حشمتالله فلاحتپیشه، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با ایکنا، درباره تحولات اخیر افغانستان و پیشرویهای سریع طالبان و نوع واکنش جمهوری اسلامی ایران گفت: واقعیت قضیه این است که افغانستان کشوری است که تحولات آن به شدت و سرعت بر ایران اثر میگذارد و در طول دو دهه اخیر همواره یک ردیف بودجه در لایحه بودجه کشور تحت عنوان کمکهای فنی و مهندسی به افغانستان وجود داشته که در قالب همین کمکهای فنی و مهندسی بخش عمدهای از زیرساختهای مرزی افغانستان درست شده به نحوی که زمینه برای ارتباط اقتصادی و تجاری ایران و افغانستان فراهم شده است.
وی افزود: با وجود اینکه صادرات افغانستان به ایران به صورت سالیانه تا صد میلیون دلار در نوسان است اما ایران 3 تا 5 میلیارد دلار صادرات به افغانستان دارد و هر جا هم که ایرانیها در افغانستان کار اقتصادی و تجاری کردند آنجا آرامش برقرار است. بنابراین سابقه حضور ایران در افغانستان، سابقه مثبتی است و در کنار شاهد پذیرایی ایران از چند میلیون مهاجر افغانستانی در کشور هستیم، لذا نباید با یک سری تصمیمگیریهای خارج از رویه حقوق بینالملل این تاریخچه و سابقه روابط مثبت دوجانبه را خدشهدار کنیم.
فلاحتپیشه اظهار کرد: اخیرا برخی اظهارنظرها و موضعگیریها نسبت به طالبان در محافل غیر رسمی دیده میشود که با روح حاکم بر سیاست خارجی یک کشور مستقل همخوان نیست. طبق قواعد حقوق بینالملل روابط کشورها با دولتهاست و در خصوص افغانستان نیز تلاش ایران و نوع ارتباطش با طالبان باید برمبنای تشویق گفتوگوهای بین افغانی باشد و سازوکاری برای آینده افغانستان شکل گیرد که در آن دولت افغانستان، طالبان، شیعیان، پشتونها و مجموعه گروههای قومی، مذهبی و زبانی این کشور در آن نقش داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: درست است که طالبان اکنون در حوزه میدانی پیشرویهای کمسابقهای را پس از سال 1373 داشته اما هنوز ماهیت حکومتداری طالبان جدید مشخص نیست و در عین حال سرنوشت دولت افغانستان نیز نامشخص است. صرف اینکه دولت آمریکا با طالبان چالش دارد نباید به این معنا باشد که ایران نیز حتماً به سمت طالبان نزدیک شود به ویژه اینکه طالبان با آمریکا گفتوگوهای متعددی انجام داده است؛ در واقع آمریکا خط قرمز طالبان نیست و آنها فقط نتوانستند با آمریکاییها به توافق برسند به خاطر اینکه طالبان در افغانستان یک سری خواستههای حداکثری دارد و این رویکرد باعث شد آمریکاییها بیشتر موضع خود را با دولت افغانستان همساز کنند و به رویکرد خود شکل دهند.
فلاحتپیشه ادامه داد: به اعتقاد من باید از اینکه رویکرد طالبان نسبت به سال 1373 تغییر کرده باشد، استقبال کرد و همچنین باید از اینکه اشتباهات سال 1373 طالبان تکرار نشود، استقبال کنیم. زیرا در آن دوره ایران در مرکز حرکات تهاجمی طالبان قرار گرفت و آن فاجعه فراموشناشدنی کشتار مظلومانه دیپلماتها و خبرنگار ایرانی اتفاق افتاد، اما واقعیت آن است که طالبان جدید یک گروه ناشناخته است که قصد دارد حکومت را در افغانستان به دست بگیرد بدون اینکه هنوز برای حکمرانی در این کشور الگویی ارائه داده باشد و از طرف دیگر یک دولت مستقر در افغانستان وجود دارد و لذا سیاست جمهوری اسلامی ایران باید حمایت از گفتوگوهای میان دولت افغانستان و طالبان باشد.
