حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم سعدی، مسئول هیئتهای اندیشهورز دفتر تبلیغات خراسان رضوی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، پیرامون فرهنگ رضوی و چالشهای اجتماعی که در این مسیر وجود دارد، اظهار کرد: یکی از محورهایی که در راستای فرهنگی رضوی قرار دارد، «سرمایه اجتماعی» است که شاید به عقیده برخی افراد، این موضوع محصول دانش غربی باشد، اما همین نگاه، یکی از مصادیق فرهنگ رضوی به شمار میرود و به نوعی در فرهنگ دینی ما نیز به آن اشاره شده است و برای آن تعاریفی را به کار بردهاند.
وی ادامه داد: هنگامیکه به مبانی جامعه دینی و فرهنگی رضوی خود مراجعه میکنیم، متوجه میشویم که سرمایه اجتماعی در ادبیات دینی نقش اساسی دارد. حتی پیامبر(ص) درصدد بودند تا در زمان خود به جامعهسازی بپردازد، سرمایه اجتماعی را افزایش دهند، امنیت و اعتماد را میان افراد ایجاد کند و در نهایت هم وحدتی را میان آنها به وجود آورد، این در حالی است که امروز نیز، مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود به انسجام ملی اشاره داشتهاند، چرا که این انسجام در نهایت سرمایه اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
این پژوهشگر سرمایههای مختلفی موجود در جامعه را برشمرد و اظهار کرد: سرمایههای انسانی، اجتماعی و نمادین از جمله این سرمایهها به شمار میرود که در این میان سرمایههای نمادین از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و متأسفانه به آن هیچگونه توجهی نمیشود. این سه نوع سرمایه اجتماعی از جمله سرمایههای هستند که میتوانند در جامعهای تحت عنوان فرهنگ رضوی دنبال شود. این سه نوع سرمایههای اجتماعی، همان سرمایههایی است که امام رضا(ع) به آن توجه دارد.
سعدی تصریح کرد: اما باید گفت امروزه در تمامی تحقیقات و پژوهشهایی که در راستای فرهنگ رضوی انجام میشود، به مقوله سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین موضوعات فرهنگ رضوی توجه نمیشود. از این رو است که امروز هیچ فردی از فرهنگ رضوی هیچ شناختی ندارد، چرا که سرمایه اجتماعی در جامعه کاهش پیدا کرده و در مکتب رضوی نیز کمبود این موضوع به شدت احساس میشود.
تعریف دقیق فرهنگ رضوی
وی با اشاره به تعریف فرهنگ رضوی اظهار کرد: در ابتدا باید بیان کرد که آیا در مجموع، فرهنگ رضوی به این معناست که تنها مجموعه روایات امام رضا(ع) را گردآوری کرده و آنها را به صورت مکتوب در آورده و سپس به عنوان فرهنگ رضوی به دیگران شناسانده شود؟
سعدی خاطرنشان کرد: تعریف دیگر فرهنگ رضوی این است که سیره امام رضا(ع) را که حاکی از رفتار ایشان در مواجه با حاکمیتهای زمان خود، مردم، طبیعت و خانواده، است را گردآوری کرده و آنها را نهادینه و به عنوان فرهنگ رضوی مطرح کنیم. در اینجا سؤال این است که ما باید کدام یک از این تعاریف را در نظر بگیریم و در مسیر آن حرکت کنیم.
این پژوهشگر بیان کرد: اما اگر از فرهنگ رضوی چنین برداشت شود که سخنان امام رضا(ع) به تنهایی برای جامعه ما بدون در نظر داشتن موارد دیگر کفایت میکند، اشتباهترین نوع تفکر است. در حال حاضر برنامههایی با هزینههای گزاف تحت عنوان فرهنگ رضوی، در جامعه امروز برگزار میشود و متولیان امر هم بر این باور هستند که این برنامهها همه جوانب اسلام را در برمیگیرد و اسلام را میتوان تنها در این برنامهها دانست و خلاصه کرد.
مسئول هیئتهای اندیشهورز دفتر تبلیغات خراسان رضوی بیان کرد: امام رضا(ع) عقلانیت را به عنوان تعبیری از رفتارهای آدمیت معرفی میکند و میفرماید «نیمی از خرد آدمیان بر این است که پیوندهای عاطفی خود را گسترده کنند»، پس منظور از فرهنگ رضوی در اینجا این است که عقلانیت را توسعه دهیم و آن را در رفتار خود منعکس کنیم.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین به ما بستگی دارد که با عقل خود این معنا را در نظر بگیریم، یا اینکه از این فرهنگ به عنوان نیازمندیهای یک جامعه در دوران امام رضا(ع) یاد کنیم. پس اگر مفهوم نخست از فرهنگ رضوی برداشت شود، میتوان امیدوار بود و پیرامون آن در خصوص موانعی که در این مسیر وجود دارد به گفتوگو نشست.
