کد خبر: 4313440
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۱
محمدعلی انصاری:

شب در قرآن به‌منزله‌ میدان تربیت روح و تقویت اراده معرفی می‌شود

صاحب تفسیر مشکاة گفت: در قرآن شب به‌منزله‌ میدان تربیت روح و تقویت اراده معرفی می‌شود؛ ظرفی است که در آن پیامبر مأمور می‌گردد برخیزد و با پروردگار خویش مناجات کند، تا توانی یابد برای رسالت روز.

محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانال‌های مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر می‌شود، با موضوع «معراج پیامبر(ص) به چه معناست؟» اظهار کرد: ذکر واژه‌ «لیلًا» در آیه‌ی شریفه‌ «سُبحانَ الَّذی أَسری بِعَبدِهِ لَیلًا» در نگاه نخست ممکن است زائد بنماید، زیرا خود واژه‌ «إسراء» در زبان عربی به معنای «سیر در شب» است. بنابراین، پرسش این است که افزودن کلمه‌ «لیلًا» چه ضرورتی دارد؟

وی ادامه داد: در پاسخ باید توجه داشت که در زبان قرآن و ادبیات عرب، قیدها بر دو گونه‌اند: قید توضیحی یا تأکیدی، و قید احتراضی. قید احتراضی برای تمایز و استثناست؛ یعنی می‌خواهد بگوید «این و نه غیر این». چنان‌که در این‌جا، اگر گفته شود «لیلًا» به‌عنوان قید احتراضی آمده، مفهومش این است که سیر پیامبر در «شب» واقع شده است و نه در «روز». 

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: اما از آن‌جا که واژه‌ «إسراء» خود دلالت بر شب دارد، آوردن «لیلًا» دیگر از جنس توضیح و تأکید است، نه احتراض. بدین ترتیب، ذکر «لیلًا» در این آیه نوعی تأکید افزون بر شبانگی معراج است؛ یعنی خداوند خواسته است اهمیت ویژه‌ شب را در این سیر الهی برجسته‌تر سازد.

انصاری افزود: اکنون باید دید این شب چه ویژگی و خصوصیتی دارد که قرآن بر آن چنین تأکیدی نهاده است. روشن است که ذات اقدس الهی از زمان و مکان منزه است؛ او را شب و روز، ماضی و مستقبل، معنا ندارد. «هُوَ الأوَّلُ وَالآخِرُ وَالظّاهِرُ وَالْباطِنُ»؛ او فراتر از زمان و مکان است.

وی در ادامه گفت: بنابراین، هنگامی که در آیه از شب سخن می‌گوید، این «شب» به لحاظ نظام تکوینی و تشریعی انسان معنا می‌یابد؛ یعنی در نظام آفرینش، شب برای انسان ظرفیتی خاص دارد. قرآن می‌فرماید: «وَالَّذینَ یَبیتونَ لِرَبِّهِم سُجَّدًا وَ قِیامًا»؛ شب، عرصه‌ خلوت و انس با معبود است؛ جهانی است از صفا، عشق و معرفت، برای طالبان حقیقت.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: در سوره‌ «مزّمّل» نیز می‌فرماید: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِیَ أَشَدُّ وَطأً وَأَقوَمُ قیلًا؛برخاستن در دل شب، روح را استوار و گفتار را راستین می‌سازد». به پیامبر(ص) خطاب می‌کند:«یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّیلَ إِلَّا قَلِیلًا؛ ای جامه بر خود پیچیده، شب را جز اندکی به عبادت برخیز».

انصاری افزود: در این آیات، شب به‌منزله‌ میدان تربیت روح و تقویت اراده معرفی می‌شود؛ ظرفی است که در آن پیامبر(ص) مأمور می‌گردد برخیزد و با پروردگار خویش مناجات کند، تا توانی یابد برای رسالت روز. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحًا طَوِیلًا؛ آن نیرویی که در روز برای دعوت و جهاد و تبلیغ نیاز داری، در پرتو شب‌زنده‌داری حاصل می‌شود».

وی تصریح کرد: پس شب، مدرسه‌ استقامت و مقام انقطاع است؛ شبی که سراسر راز است و راه، و در آن «انسانِ طالب»، گام به وادی شهود می‌نهد. از همین رو، قرآن در سیر معراج پیامبر(ص)، شب را به عنوان زمان این حرکت برمی‌گزیند. «سُبحانَ الَّذی أَسری بِعَبدِهِ لَیلًا؛ پاک و منزه است آن‌که بنده‌ خویش را شبانگاهان سیر داد».

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: اکنون که «زمان» این سیر (شب) روشن شد، نوبت به «فاعل» و «مفعول» آیه می‌رسد. فاعل این سیر خداوند سبحان است و مفعول آن بنده او. در این‌جا نکته‌ای لطیف نهفته است. خداوند نفرمود «بر پیامبرش» یا «بر رسولش»، بلکه گفت: «بر بنده‌ی خویش». زیرا عبودیت، عالی‌ترین مقام انسان کامل است. در تشهد نماز نیز می‌گوییم: «أشهد أن محمدًا عبدُه و رسولُه؛ یعنی نخست عبودیت، سپس رسالت».

وی افزود: اکنون پرسش این است که وقتی می‌گوییم «عبد»، منظور چیست؟ آیا مقصود روح مجرد پیامبر است یا جسم مادی او؟ یا ترکیبی از هر دو؟ پیامبر اکرم(ص) انسانی بود که از پدری به نام عبدالله و مادری به نام آمنه متولد شد؛ یعنی از جنس بشر، با جسم و جان. اما در او روحی الهی و مقامی ربانی دمیده شده بود. پس وقتی خداوند می‌فرماید «بِعَبدِهِ»، منظور تمام وجود پیامبر(ص) است.

انصاری تصریح کرد: بنابراین، در این سیر آسمانی، هم جسم پیامبر(ص) رفت و هم روحش. زیرا اگر فقط روح او می‌رفت، دیگر واژه‌ی «عبد» صادق نبود؛ و اگر تنها جسم می‌رفت، حقیقت معراج تحقق نمی‌یافت. پس در واقع، این سیر شبانه، حرکت همه‌جانبه‌ وجود پیامبر بود؛ سیر جسم و جان در مسیر قرب الهی.

انتهای پیام
captcha