها راه نجات

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در یادداشت‌های گذشته، اصول اجتماعی جامعه قرآنی، بررسی شد و در این یادداشت که حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین راجی، استاد کفایه حوزه، مدرس دانشگاه و رئیس بنیاد صحیفه سجادیه در خراسان رضوی در اختیار ایکنا قرار داده است، به «جهاد با نفس و خودسازی» به عنوان یکی از اصول عبادی جامعه قرآنی پرداخته می‌شود.

جهاد با نفس نوعی خودسازی است و این که انسان با نفس خود مبارزه کند، نوعی جهاد به حساب می‌‌آید و کار دشواری است. اصولا به کار آسان جهاد گفته نمی‌‌شود و کارهای سخت را جهاد می‌نامند. قرآن بر روی این اصل تکیه ویژه‌ای دارد. خداوند در سوره مبارکه شمس که بیشترین سوگند در آن بیان شده است و سه مورد از این سوگندها، سوگند به ذات خود خداوند است، بعد از ذکر یازده سوگند بحث خودسازی را مطرح کرده و می‌‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا، به حقیقت که رستگار شد آن کس که خود را از هر بدی ای پاک کرد و بیچاره شد آنکه خود را پاک نکرد.»
تزکیه نفس، تنها راه نجات است
فقط کسانی که اهل تزکیه نفس باشند، رستگار می‌‌شوند. ما نیز باید فقط به دنبال تزکیه نفس باشیم و غیر از آن هیچ راه نجاتی برای انسان وجود ندارد. اگر فکر کنیم که بدون جهاد با نفس می‌‌توانیم به جایی برسیم، این فکر اشتباه است. در باب جهاد با نفس کتب بسیار است. کتابی که در این زمینه بسیار ارزشمند می‌‌باشد، کتاب جهاد با نفس (جهاد اکبر) حضرت امام (ره) است. اگر به دنبال کتابی هستیم که فقط شامل روایات باشد، می‌‌توان به کتاب جهاد با نفس وسائل‌الشیعه اشاره کرد. این مجموعه شامل 30 جلد کتاب است و طلبه‌ها در دروس خارج به آن رجوع می‌‌کنند. این کتاب یک کتاب اخلاقی نیست و کتاب حدیثی می‌‌باشد و روایات فقهی در آن جمع شده است و شامل احادیث مختلف در زمینه نماز و روزه و طهارت و حج و غیره است. دو جلد از این کتاب شامل روایات در باب جهاد است.
خداوند عنایت ویژه‌ای به جناب حرعاملی (رحمه الله علیه) کرده است و بعد از روایات شامل جهاد نظامی بابی به نام جهاد با نفس گشوده است وشامل یک جلد کامل است؛ تنها همین جلد از این کتاب ترجمه شده است و کتاب جهاد با نفس وسائل الشیعه نام دارد. نکته مهم و جالب ‌توجه این است که وقتی ایشان روایات جهاد نظامی را مطرح می‌فرماید، 307 روایت در 72 باب می‌آورند، اما برای جهاد با نفس 918 روایت در 101 باب آمده است؛ که این نشان از اهمیت جهاد با نفس می‌‌باشد.
آیت‌الله بهجت درباره مطالعه کتاب «جهاد با نفس» می‌‌گوید: «هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب «جهاد النفس» وسایل‌الشیعه را مطالعه و سعی کنید به آن عمل کنید. بعد از یک سال خواهید دید که حتما عوض شده‌اید مانند دارویی که انسان مصرف کند و بعد از مدتی احساس بهبودی می‌‌کند».
جهاد اکبر، مبارزه با نفس است
اولین روایت این کتاب بدین شرح است و از امام صادق (ع) نقل شده است که می‌‌فرمایند: «گروهی به جنگی رفته بودند، وقتی برگشتند، پیامبر(ص) فرمودند: «مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِيَ الجِهادُ الأكْبَرُ، خوشامد مى‌‌گويم به گروهى كه جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اكبر همچنان مانده است.» پرسیدند: «يا رسولَ اللّه، و ما الجِهادُ الأكْبَرُ؟، اى پيامبر خدا! ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟» «قالَ: جِهادُ النَّفْس، جهاد اكبر چيست؟» فرمود: «جهاد با نفْس.»
شما تصور کنید که در جهاد نظامی چقدر انسان دچار سختی می‌‌شود، اما جهاد با نفس از آن نیز سخت‌تر است. جهاد به چند دسته تقسیم می‌‌شود، یک جهاد اصغر است که همان جهاد نظامی است، بعدی جهاد کبیر است که جهاد سیاسی است و سومی جهاد اکبر است که از همه دشوارتر می‌‌باشد و آن جهاد با نفس است.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «المجاهِدُ مَن جاهَدَ نَفسَهُ فی الله عزَّوجلَّ، مجاهد کسی است که در راه خدا با نفس خویش پیکار نماید.» هم چنین امام علی(ع) در این خصوص می‌‌فرماید: «غایۀُ المجاهدَۀِ اَن یُجاهدَ المرءُ نفسَه، منتهای مجاهدت این است که انسان با نفس خویش مبارزه کند.»
به دانسته‌هایتان عمل کنید
اینکه انسان مردم را نصیحت کند کار ساده‌ای است، اما اگر خود به آن نصایح عمل کند، بسیار دشوار است. بسیاری از بزرگان و در رأس آن‌ها آیت‌الله بهجت (ره) می‌‌گوید که همیشه به آنچه می‌‌دانید عمل کنید، به همه جا خواهید رسید. اینکه انسان به یک جایگاهی که رسید به دین عمل کند. از زمان شروع رهبری حضرت آقا (مد ظله العالی) تا همین الان تابلویی در اتاق ایشان نصب است. در دیدارهای خصوصی به عنوان مثال دیدار با فرماندهان و ارتش و غیره، این تابلو در مقابل حضرت آقا و پشت به جمعیت قرار گرفته است و شاید منظور این است که آن را از همه بیشتر خود ایشان ببینند. این تابلو به حکمت 73 نهج‌البلاغه اشاره دارد.