سعدی گفت: با توجه به اینکه قرآن و اهل بیت(ع) مظهر تام هستند، باید بیان کرد که آنها در مواجه با امور سیاسی جامعه متناسب با زمان خود، اسماء خدا را آشکار میکردند، اما اگر بخواهیم به مواجه اجتماعی آن بزرگواران اشاره کنیم باید بگوییم که در حقیقت قرآن است که بر روی زمین وجود داشته، دارد و خواهد داشت و این کتاب الهی در مواجه با مسائل مختلف جامعه خود برخی از عملکردها، نکات، سخنان، فرهنگ و راهکارهایی را به همراه دارد.
این پژوهشگر اضافه کرد: اکنون که ما با اینگونه برخوردهای اهلبیت(ع) در موقعیتهای مختلف مواجه میشویم، به تحلیلهای گوناگون تاریخی نیازمند هستیم. همه اهلبیت(ع) مثلثی در راستای ارتباطشان با محیط پیرامون خود داشتند. از دل این تحلیل، مثلثی متشکل از عناصری چون امام، جامعه امام و نوع رابطه آنها به وجود خواهد آمد. از این رو است که میتوان اسلام را اسلام معصومانه قرآن و اهل بیت(ع) دانست.
فرهنگ رضوی تنها مختص امام رضا(ع) است؟
سعدی با بیان اینکه اگر فرهنگ رضوی فرهنگی نمادی از اهل بیت(ع) باشد میتوان گفت که تعریف درستی از آن شده است، بیان کرد: پس باز هم فرهنگ رضوی به این موضوع بازمیگردد که آیا منظور این است که امام رضا(ع) را از قاب اهلبیت(ع) و جامعه ایشان جدا کنیم؟ و باید گفت این مفهوم هم نمیتواند به تنهایی گویای فرهنگ رضوی باشد، چرا که نگاه ما باید به همه اهلبیت(ع) باشد.
وی ادامه داد: البته که عقلانیت بخش مهم دیگر این موضوع است و باید به آن مراجعه کنیم که اگر با این مراجعه مجموعه قرآن و اهلبیت(ع) را دریافتیم، آنگاه است که میتوان جامعه خود را جامعهای در راستای فرهنگ رضوی دانست، اما اگر امام رضا(ع) را به تنهایی بر این بدانیم که میتوانیم از سیره ایشان فرهنگ رضوی را آموخت، کاری اشتباه است، زیرا فرهنگ رضوی، فرهنگی است که تمام اهل بیت(ع) را در بر میگیرد.
مسئول هیئتهای اندیشهورز دفتر تبلیغات خراسان رضوی با بیان اینکه اهل بیت(ع) نیز در روایات خود به عقلانیت اشاره داشتهاند، اظهار کرد: همواره در قرآن نیز به این موضوع و همچنین تدبر در قرآن در موقعیتهای مختلف اشاره شده است، به گونهای که خداوند در قرآن کریم موقعیت میآفریند، موقعیت مواجه انبیا با جامعهای که هریک، شکل متفاوتی را با گروههای مرجع دارند.
وی افزود: خداوند نیز انسان را به دلیل برخوردار بودن از عقلانیت برتر از سایر مخلوقات خود معرفی میکند. در واقع قرآن، عقلانیت را در موقعیتهای مختلف برای ما تبیین میکند و آموزش میدهد. بنابراین، این عنصر یکی از بنیانهای اساسی مفاهیم رضوی، وحی و فرهنگ اهلبیت(ع) به شمار میرود. علاوه بر این امور نیز شیخ کلینی هم در اصول کافی خود اولین اصلی را که مطرح میکند، اصل عقلانیت است.
موانع بر سر راه عقلانیت
این پژوهشگر با اشاره به موانعی که بر سر راه عقلانیت در جامعه ما وجود دارد نیز تصریح کرد: در این خصوص این سؤال ایجاد میشود که عقلانی زیستن چیست؟ امام رضا(ع) فرموده است «هنگامیکه شما به همه اطرافیان خود ابراز محبت میکنید و رابطه عاطفی عمیقی را برقرار میکنید، نیمی از عقلانیت را دارا هستید» پس با این وجود چرا امروز ما به یکدیگر عشق نمیورزیم و محبت نمیکنیم؟
سعدی افزود: در واقع چرا این دوستی و محبت توسعه ندارد و مورد تأیید اهل بیت(ع) نیست؟ این موضوع را میتوان نشاندهنده این امر دانست که در واقع روش مدیریتی است که جامعه را تحقیر میکند. اما چرا در جامعه ما محبت میان افراد آنچنان که باید، وجود ندارد که یکی از دلایل این امر را میتوان عدم عدالت در جامعه دانست.
وی تصریح کرد: این موضوع در نهایت مسائلی از جمله عقدههای کودکی، نوجوانی و جوانی را به همراه دارد که افراد با این دست مسائل بزرگ میشوند و هیچ یک از نیازهای آنها مرتفع نمیشود.
مسئول هیئتهای اندیشهورز دفتر تبلیغات خراسان رضوی در پایان تأکید کرد: باید گفت با جامعهای مواجه میشویم که در آن، افراد در سنین بالاتر دچار خفت و خاری میشوند و تحقیر در آن به چشم میخورد، این در حالی است که برخی از افراد هم بر این باور هستند که چنین جامعهای را میتوان جامعهای دارای فرهنگ رضوی دانست، در حالی که در سیره اهلبیت(ع) هیچ یک از این امور دیده نمیشود.
انتهای پیام