در دهههای اخیر، مطالعات جامعهشناسی دین و رفاه اجتماعی بار دیگر به اهمیت نقش ارزشهای الهی و اخلاقی در پایداری جوامع انسانی بازگشتهاند. نظریهپردازان جامعهشناسی نشان دادهاند؛ سرمایه اجتماعی و همبستگی اخلاقی، در کنار سرمایه اقتصادی و سیاسی، یکی از ارکان حیاتی دوام جامعه است. در همین مسیر، آموزههای قرآنی درباره تکافل اجتماعی، تصویری جامع از پیوند میان ایمان، اخلاق و عدالت اجتماعی ارائه میدهند؛ الگویی که از سطح رفتار فردی فراتر میرود و بنیانهای ساختاری جامعه را هدف میگیرد.
تکافل اجتماعی در قرآن، نه صرفاً نوعی همیاری اقتصادی، بلکه نظامی از مسئولیتهای اخلاقی و الهی است که بر رابطه متقابل میان انسانها و بر محور کرامت انسانی استوار است. خبرنگار ایکنای خراسانرضوی با سیدمحسن میرسندسی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در خصوص موضوع تکافل اجتماعی در قرآن کریم، بازخوانی علمی این مفهوم و بررسی کاربردهای اجتماعی آن در جامعه شهری معاصر، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
قرآن بر این نکته تأکید دارد که ایمان حقیقی بدون مسئولیت اجتماعی معنا ندارد. در سوره «بلد» آیه 11 تا 16 میفرماید: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاک مَا الْعَقَبَةُ فَک رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِی یوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ یتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْکینًا ذَا مَتْرَبَةٍ؛ اما او از گردنه [سخت] نگذشت! و تو چه دانی که آن گردنه چیست؟ آزاد کردن بندهای، یا اطعام در روز گرسنگی، به یتیمی نزدیک یا مسکینی خاکنشین.»
در این آیات، عمل اجتماعی نیک نهفقط نشانه ایمان، بلکه مسیر عبور انسان از سختیها بهسوی رستگاری معرفی شده است. از دیدگاه معرفتی، تکافل اجتماعی در قرآن پیوندی سهگانه دارد: ایمان، عمل صالح و عدالت اجتماعی. این پیوند در آیه 277 سوره بقره نمایان است: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و نماز بر پا داشته و زكات داده اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى شوند.»
در شهرهای امروز، که روابط انسانی اغلب سرد، پراکنده و مبتنی بر منافع آنی شده است، آموزههای قرآنی میتوانند چارچوبی اخلاقی برای بازسازی همدلی و تعاون فراهم کنند. قرآن، اساس روابط سالم را بر کرامت انسانی و احترام متقابل استوار میداند. قرآن در آیه 13 سوره حجرات میفرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکم مِّن ذَکرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ؛ ای مردم؛ ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملتها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.»
این آیه، بنیان جامعه مدنی قرآنی را ترسیم میکند: تنوع بهجای تمایز، شناخت بهجای رقابت. از منظر جامعهشناسی شهری، یکی از چالشهای اساسی جوامع مدرن، کاهش اعتماد اجتماعی است.
یافتههای پژوهشهای جدید در دانشگاههای مالایا و قاهره نشان میدهد که جوامعی که در آنها شبکههای دینیِ اعتماد و همیاری فعال هستند، از سطح خشونت شهری پایینتر و حس تعلق اجتماعی بالاتر برخوردارند. در قرآن نیز، این پیوند میان ایمان و نظم اجتماعی بهروشنی دیده میشود. خداوند در آیه 71 سوره توبه میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ؛ مردان و زنان باایمان، یار و ولی یکدیگرند؛ به کارهای نیک فرمان میدهند و از کارهای بد بازمیدارند.»
در فضای شهری، این اصل میتواند مبنای نهادسازی مدنی باشد: ایجاد شبکههایی از همیاری داوطلبانه، انجمنهای اخلاقی و نهادهای مشاوره اجتماعی که بر ارزشهای قرآنی استوارند. قرآن همواره بر گفتوگو، مشورت و اصلاح اجتماعی تأکید میکند: «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ؛ کارشان بر پایه مشورت در میان خودشان است.»(شوری/۳۸). بدین ترتیب، تقویت همدلی اجتماعی در شهرها نیازمند پیوند میان سه حوزه است: آموزش اخلاقی، اعتماد اجتماعی، و مشارکت نهادینهشده بر محور تقوا و خیر عمومی.