حضرت علی(ع) در این حکمت می‌فرمایند: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ، هر کس خودش را برای مردم امام و پیشوا قرار دهد، قبل از اینکه به احوال دیگران رسیدگی کند، باید اول به احوال خود رسیدگی کند...» انسان باید اول خودسازی داشته باشد. رهبر معظم انقلاب این جمله را در مقابل خود نصب کرد‌ند تا دائما آن را ببینند.
خداشناسی، اولین مرحله خودسازی است
اولین مرحله خودسازی که اگر نباشد هیچ اتفاقی نمی‌‌افتد همان خداشناسی است. انسان اگر خدا را درست شناخت به سمت گناه نمی‌‌رود. اساتید عرفان این راه را به عنوان یک راه میانبر برای خودسازی قرار می‌‌دهند. نیاز نیست انسان خیلی عجیب سختی بکشد، کافیست خدا را بشناسید و «أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى، آیا انسان ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند» (آیه 14 سوره علق) را واقعا درک کنید؛ دیگر گناه نخواهید کرد.
اگر ما بنشینیم و همینطور صحبت کنیم، اما اگر بدانیم که در این مکان دوربینی نصب است و حرف‌ها و حرکات ما مورد رصد قرار می‌‌گیرد، بیشتر رعایت خواهم کرد. ما اگر نظارت خداوند و نظارت امام زمان(عج) را درک کنیم دیگر گناه نخواهیم کرد. ما در مقابل افراد مختلف بسیاری از گناهان را انجام نمی‌‌دهیم، اگر خدا را نیز بشناسیم و عشق به او داشته باشیم از این گناهان دوری خواهیم کرد.
در مناجات‌‌های ما که مناجات احرار و آزادشدگان است مانند مناجات شعبانیه و غیره عشق به خدا قید شده است و نشانه‌های بسیار عجیبی دارند. «...إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي...، خدایا اگر نمی‌‌خواستی مرا راه دهی، اینقدر هدایتم نمی‌‌کردی و اگر می‌‌خواستی مرا رد کنی اینقدر با من مدارا نمی‌‌کردی.» «...إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ...، معبودا، اگر مرا به جرم و جریرتم گیری، تو را به عفو و گذشتت گیرم؛ و اگر مرا به گناهم‌گیری، تو را به آمرزشت گیرم.»
«...وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ...، و اگر مرا به آتشم اندرسازی، به دوزخیان گویم که: منم دوستدار تو!» این‌ها مواردی از مناجات های عاشقانه با خداوند است. اینها عشق به خداوند است و کسی که این لطف شامل حال او شود، گناه نخواهد کرد.
خودشناسی، برترین شناخت/ کسی که نفس خود را شناخت با آن جهاد می‌‌کند
پس اولین مرحله خداشناسی و دومین مرحله خودشناسی است. وقتی انسان خود و خدای خود را شناخت، چرا باید مرتکب گناه شود. با خودشناسی انسان می‌‌تواند به ارزیابی و تحلیل درستی از صفات و استعدادهای خود دست یابد و در نتیجۀ آن، خصلت‌های ناروا را از خود دور کرده و در صدد تقویت جنبه‌های مثبت خود باشد. در نتیجه می‌‌توان گفت از توجه انسان به خود، برای خودسازی انگیزه ایجاد می‌‌شود همچنان‌که در روایتی آمده است: «مَن عرَف نفسَهُ جاهدَها و مَن جَهَلَ نفسَهُ اهمَلَهَا، کسی که نفس خود را شناخت با آن جهاد می‌‌کند و کسی که آن را نشناخت از خودسازی کوتاهی می‌‌کند.»
انسان باید بداند که خداوند از او چه انتظاری دارد و ما برای چه آمده‌ایم، آیا برای اینکه یک پای ما در آشپزخانه و یک پای ما در دستشویی باشد آمده‌ایم؟ انسان وقتی خود را شناخت خود سازی او نیز قوی خواهد شد. بی جهت نیست که امام علی(ع) خودشناسی را برترین علوم معرفی کرده و فرموده‌اند: «أفضلُ المَعرفۀِ معرفۀَ الانسان نفسه، برترین شناخت، خودشناسی است.»
در زمینه خداشناسی و خودشناسی و اینکه خداوند از ما چه انتظاری دارد و برای چه چیزی ما را خلق کرده است، به مطالعه فراوان نیاز است.
پیشگیری، نخستین راه تهذیب نفس
در راه پیشگیری و جلوگیری از نفوذ رذائل اخلاقی، سهل‌‌ترین راه تهذیب نفس است. پیش از آنکه انسان به گناهان و رذائل اخلاقی آلوده شود، از صفا و نورانیت فطری برخوردار است و برای انجام کارهای خوب و تخلق به اخلاق نیک آمادگی بیشتری دارد.
پیشگیری یعنی اینکه انسان قبل از ارتکاب گناه و قبل از اینکه نفس او عادت به گناه کند، بتواند خود را تربیت کند. اگر انسان شیرینی گناه را چشید، فاصله گرفتن از گناه برای او سخت می‌‌شود. به عناون مثال یک معتاد راحت‌تر اعتیاد را ترک می‌‌کند، یا کسی که تاکنون مواد مخدر استفاده نکرده است. از دید کسی که تاکنون استفاده نکرده است، ترک بسیار راحت می‌‌باشد. کسی که به موسیقی غنا گوش نداده است، ترک آن کار سختی نیست، اما کسی که به موسیقی غنا معتاد شده است نمی‌‌تواند به این راحتی آن را ترک کند.

