به گزارش ایکنا از خراسانرضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانالهای مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر میشود، با موضوع «نگاهی به مفهوم شکر» اظهار کرد: خداوند کتاب آسمانی را به موسی عطا کرد و آن را مایه هدایت بنیاسرائیل قرار داد؛ کتابی که پیام مرکزی آن، دعوت انسان به توحید و پرهیز از هرگونه اتکا و سپردنِ ربوبیت و ولایت به غیرِ خدا بود. سپس با تعبیر «ذُرِّیَّةَ مَن حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ» یادآور میشود که بنیاسرائیل از نسل کسانیاند که همراه نوح بر کشتی نجات نشستند؛ نسلی که در سختترین دورانها باقی ماند و ادامهدهنده راه پاکانِ پیشین شد.
وی ادامه داد: در اینجا پرسشی ادبی مطرح میشود که چرا واژه «ذُرِّیَّةَ» با نصب آمده است؟ ادبای عرب این ساختار را «نصب بر اختصاص» میدانند؛ یعنی گویی خداوند میخواهد بفرماید: «شما را، ای فرزندانِ آن حاملانِ نجات، بهطور ویژه مورد خطاب قرار میدهم». همانگونه که در آیه تطهیر «أَهْلَ الْبَیْتِ» با نصب آمده و علمای ادب آن را نوعی تأکید و اختصاص دانستهاند، در اینجا نیز «ذُرِّیَّةَ» به همین قاعده منصوب شده است تا بنیاسرائیل را بهعنوان بازماندگان نسل پاکِ نوح برجسته سازد و توجه دهد که میراثدار چه سابقه و چه شأنی هستند.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: خداوند پس از آنکه نام نوح را میبرد، عظمت شخصیت او را نیز یادآور میشود؛ پیامبری که گستردهترین سلام الهی در قرآن نصیب او شده است: «سَلامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ». این سلام، نه فقط در محدودهای خاص، بلکه در همه عوالم و زمانها جاری است. عظمت نوح از آن روست که «عَبْداً شَکُوراً» بود؛ بندهای که حقیقت عبودیت را با شکر پیوند داده بود. عبودیت او، عبودیتی تهی از هرگونه خودبینی و آمیخته با اخلاص کامل بود و شکر او نیز معرفتمندانه، عمیق و وجودی بود.
انصاری افزود: در قرآن بارها تأکید شده است که شکر، سازوکار رسیدن به عبودیت است. انسانِ شاکر نخست نعمت را میشناسد، سپس ولیّ نعمت را، و در نهایت مسیر درست بهرهبرداری از نعمت را. شکر، صرف گفتن «شُکرُلله» نیست؛ بلکه شناخت فرصتهایی است که خدا به انسان بخشیده و بهکارگیری درست آنها در مسیر رشد و تعالی. هر نعمتی که انسان را پیش ببرد، نعمت است و هر آنچه انسان را متوقف کند، ضد نعمت. وقتی انسان نعمتها را، صاحب نعمت را و جهت درست مصرف نعمت را شناخت، شکر محقق شده است.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر، ابلیس در آغاز آفرینش انسان، هدف اصلی خود را چنین بیان کرد: «وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ». یعنی میکوشم شکر را از بندگان تو بگیرم. بنابراین، جنگ اصلی شیطان با انسان، جنگ علیه شکر است. اما خداوند نیز فرمود: «إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ»؛ یعنی شیاطین بر بندگانِ شاکر و عابد راهی ندارند. بدینسان، وقتی «عبودیت» با «شکر» همراه شود، شیطان بیاثر میشود و انسان به مقام استواری میرسد.
صاحب تفسیر مشکاة در ادامه گفت: پس از یادکرد نوح، قرآن توجه را دوباره به بنیاسرائیل برمیگرداند. علت تکرار یاد آنان این است که بنیاسرائیل، یکی از جامعترین نمونههای مطالعه اجتماعی و اخلاقی در تاریخ بشرند. هیچ قومی به اندازه بنیاسرائیل فراز و فرود نداشته است؛ از بالاترین مراتب قرب الهی تا پایینترین درجات سقوط انسانی. آنان گاهی الگوی موفقیتاند و گاهی نمونهای کامل از انحطاط. به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «به سرگذشت بنیاسرائیل بنگرید»، زیرا هرچه در میان آنان رخ داد، در امت اسلامی نیز رخ خواهد داد؛ همچون گذر از آب، گرفتار شدن در چنگ فرعونهای زمان، سرگردانیها، آزمونها و حتی تکرار خطاها.
انصاری بیان کرد: مطالعه دقیق تاریخ و شخصیتهای بنیاسرائیل در قرآن، کلید فهم بخش بزرگی از معضلات اجتماعی امروز است. نام موسی ۱۳۱ بار در قرآن آمده و هر مرتبه درسی اجتماعی، اخلاقی یا معرفتی در دل خود دارد؛ اما این ابعاد کمتر مورد توجه مفسران بوده است. اگر سرگذشت بنیاسرائیل را بهصورت یک «مدل اجتماعی» مطالعه کنیم، بسیاری از مسائل جوامع امروز قابل تحلیل خواهد شد.
وی افزود: پس از این نکات تاریخی و اجتماعی، قرآن دوباره بر شخصیت نوح متمرکز میشود و از او با وصف «عَبْداً شَکُوراً» یاد میکند. این ترکیب در حقیقت بیانگر یک نظام تربیتی کامل است: عبودیت قله است و شکر، مسیر صعود به آن. نوح از این راه به مقامی رسید که سلام الهی تا ابد بر او جاری گشت و با صبر ۹۵۰ سالهاش در دعوت مردم ایستاد و هرگز دچار خستگی و تردید نشد.
صاحب تفسیر مشکاة گفت: اما معنای شکر در نگاه قرآن چیست؟ شکر یعنی بهره بردن از هر نعمت در جای درست. یعنی انسان لحظهلحظه عمر خود را بشناسد و بداند شکر امروز چیست، شکر این ساعت چیست، شکر این فرصت چیست. اگر انسان بداند که اکنون وظیفه او چیست و همان را انجام دهد، شاکر است. شکرِ زمان، یعنی شناختن وظیفه لحظه و شکرِ نعمت، یعنی شناختن مقصد نعمت.
انصاری در پایان تصریح کرد: در نتیجه، قرآن از یک سو بانگ میزند که راه رسیدن به قله عبودیت، راه نوح است: شکر دائمی، معرفتمند و عملی و از سوی دیگر هشدار میدهد که بزرگترین دام شیطان، گرفتن همین شکر از انسان است. زیرا اگر شکر برود، عبودیت نیز میرود و انسان در گرداب نفس و غرور فرو میافتد؛ همان غروری که ابلیس را ساقط کرد و همان غفلتی که بنیاسرائیل را در آزمونهای حساس گرفتار ساخت.
انتهای پیام