وی با تأکید بر اینکه هرگونه تلاش برای شناسایی طالبان به عنوان یک دولت، آن هم در شرایطی که دولت مستقر در افغانستان وجود دارد، در راستای منافع ملی کشور نیست، گفت: این رویکرد ایران را در افغانستانی درگیر میکند که هیچ کشور خارجی از درگیری در آن سود نبرده است. بخش عمدهای از وضعیت امروز افغانستان ناشی از نگاه کاملاً خودبینانه و منفعتطلبانه آمریکاییهاست و آنها برای اینکه خود را از باتلاق افغانستان نجات دهند در عمل افغانستان را به باتلاق تازهای تبدیل کردند و بیشترین پیشرویهای طالبان در نقاطی انجام گرفته که آمریکاییها از آنجا خارج شدهاند.
فلاحتپیشه با اشاره به دیدار اخیر بایدن با دو مقام ارشد افغانستانی گفت: این یک دیدار تشریفاتی برای اعلام حمایت لفظی آمریکا از دولت افغانستان بود در حالی که آمریکاییها در عمل دولت افغانستان را تنها گذاشتند و طالبان در خلأ حضور آمریکا تحرکات اخیر خود را صورت داد، لذا سیاست خارجی اعلامی جمهوری اسلامی ایران باید بر محور حمایت از گفتوگوهای بین الافغانی و عدم دخالت در امور داخلی افغانستان شکل بگیرد.
فلاحتپیشه درباره برخی اظهارنظرهای داخلی غیر رسمی در جهت تطهیر طالبان و تأثیر آن بر تضعیف سیاست رسمی کشور گفت: یکی از مشکلات کشور در حوزه سیاست خارجی این است که موضعگیریها و تصمیمگیریهای صاحب اثر متعدد و متکثر است و به همین دلیل برخی افراد به راحتی نظراتی را بیان کنند که موضعگیری رسمی سیاست خارجی کشور نیست اما ایران به عنوان یک قدرت منطقهای در جایگاهی است که حتی این موضعگیریهای غیر رسمی بر کشور همسایهاش تأثیر میگذارد و لذا یک خلأ تصمیمگیری در کشور در این رابطه وجود دارد و کشور نیاز دارد سیاست اعلامی و رسمی خود را در این وضعیت نسبت افغانستان مشخص کند.
وی با بیان اینکه آنچه ما در داخل نباید انجام دهیم تطهیر طالبان است، تأکید کرد: این طالبان است که باید خودش را تطهیر کند. هنوز زخم مسائل و مشکلاتی که طالبان در سال 1373 برای ایرانیان ایجاد کرد باقی است و من به یاد دارم همان زمان برخی افراد در پاسخ به اعتراضاتی که میشد این مسئله را مطرح میکردند که چون طالبان از بین رفته در عمل صورت مسئله پاک شده است اما اکنون همان افراد یا محافل نزدیک به آنها این بحث را مطرح میکنند که این طالبان یک طالبان جدید است اما واقعیت این است اگر چنین باشد باید در عنوان و راهبرد طالبان شاهد یک حرکت اصلاحی باشیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: البته امیدوارم واقعاً این طالبان جدید، اگر واقعا جدید شده باشد، یک رویکرد ضد بشری نداشته باشد اما این دلیلی بر آن نیست که سیاست خارجی کشور را وارد یک چالش و وضعیت حاشیهساز کنیم.
فلاحتپیشه درباره تحولات دو ساله اخیر اطراف ایران و افزایش حضور صهیونیستها در قفقاز و جنوب خلیج فارس و امکان تبدیل افغانستان به نقطه دیگری برای حضور صهیونیستها و تشدید تهدیدات امنیتی علیه ایران گفت: صهیونیستها امکانات نرمافزاری لازم را برای حضور افغانستان ندارند. آخرین یهودی افغانستان حدود ده سال پیش فوت کرد و اکنون هیچ تبعه یهودی در افغانستان در زندگی نمیکند و از طرفی افغانستان منطقه حضور و نفوذ اسرائیل نیست.
وی مهمترین تهدید آینده افغانستان، رویکرد تمامیتگرایانه گروههای سیاسی در این کشور دانست و گفت: این رویکرد باعث تضعیف ساز و کارهای وحدتبخشی مانند لویی جرگه میشود ولذا سیاست افغانستان باید در جهت تقویت این سازوکارهای وحدتبخش باشد تا امکان نفوذ و تأثیرگذاری خارجی کاهش یابد. مشکل امروز افغانستان خلأ یک قدرت خارجی به نام آمریکاست که باعث پیچیدگی وضعیت افغانستان شده است و باید سیاستی در پیش گرفته شود که خود افغانستانیها این خلأ را پر کنند.
انتهای پیام