امام حسن مجتبی(ع) در مورد ضرورت تربیت روحی و معنوی انسان و تغذیه روان او میفرمایند: در شگفتم از کسی که درباره غذای جسمانی خود فکر و اندیشه میکند ولیکن درباره نیازمندیهای روح و جان خویش نمیاندیشد. در نتیجه، شکم خود را از غذاهای زبانبخش حفظ میکند، ولی برایش اهمیت ندارد که افکار پلید و ناپسند در روان او وارد شده و وجودش را در معرض افکار پست و انحرافی قرار دهد.
اندیشمندان، استادان، معلمان و رهبران جامعه پس از خانواده نقش بسیار مهمی در باور کردن اندیشه و تربیت فکری انسان بر عهده دارند. امام حسن(ع) که خود از بزرگترین مربیان تاریخ هستند در این مورد میفرمایند: «اگر میخواهید نیازهای علمی و روحی خویش را برطرف کنید، آنها را از اهلش بخواهید.»
به حضرت عرض شد آنان چه کسانی هستند؟ امام فرمودند: همانهایی که خداوند در قرآن آنها را یادکرده و فرموده: تنها خردمندان و صاحبان اندیشه پند میگیرند و آنان همان اندیشمندان و عقلای جامعه هستند.
سپس امام از جد بزرگوار و پدر ارجمندش به عنوان پدران معنوی این امت یاد میکند و میفرمایند: «محمد و علی دو پدر این امت هستند. خوشا به حالکسی که حق آنان را بشناسد و پیرو آن دو در همه احوال باشد که اگر چنین بود، خدای تعالی او را از برترین ساکنان بهشت قرار میدهد و در پرتو کرامات و عنایات خویش خوشبخت میگرداند.»
همچنان که پدر، دلسوز تربیت و رشد فرزند خود است؛ این بزرگواران نیز همواره با دلسوزی پدرانه به دنبال دستیابی امت به رشد و رستگاری بودهاند. شأن «مربی بودن» میطلبد که او عشق به تربیت و رشد و دغدغه اصلاح و پیشرفت معنوی متربی خود داشته باشد. همگام بودن روحی و معنوی از مهمترین ویژگیهای یک مربی موفق است. محبت، دوستی و صمیمیت در راستای تعلیم و آموزش در تربیت از ارکان بلافصل شخصیت متربی است. امام حسن مجتبی(ع) در این باره میفرمایند: «خویشاوند کسی است که مهر و محبت قلبی او را به انسان نزدیک کند، گرچه از نظر نسبی دور باشد و بیگانه، کسی است که نبودن مهر و صفا و ارتباط قلبی او را دور کرده است، گرچه از حیث نسبت نزدیکترین فرد به انسان باشد. همانا چیزی از دست به تن نزدیکتر نیست، ولی در صورت خیانت دست یا فاسد شدن، آن را از بدن جدا میکنند و این نزدیکترین عضو به بدن، بیگانه میشود.»
امام ارتباط صمیمی و محبت قلبی را بر ارتباط ظاهری و نسبی مقدم داشته و آن را ریشهدارتر از سایر ارتباظات قلمداد میکند. و یا گاهی مربی در مقام قضاوت قرار میگیرد که باید به بهترین شکل بین رهجویان خود رعایت عدالت کند، حتی اگر آنها خردسال و کودک باشند؛ چنان که در روایتی آمده است: روزی دو کودک خردسال، هر کدام خطی نوشته بودند و برای داوری در میان آنها و انتخاب بهترین خط، به حضور امام حسن آمدند. امام علی(ع) که ناظر این صحنه بودند، به فرزندشان امام حسن(ع) گفتند: فرزندم دقت کن چگونه داوری کنی، چراکه این خود یک نوع قضاوت است و خداوند در روز قیامت درباره آن از تو سؤال میکند.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تربیت انسان، محیط است. محیط نقش اساسی در ساخت یا تخریب شخصیت انسان ایفا میکند. مدارس، دانشگاهها، مراکز آموزشی، رسانههای عمومی، مراکز نظامی ـ سیاسی، فیلم، سینما، ماهواره، اینترنت و... عوامل کارسازی در امر تربیت هستند. این مراکز اگر تحت کنترل و مراقبت عقلای جامعه باشند و گردانندگان آن افراد متعهد و آشنا به نیازهای نسل جدید باشند، تأثیر شایان توجهی در امر تربیت و مصاحبت افراد خواهد داشت. یکی از محافل ارزشمند که نقش مهمی در نشاط روح و تربیت روان دارد، مسجد است. مساجد از زمانهای گذشته مرکز اجتماع خوبان و صالحان بوده است و طبیعی است که از هرگونه آلودگی و ورود افراد ناپاک دور است. کودکان، نوجوانان، جوانان، افراد میانسال و سالخورده همگی در این مکان مقدس گردهم آمده و از عطر روحانی آن استشمام میکنند.
امام مجتبی(ع) در بیان زیبا در مورد بهرهمندی انسان از این قضا میفرماید: «هر کس همیشه به مسجد رفت و آمد داشته باشد یکی از این هشت چیز نصیبش میشود: نشانههای محکم، برادر قابل استفاده(علمی و معنوی)، دانشی تازه، رحمتی مورد انتظار، سخنی که به راه راست هدایت کند یا از هلاکت برهاند و ترک گناهان لز روی شرم و حیا و یا از ترس خدا.»
امام مجتبی(ع) تربیت شده پدری همچون امیرالمؤمنین(ع) است که در فرمایشی، در بازداشتن از حضور فرزندش امام حسن مجتبی(ع) در مجلسی نامطمئن میفرماید: «فرزندم از حضور در مجالس و محلهایی که تهمتزا بوده و گمانهای بد در مورد آنها میرود بپرهیزید؛ زیرا همنشین بد انسان را دگرگون میکند.»
والدین باید با تمام وجود با درک سن و موقعیت فرزندان خود و کنترل غیرمستقیم آمد و شدها و دوستان آنان، با تدبیری خاص مانع شرکت فرزندان خود در برخی جمعها، محافل و جشنها شوند.
منبع: ensani.ir
انتهای پیام