کد خبر: 4320925
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۲
محمدعلی انصاری مطرح کرد

راز توازن درونی و بیرونی از نگاه امام سجاد(ع)

صاحب تفسیر مشکاة گفت: در شرحی بر فرازهای دعای امام سجاد(ع)، این آموزه مطرح می‌شود که هر رفعت و جایگاه بیرونی تنها زمانی ارزشمند است که با فروتنی، نیازمندی و خضوع درونی همراه باشد؛ توازنی که اگر برهم بخورد، انسان را در معرض بزرگ‌ترین لغزش‌های اخلاقی و معنوی قرار می‌دهد.

محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانال‌های مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر می‌شود، با موضوع «شیوه‌نامه تقوا به بیان امیرالمومنین(ع) (قسمت سوم)» اظهار کرد: در شرحی بر فرازهای دعای امام سجاد(ع)، این آموزه مطرح می‌شود که هر رفعت و جایگاه بیرونی تنها زمانی ارزشمند است که با فروتنی، نیازمندی و خضوع درونی همراه باشد؛ توازنی که اگر برهم بخورد، انسان را در معرض بزرگ‌ترین لغزش‌های اخلاقی و معنوی قرار می‌دهد.

وی ادامه داد: انسان هنگامی که با ساختار حیرت‌انگیز ادعاهای امام سجاد(ع) مواجه می‌شود، از خود می‌پرسد: وجود مبارک امام سجاد(ع) چه می‌دیده، چه می‌چشیده و چه می‌آموخته که چنین کلمات الهی از زبان او جاری می‌شود؟ این سخنان چیزی جز حقیقت ناب وحیانی نیست. چنان‌که گفته‌اند: «صدیا انتها أرفا بأصل مزاجٍ لم یتفرّقا»؛ یعنی جز این نیست که این کلمات و معارف از یک سرچشمه واحد نوشیده‌اند.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: اگر کلام الهی وحیانی است، این بیانات امام نیز جز از سرچشمه وحی برنمی‌خیزد. این‌ها سخنانی نیست که یک انسان عادی بنشیند و بر زبان آورد؛ پشتوانه آن، همان حقیقتی است که پیامبر(ص) فرمود: «إنّی تارک فیکم الثقلین؛ کتاب الله و عترتی.»

انصاری افزود: امام سجاد(ع) در این فراز عرضه می‌دارند: «پروردگارا، مرا در میان مردم به درجه‌ای بالا مبر، مگر آنکه به همان اندازه در درونم مرا پایین بیاوری.» نکته مهم همین‌جاست. «رفعت» به‌معنای بلندی و «درجة» پله‌ای است رو به بالا، در مقابلِ «دَرَک» که پله‌های رو به پایین است؛ همان «دَرَکات جحیم». امام می‌فرمایند: اگر در میان مردم مرا بالا می‌بری، به همان مقدار در درون خودم احساس فروتنی کنم.

وی عنوان کرد: در اینجا به یک نکته بنیادین می‌رسیم: آیا اساساً رفعت و بلندی در میان مردم خوب است یا بد؟ به‌صورت کلی، چه در دنیا و چه در آخرت، چه مادی و چه معنوی، این بلندی امری مطلوب است. این جزو دعاها، آرزوها و تلاش‌های انسان مؤمن است. انسان باید همت بلند داشته باشد؛ چنان‌که گفته‌اند: «إنّ الطیر یطیر بجناحیه و الإنسان المؤمن یطیر بهِمّته.» در امور دینی نیز باید بلندهمت بود؛ نه اینکه کم بخواهیم. باید به دنبال اخلاق والاتر، تقوای بیشتر و قله‌های بلندتر بود: «واجعلنا للمتقین إماماً.» همچنین در خوبی‌ها سبقت‌گرفتن امر مطلوب است: «فاستبقوا الخیرات»، «و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون».

صاحب تفسیر مشکاة گفت: در عرصه مادی نیز چنین است. مگر نه اینکه حضرت در دعا از خداوند وسعت رزق طلب می‌کند؟ اگر روزی انسان از راه حلال باشد، نعمتی الهی است. امداد الهی برای بندگان، در قرآن نیز با رزق، مال و امکانات توصیف شده است. پس بالا رفتن انسان در جامعه، چه معنوی و چه مادی، امری پسندیده است. همچنین دعا می‌کنیم: «ربّ زدنی علماً»؛ علم، تقوا، موقعیت و عزت بیشتر.

