به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محسن دیمهکار عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد، در نخستین جلسه امامتپژوهی در قصص قرآن که امروز 3 مردادماه، در دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: در طول تاریخ تفسیر امامیه و اهل سنت به طور غالب میبینیم که نگاه و بینش به صورت داستانی است. این داستانها و قصص از ابعاد گوناگونی بررسی شده است.
وی ادامه داد: افرادی از بعد ادبی افرادی از بعد زیباییشناسی به این حوزه نگاه کردند و عدهای دیگر نیز از منظر اسرائیلیات بررسی کردهاند یک سری برداشتهای مختصر در برخی آثار تفسیری امامیه داریم. در میان اندیشمندان شیعه و امامیه نیز این عرصه مغفول واقع شده است و فقط در برخی آثار تفسیری اشاره ای مختصر به آن ها شده است.
دیمه کار گفت: پس با عرصهای مواجه هستیم که غالبا مطالعه جدی بر این دسته از آیات انجام نشده است.
به تعبیر دیگر این آیات مهجور واقع شدهاند و ما با عرصه جدیدی روبرو هستیم.
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد بیان کرد: یکی از اغراض مهم قصه گویی در قرآن بحث هدایت و امامت است. براساس ادلههای روایی و حدیثی میتوان اثبات کرد که از اغراض مهم قصهگویی همین مطلب فوق است.
وی تصریح کرد: به نظر بنده در قصص قرآن شاهد نظام قرینه ها هستیم. آنچه که خداوند از امتهای پیشین برای پیامبر(ص) نقل میکند را میتوانیم به دنبال قرینه آن بعد از پیامبر(ع) جستوجو کنیم. عالیترین درجات هدایت بحث امامت است و براساس قصص قرآن میتوانیم امامت را معنا کنیم.
دیمهکار اظهار کرد: روایتی نیز در شیعه و هم در اهل سنت که رسول اکرم فرمودند: هر اتفاقی در امتهای پیشین رخ داده است در این امت نیز مو به مو اتفاق خواهد افتاد. به عنوان مثال در امتهای گذشته حضرت مریم(س) بوده و در امت پیامبر(ص) نیز حضرت فاطمه(س) بوده است. هدف قرآن از قصهگویی هدایت است و از این فضای قصص به خوبی استفاده کرده است.
وی افزود: خداوند قصه حضرت یوسف(ع) را در قرآن آورد که حقیقتی را متجلی کند. یعنی خداوند میتواند کاری کند که در چهره و سیمای حجت خودم کاری کنم که مردمان تا حدی متوجه چهره ملکوتی حضرت شوند که دستهای خود را ببرند و متوجه نشوند. با این تفاسیر که حضرت یوسف(ع) برای بار اول در مصر قدم نمیگزارد و از طفولیت در مصر بوده است. پس خداوند با این کار میخواهد بگوید که میتواند اثری در چهره حجت خود قرار دهد که مردمان به این وضع بیفتند.
رییس دانشکده علوم قرآنی مشهد بیان کرد: در مثال دیگر آیهای داریم تحت عنوان واتخذو مِن مَقامِ ابراهیمَ مُصلی که در حقیقت قسمتی است که حضرت ابراهیم(ع) در حال بنا کردن کعبه بوده است و تا ابد هر مسلمان که آنجا میرود باید نماز بخواند. در حقیقت زمین و خاک آنجا تفاوتی ندارد، خداوند ارزش معنوی برای آن زمین قائل شده است و همچنین مقام ابراهیم را در نزد بندگان بالا برده است.
انتهای پیام