جهاد اکبر، مبارزه با نفس است/ تزکیه تنها راه نجات
انسان باید مراقبت کند تا اعتیاد به گناه پیدا نکند، که در این صورت کار او بسیار سخت خواهد شد. کسی که به چشم چرانی اعتیاد پیدا کرد بسیار سخت می‌‌تواند آن را ترک کند. بعضی می‌‌گویند دیدید از سر خیابان تا به اینجا خانم‌ها چگونه بودند؟ این نشانه چشم چرانیست. اما بعضی خیلی راحت می‌‌گویند نه من ندیدم که چگونه بودند.
حضرت علی (ع) فرمودند: «غَالِبِ الشَّهْوَةَ قَبْلَ قُوَّةِ ضَرَاوَتِهَا، بر هوای نفس خود غلبه کن قبل از آنکه نیرومند گردد.» زیرا اگر هوای نفس قوی شد، تو را مغرور خود می‌‌سازد و به هر طرف که خواست می‌‌کشد و در آن صورت نمی‌‌توانی در برابرش مقاومت نمایی. یک گناه را انجام ندهید که اگر اینگونه شد و نفس به آن عادت کرد دیگر نمی‌‌توان جلوی آن را گرفت.
چرا پیران بیشتر وابسته دنیا هستند؟!
شخصی از عابدی پرسید که چگونه است که بعضی از افراد پیر نسبت به بعضی جوان‌‌ها بیشتر به دنیا دلبسته هستند؟ گفت: «آن جوان هنوز شیرینی دنیا را زیر دندان خود حس نکرده است، اما آن پیرمرد شیرینی دنبا را حس کرده است و حالا نمی‌‌تواند آن را کنار بگذارد.» گناه با خود سیاهی دارد، اما به مرور زمان در وجود انسان حس شیرینی ایجاد می‌‌کند و این کار شیطان است.
می‌‌دود تا شیطان را از خود دور کند!
دوست دوران تحصیل شهید عباس بابایی در آمریکا تعریف می‌‌کند: «در دوران تحصیل در آمریكا، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» كه هر هفته منتشر می‌‌شد، مطلبی نوشته شده بود كه توجه همه را به خود جلب كرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت ۲ بعد از نیمه شب می‌‌دود تا شیطان را از خودش دور كند.
من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: چند شب پیش بی‌خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع كردم به دویدن. از قضا كلنل «باكستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می‌‌گشتند. آن‌ها با دیدن من شگفت‌زده شدند. كلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد. پیش او رفتم. گفت: در این وقت شب برای چه می‌‌دوی؟ گفتم: خوابم نمی‌‌آمد خواستم كمی ورزش كنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای كلنل قانع كننده نبود. او اصرار كرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: مسائلی در اطراف من می‌‌گذرد كه گاهی موجب می‌‌شود شیطان با وسوسه‌هایش مرا به گناه بكشاند و در دین ما توصیه شده كه در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم.» اگر انسان موقعیتی که او را دچار مشکل و گناه می‌‌کند، ترک کند مصداق پیشگیری از ارتکاب گناه است.
ادامه این مطلب در یادداشت بعدی بر روی خروجی ایکنا قرار می‌گیرد.

انتهای پیام

captcha