انصاری ادامه داد: اما درست از لحظه‌ای که انسان یک پله از دیگران بالاتر می‌آید، خطر آغاز می‌شود. این سخن امام معصوم بسیار تکان‌دهنده است:«کَفى بالمرءِ فِتنةً أن یُشارَ إلیه بالأصابع.» همین که مردم با انگشت به انسان اشاره کنند، چه به مال، چه به علم، چه به موقعیت، اگر مراقبت نکند، فتنه‌ای بزرگ او را فرا می‌گیرد. زیرا هرچه انسان بالاتر رود، اگر سقوط کند، سقوطش سنگین‌تر است.

وی بیان کرد: راه‌حل چیست؟ آیا نباید بالا رفت؟ نباید تلاش کرد؟ نه. باید بالا رفت؛ باید در معنویات و مادیات رشد کرد. اما هر صعودی نیازمند یک نزول درونی است؛ یک توازن. این همان چیزی است که امام سجاد(ع) می‌فرمایند. اگر انسان در بیرون بالا رود اما در درون پایین نیاید، فاجعه‌ای رخ می‌دهد: فرعونیّتِ پنهان نفس برمی‌خیزد.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: اگر تمجیدها، تحسین‌ها، «طیّب الله» و «تقبل الله»ها وارد نفس شوند، درون انسان فرعونی بیدار می‌شود. هرکس درون خود یک «فرعون بالقوه» دارد و آنچه او را فعال می‌کند همین تمجیدها و توجه‌هاست. در مثنوی آمده است:«هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست.» طاوس، با آن پرهای زیبا، هنگامی که مردم تحسینش می‌کردند، سر به زیر داشت؛ زیرا پای زشت خود را می‌دید. این تمثیلی است از حال انسان مؤمن. امیرالمؤمنین(ع) نیز وقتی مردم او را ستایش می‌کردند، می‌فرمود: «اللهم اغفر لی ما لا یعلمون.»

انصاری افزود: پس اگر کسی در علم، تقوا، موقعیت اجتماعی یا دارایی بالا رود و این نگاه‌ها در نفس او اثر بگذارد، نفسش طاغوت می‌شود و او را نابود می‌کند. امام سجاد(ع) برای پیشگیری از این خطر می‌فرمایند:«خدایا، هر درجه و رفعتی که در بیرون به من می‌دهی، همان مقدار مرا در درونم کوچک گردان.» هرچه علم انسان بیشتر شود، جهل خود را بیشتر می‌بیند. داستان طلبه‌ای که ابتدا با دانستن چند قاعده نحوی احساس علم می‌کرد، اما هرچه در مراتب بالاتر فقه و اصول پیش رفت، بیشتر فهمید که چه اندازه نمی‌داند، نمونه‌ای از همین حقیقت است. بزرگان علم نیز هرچه بالاتر رفته‌اند، بیشتر بر جهل خود واقف شده‌اند.

وی ادامه داد: امام در ادامه می‌فرمایند:«ولا تُحدِث لی عزّاً ظاهراً إلا أحدثتَ لی ذُلّاً باطناً.» این فراز از زیباترین بخش‌های دعای امام سجاد(ع) است. انسان باید در بیرون استغنا داشته باشد، اما در درون سراسر احتیاج. نفس انسان توانایی عجیبی دارد که دو حالت متضاد را هم‌زمان در خود جای دهد: شادی در ظاهر و غم در باطن؛ استغنا در بیرون و نیاز در درون. این اوج رشد نفس انسانی است.

صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: در بیرون، هرچه نیاز انسان به دیگران کمتر باشد، عظمت او افزون‌تر می‌شود؛ اما در درون، هرچه نیاز او به خدا بیشتر باشد، ایمانش کامل‌تر است.«إنّ الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنّم.»استغنا از خدا، ریشه کفر است؛ اما فقر و نیاز به خدا، ریشه ایمان. بنابراین امام سجاد(ع) می‌فرمایند:«پروردگارا برای من عزت بیرونی قرار مده مگر آنکه در باطن، به همان مقدار، احساس فقر و نیاز به تو در دلم ایجاد شود.» اگر این توازن از میان برود، انسان تباه می‌شود؛ اما اگر برقرار باشد، نفس کامل می‌گردد.

انتهای پیام
captcha