حمایت از نیازمندان در قرآن نهفقط وظیفهای اخلاقی، بلکه حقی الهی است که در مال توانگران قرار داده شده است. خداوند در آیه ۱۹ سوره «ذاریات» میفرماید: «وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ و در اموال آنان، حقی برای سائل و محروم است؛ در این آیه، واژه «حق» به معنای مالکیت متقابل است، نه لطفی یکسویه؛ یعنی در جامعه ایمانی، دارایی بهگونهای توزیع میشود که شأن انسانی هیچکس فروکاسته نشود.
پژوهشهای اقتصادی معاصر، بهویژه در مالزی، اندونزی و عربستان نشان دادهاند که نظام زکات و وقف اسلامی، در صورت سازماندهی مدرن، میتواند نقش مؤثری در کاهش فقر شهری ایفا کند. اما قرآن از ما میخواهد از ظاهر صدقه فراتر رویم و به نیت و کیفیت آن بیندیشیم، کلام الهی در آیه 264 سوره بقره میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکم بِالْمَنِّ وَالْأَذَی؛ ای کسانیکه ایمان آوردهاید، صدقات خود را با منت و آزار باطل نکنید.» آیه، در حقیقت مرز میان خدمت اجتماعی حقیقی و رفتار نمایشی را روشن میسازد.
از منظر سیاستگذاری اجتماعی، آموزههای قرآنی بر سه اصل در حمایت از محرومان تأکید دارند:
۱. عدالت در توزیع منابع، نه صرفاً کمک موقتی
۲. توانمندسازی نیازمندان از طریق احترام به کرامت آنان
۳. نهادسازی برای استمرار حمایت
اسلام با نهادهایی چون زکات، وقف، صدقات و قرضالحسنه، چارچوبی برای پایداری اقتصادی ـ اجتماعی فراهم کرده است. در جامعه شهری امروز، بازآفرینی این نهادها به شکل مؤسسات مدنی و اجتماعی میتواند جایگزین وابستگی صرف به نظامهای بوروکراتیک رفاه شود.
در دهه اخیر، تجربه برخی شهرهای اسلامی مانند کوالالامپور و جاکارتا نشان میدهد که ترکیب مدیریت علمی با اصول قرآنی میتواند الگویی موفق از «رفاه اخلاقمحور» پدید آورد؛ الگویی که نه بر مصرفگرایی، بلکه بر کرامت و خوداتکایی انسان استوار است.
در منطق قرآن، هر انسان در برابر خدا و جامعه مسئول است. مسئولیت اجتماعی نه امری قراردادی، بلکه بخشی از هویت ایمانی انسان است. قرآن در سوره نساء آیه 123 میفرماید: «مَّن یعْمَلْ سُوءًا یجْزَ بِهِ وَلَا یجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِیا وَلَا نَصِیرًا؛ هر کس کار بدی انجام دهد، جزایش را میبیند و جز خدا سرپرست و یاوری ندارد.» این آیه بیانگر پیوند میان کنش فردی و پیامد اجتماعی آن است. در دیدگاه قرآنی، مسئولیت اجتماعی ریشه در اختیار و عقل دارد. خداوند انسان را موجودی آزاد آفرید، اما این آزادی را با پاسخگویی همراه ساخت، در سوره بقره آیه 286 آمده است: «لَا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وسعها» از این منظر، هر شهروند در حد توان خویش در برابر آسیبهای اجتماعی مسئول است؛ از بیتفاوتی تا ترک امر به معروف، همه میتواند نشانه ضعف عقلانیت اجتماعی باشد.
یافتههای جامعهشناسی معاصر نیز نشان دادهاند؛ حس مسئولیت مدنی با سطح اعتماد نهادی و ایمان دینی همبستگی مستقیم دارد. جوامعی که در آنها دین بهعنوان منبع معنایی عمل میکند، شهروندان در برابر یکدیگر احساس مسئولیت بیشتری دارند. این همان چیزی است که قرآن با واژه «أُمَّةٌ وَسَطًا» (امت میانهرو) در سوره یقره آیه 143 بیان میکند: «وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتی میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله ای را که بر آن بودی فقط به خاطر این قرار دادیم تا کسانی که از پیامبر پیروی می کنند از کسانی که از اسلام و اطاعت پیامبر برمی گردند [و متعصبانه به قبله پیش از کعبه می مانند] معلوم و مشخص کنیم؛ گر چه این حکم جز بر کسانی که خدا هدایتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نیست که ایمان شما را تباه کند؛ زیرا خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است.» در جامعه قرآنی، هر فرد شاهد و ناظر بر رفتار اجتماعی دیگران است؛ نه برای قضاوت، بلکه برای مراقبت و اصلاح.
