به مناسبت 28 آبانماه و روز جهانی «فلسفه»، عباس جوارشکیان، عضو هیئت علمی و دانشیار فلسفه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در یادداشتی به تحولی که ملاصدرا در فلسفه اسلامی ایجاد کرد، پرداخته است که از نظر میگذرد.
تحولی که ملاصدرا در فلسفه اسلامی ایجاد کرده است، تحولی بنیادی است؛ یعنی نگاه او به هستی در مقایسه با نگاه شخصی مانند ابنسینا بسیار متفاوت است، چراکه او اصولی مانند «اصل اصالت وجود» را بنیان نهاده و نتیجه گرفته است که در پیشینه فلسفه از آن خبری نبوده است و اگر بوده فیلسوفان به آن توجه ویژه و آگاهانه نداشتند و حتی برخی به آن باور هم نداشتند.
ملاصدرا در موضوعات فلسفی همچون فلسفه نفس، تربیت، طبیعت و تا حدودی فلسفه سیاست ورود پیدا کرد و بر مبنای دستگاه فلسفی خود مطالبی را بیان کرده است، ضمن اینکه فلسفههای او سرمایه و میراث ارزشمندی است که به دست ما رسیده است و جا دارد که بر آن کار شود تا بتوان از نتایج خوب آن، در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی بهره برد.
دستگاه فلسفی ملاصدرا از قابلیتهای بسیار فراتری نسبت به فلسفههای افراد قبل از خود برخوردار است زیرا این فلسفه ملاصدرا دارای معارف وحیانی، عقلانی و کلامی است و خود او نیز دارای شخصیتی عرفانی بود. این فلسفه جامعیت کاملی پیدا کرده به طوری که تا امروز از دستگاه فلسفی ملاصدرا بهرهمند هستیم. بنابراین فلسفه او از توانمندی بسیار بالایی همراه است که در حل مسائل کمک میکند.
ملاصدرا هم بهصورت مستقیم و هم در دیگر آثار تفسیری خود به تفسیر قرآن پرداخته است، اگرچه تفسیر کاملی از قرآن نداشته است، اما در همان بخشهایی که دست به تفسیر قرآن زده از افراد بزرگ و درجه بالایی حساب میشود بنابراین هرمقداری که دست انسان به لحاظ علمی غنی باشد، فهم از قرآن نیز عمیقتر خواهد بود. تفسیر ملاصدرا از قرآن تفسیری قابل توجه است و آثاری که در راستای تفسیر قرآن دارد نیز بسیار ارزشمند بوده به طوری که تا امروز محل مراجعه دانشمندان و اهل علم است. همچنین اغلب کسانی که با فلسفه ملاصدرا مخالف بوده و هستند، دلیل مخالفت آنها عدم آگاهی و شناخت با فلسفه است.
انتهای پیام