کد خبر: 4186442
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۹
محمدعلی انصاری:

فجور یا تقوا چگونه در جان انسان برانگیخته می‌شود

صاحب تفسیر مشکاة گفت: جان انسان همواره در طول زندگی دو ورودی دارد، یکی از آنها ورودی فرشتگان و الهامات خیر است و ورودی دوم برای وسوسه یا حیله از سمت شیطان است. این دو عامل باعث به وجود آمدن تقوا یا فجور در جان آدمی می‌شود.

محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم و صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن در نشست مجازی با موضوع «فجور یا تقوا در جان انسان» امروز 16 اذرماه برگزار شد، اظهار کرد: «ما مِن قَلبٍ إلاّ و لَهُ اُذُنانِ: على إحداهُما مَلَكٌ مُرشِدٌ، و علَى الاُخرى شَيطانٌ مُفَتِّنٌ، هذا يَأمُرُهُ و هذا يَزجُرُهُ ، الشَّيطانُ يَأمُرُهُ بالمَعاصي و المَلَكُ يَزجُرُهُ عَنها، و هُو قولُ اللّه ِ عَزَّ و جل؛ هيچ دلى نيست جز اين كه داراى دو گوش است: كنار يكى از آنها فرشته اى راهنما قرار دارد و كنار ديگرى شيطانى اغواگر. اين به او فرمان مى دهد و آن او را باز مى دارد. شيطان به گناهان فرمانش مى دهد و فرشته از آنها بازش مى دارد، و این است کلام خدا» یعنی طبق فرمایش امام صادق(ع) در جان انسان‌ها دو ورودی وجود دارد، از یک سو القائات شیطانی بر جان و دل وارد می‌شود و از سوی دیگر پیام‌های الهی و رحمانی به سوی انسان وارد می‌شود، که این پیام‌ها او را به خیر و نیکی دعوت می‌کند. 

وی تصریح کرد: مسیری که در جان انسان القائات خیر وارد می‌کند در آموزه‌های دینی الهام نام‌گذاری شده است، که وسیله این الهامات همان فرشتگان الهی هستند که از جانب خداوند موظف هستند انسان را به سوی خیر راهنمایی ‌کنند. خداوند در آیه 30 سوره فصلت می‌فرماید: «إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ؛ آنانى كه مى گويند: پروردگار ما خداست، و در اين راه استقامت مى كنند، فرشتگان الهى بر آنان نازل مى شوند و مى گويند كه نترسيد و محزون نشويد كه بهشت وعده داده شده بر شما بشارت باد.»، یعنی این فرشتگان هستند که موجب تغذیه بعد تقوایی وجود انسان می‌شوند و موجبات عملی کردن تقوا را در وجود انسان با دستور خداوند به عمل می‌آورند.

انصاری بیان کرد: این تقوا موجب هموار شدن مسیر زندگی انسان و همچنین باعث برگزیدن تصمیات درست و شایسته آدمیان در بعد دنیا و آخرت می‌گردد. اما در نقطه مقابل این تقوا عاملی به اسم وسوسه یا فجور وجود دارد که از طریق شیطان با وسیله وسوسه بر جان آدمی وارد گشته و او را به سمت القائات شیطانی سوق می‌دهد. وسوسه به نجوای پنهانی در باطن انسان و بدون ظهور بیرونی و ظاهری توسط شیطان در زبان عرب گفته می‌شود. به بیان دیگر، شیطان با وسوسه‌های خود در ادراكات و احساسات و تمایلات ما تأثیر می‌گذارد و به آن‌ها جهت می‌دهد، یعنی به عبارتی شیطان به شكل عینی و خارجی هیچ تسلطی بر آدمی ندارد. پس وجود شیطان عملكرد نادرست انسان‌ها را توجیه نمی‌كند؛ زیرا در میان انسان‌ها افراد بسیاری هستند كه به وسوسه‌های او اعتنایی نمی‌كنند و راه صلاح را می‌پیمایند.

این مفسر قرآن اظهار کرد: شیطان بر انسان‌ها سلطه جسمی ندارد و به لحاظ فیزیكی نمی‌تواند كاری با انسان انجام دهد، یعنی او نمی‌تواند گریبان آدمی را بگیرد و از سویی به سویی بكشاند، یا نمی‌تواند دست آدمی را بگیرد و به سرزمین گناه سوق دهد، یا او را در منجلاب گناه بیفكند بلکه شیطان می‌تواند از طریق وسوسه در قوه وهم انسان تصرف كند و رفتاری را كه عقل و شرع ناپسند می‌شمارند، در قوه وهم پسندیده جلوه دهد و آدمی را به انجام آن ترغیب كند. به همین جهت انسان‌های گنهكار در دادگاه عدل الهی برای تبرئه خود فرافكنی می‌كنند و گناه خود را به دوش رهبران باطل و شیطان می‌اندازند و به خداوند می‌گویند كه آنان ما را به انجام گناه مجبور كردند. اما شیطان در پاسخ به آن‌ها می‌گوید: «خداوند به شما وعدۀ حق داد و من به شما وعده نادرست دادم. من بر شما تسلطی نداشتم، جز اینكه پیام مسمومی را از جنس فكر خودم به شما دادم و به انجام گناه دعوتتان كردم و شما به پیام من زودتر از سایر پیام‌ها چنگ زدید و دعوت مرا پذیرفتید! البته پیامبران الهی نیز به شما پیام داده بودند، اما شما گوشتان را به روی پیام آن‌ها بستید و به آن بی‌اعتنایی كردید. بنابراین، از شماتت من دست بردارید و خودتان را سرزنش كنید.»

وی افزود: برای اینکه انسان از دنباله‌روی شیطان مصون باشد، باید خود را به زینت تقوا مزیّن کند. قطعاً به‌واسطه تقواورزی سرکشی‌های نفس مهار می‌شود و درون پرآشوب آدمی آرام می‌گیرد و چالش‌ها و تنش‌های درونی به آثار مثبت معنوی تبدیل می‌شود.

انتهای پیام
captcha