نهادینهسازی این مسئولیت مستلزم دو مؤلفه است: نخست آموزش اخلاق اجتماعی در نهادهای تربیتی، دوم ایجاد بسترهای مشارکت عمومی. قرآن در سوره نحل آیه 90 میفرماید: «اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ خداوند به عدل و احسان فرمان مىدهد و همچنین به بخشش به نزدیکان و از فحشا و منکر و ستم، نهى مىکند. خداوند به شما اندرز مى دهد، شاید متذکر شوید.»
عدالت، بُعد ساختاری مسئولیت است و احسان، بُعد اخلاقی آن. جامعهای که بتواند این دو را در رفتار شهروندان نهادینه کند، از بیتفاوتی و گسست اجتماعی در امان خواهد بود.
نظام تکافل اجتماعی اسلامی در برابر بحرانهای اجتماعی مدرن، همچون انزوا، فردگرایی و نابرابری، پیامی روشن دارد. بازگرداندن انسان به جایگاه خلیفهاللهی خویش. قرآن در سوره بقره آیه 30 میفرماید: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً؛ من در زمین جانشینی قرار میدهم) این خلافت به معنای مسئولیت برای آبادانی زمین و برقراری عدالت است. درنتیجه، تکافل اجتماعی ابزار تحقق این مأموریت است.
از منظر نظریههای توسعه پایدار، مدل اسلامی تکافل میتواند میان عدالت، معنویت و کارآمدی اقتصادی تعادل برقرار کند. در پژوهشهای جدید، نظام تکافل بهعنوان یکی از بدیلهای اخلاق محور نظامهای رفاه سکولار معرفیشده است؛ زیرا بر همبستگی درونی و انگیزه معنوی تکیه دارد، نه صرفاً بر منافع مالی.
در سطح فردی، تکافل اجتماعی باعث ارتقای سلامت روانی و رضایت از زندگی میشود. مطالعات روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که افرادی که در فعالیتهای خیریه و همیاری اجتماعی مشارکت دارند، سطح اضطراب و احساس بیمعنایی کمتری تجربه میکنند. قرآن در سوره نحل آیه 97 نیز همین معنا را بیان میکند: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً؛ هر کس کار شایستهای کند، چه مرد و چه زن، درحالیکه مؤمن باشد، قطعاً او را به زندگی پاکیزهای زنده میداریم.» زندگی پاکیزه در این آیه، همان زندگی سرشار از معنا، ارتباط و آرامش است که در سایه همدلی و خدمت حاصل میشود.
در سطح اجتماعی، بازآفرینی نظام تکافل میتواند به تقویت عدالت ساختاری، کاهش فقر، و احیای اخلاق جمعی کمک کند. در جهان پرشتاب و منفعتمحور امروز، قرآن دعوتی است به بازاندیشی در انسانیت؛ اینکه رشد اقتصادی اگر با تکافل همراه نباشد، به بحرانهای اخلاقی و نابرابری اجتماعی خواهد انجامید.
جامعهای که در آن همدلی، تعاون و حمایت از ضعیفان نهادینه شود، مصداق جامعه سالم و «امت واحده» قرآنی خواهد بود، در سوره مبارکه انبیاء آیه 92 آمده است: «إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ؛ و بی تردید این [اسلام] آیین [حقیقی] شماست در حالی که آیینی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید.»
درمجموع تکافل اجتماعی در قرآن، بازتاب جهانبینیای است که انسان را در شبکهای از مسئولیتهای اخلاقی، اقتصادی و معنوی میبیند. در این نگاه، ایمان بدون تعهد اجتماعی ناقص است، و جامعهای که از همدلی تهی شود، از معنای انسانیت فاصله میگیرد. در عصر کنونی که بحران اعتماد، فقر عاطفی و نابرابری به چالشی جهانی تبدیلشده است، بازگشت به آموزههای قرآنی درباره تکافل میتواند افقی تازه برای بازسازی عدالت، کرامت و همزیستی بگشاید؛ جامعهای که در آن، هر فرد نه تماشاگر، بلکه شریک در سعادت دیگران است.
انتهای پیام