بعثت انبیاء و اتمام حجت بر مردم
کد خبر: 3957997
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۳

بعثت انبیاء و اتمام حجت بر مردم

حضرت محمد مصطفی(ص)، هرساله مدتى به کوه «حرا» می‌‏رفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر می‌‏پرداخت، تا این که روزى فرشته‏‌اى به او گفت: اى محمد! بخوان! محمد (ص)، گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وى قرائت کرد و پیامبراکرم نیز آن‏ها را خواند و این سرآغاز تاریخ اسلام بود.

بعثت انبیاء و اتمام حجت بر مردمسرآغاز تاریخ اسلام از روزى آغاز مى‏‌شود که پیامبراسلام(ص) در خلوت محبوب، در دل غارى که در دامن کوهى در شمال مکه بود، صدایى شنید: «یامحمد اقرا؛ اى محمد! بخوان! (او شگفت‌زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: اى محمد! «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ؛ بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بسته‌‏اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم داد و به انسان آنچه را نمى‌‏دانست، یاد داد.»
جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود: «ارسلنى الله الیک لیتخذک رسولا؛ خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.»

خداوند در آیه 36 سوره نحل می‌فرماید: «وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ ۖ فَمِنهُم مَن هَدَى اللَّهُ وَمِنهُم مَن حَقَّت عَلَيهِ الضَّلالَةُ ۚ فَسيروا فِي الأَرضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُكَذِّبينَ؛ ما در میان هر امتى پیامبرى را برانگیختیم که (اى مردم) خداى را بپرستید و از طاغوت و طغیانگرى دورى کنید، برخى را خداوند مورد لطف قرار داده و هدایت کرد و برخى در گمراهى فرو رفتند (پس آنان را رها کرد)، بنابراین در سرزمین‌هاى آنان بگردید و بنگرید سرانجام تکذیب‌کنندگان چه گونه بود؟».

«وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا؛ در میان هر امتى رسول و فرستاده‌اى را فرستادیم»، مشخص مى‌شود، بعثت انبیاء اختصاص به امتى ویژه ندارد، بلکه این یک سنت الهى است که در میان تمام اقوام و امت‌ها جریان داشته و برقرار بوده است و علت آن نیز نیاز مردم به رسول است که احکام خدا را تبیین و تشریح کند و خداوند هم بى‌گمان بر نیاز مردم واقف است و لذا بعثت را تعمیم داده تا هیچ قومى در روز رستاخیز بهانه‌اى نداشته باشد و حجت بر تمام مردم تمام شود.

«أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاعبُدُوا اللَّهَ»: علت و انگیزه بعثت در این دو جمله کوتاه نهفته است: نخست «اعبُدُوا اللَّهَ» و دیگری «اعبُدُوا اللَّهَ». حقیقت بعثت(ص) پیامبر چیزى جز این نیست که مردم به بندگى و پرستش خدا روى آورند و از آن چه طاغوت است و غیر خدایى است، دورى جویند.

طاغوت مصدر و معنای آن تجاوز و تعدى از حد بودن حق است. اسم مصدر آن «طغوى» است. 
«فَمِنهُم مَن هَدَى اللَّهُ»: گروهى را خداوند مورد لطف خود قرار داده و هدایت کرد، بدیهى است که منظور از هدایت در این‌جا بیان دلیل و ارشاد نیست، چرا که بیان دلیل و ارشاد عمومى است و اختصاص به اهل ایمان ندارد.

«وَمِنهُم مَن حَقَّت عَلَيهِ الضَّلالَةُ»: و گروهى از دعوت پیامبران اعراض کرده و روى برگرداندند، پس خداوند آنها را در گمراهى رها کرد و خوارشان ساخت، معلوم مى‌شود، ایمان به پیامبر(ص) یا انکار او نیز اختصاص به یک امت ندارد، بلکه در میان تمام امت ها و ملت ها وجود داشته است.
آنان که ضلالت بر آنها ثابت و لازم شده است، معنای آن، این نیست که خداوند به‌عنوان مجازات، انسان‌ها را به گمراهى مبتلا مى‌نماید، زیرا در آیه 37 سوره نحل مى‌فرماید: «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ»، پس معلوم مى‎شود، قبلا ضلالتى بوده است که خداوند آن را تثبیت کرده و به خود نسبت داده است، این ضلالت را خود انسان با اختیار خود به وسیله اعمال و کردار ناشایسته‌اش براى خویش ایجاد مى‌کند، وگرنه نسبت دادن آن ضلالت به خداوند درست نیست.

خداوند کسى را در ضلالت رها مى‌سازد که خود مستوجب و مستحق آن است.  خداوند در آیه 5 سوره صف مى‌فرماید: «فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ؛ وقتى آنها منحرف شدند، خدا قلوبشان را به انحراف واداشت» و یا در آیه 86 سوره آل‌عمران مى‌فرماید: «وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛ خداوند آنان را که ظلم و تعدى به خویشتن یا به دیگران کردند، هدایت نمى‌کند»، البته نخستین ظلم، ظلم به خویش است. کسى که در گناه غوطه‌ور شد، پیش از آن که به دیگران ستم کند به خود ستم روا داشته و به خود تجاوز نموده است و تجاوز از قانون الهى، ظلم به خویشتن است و اگر کسى به خود رحم نکرد، نباید منتظر رحمت خداى رحمان باشد.

«فسِيرُوا فِي الْأَرْضِ»: این التفات از غیبت به خطاب براى این است که سخن تاثیر بیشترى داشته باشد و حجت بر مردم تمام شود. در سرزمین‌هاى آنان که تکذیب رسالت و انبیاى الهى کردند سیر کنید تا اگر سخن مرا که رسول خدایم باور نمى‌کنید خود با دیدگان خویش ویرانى‌ها و خرابى‌هاى آنان را تماشا کنید و ببینید که چگونه گرفتار عذاب و عقوبت شدند و از این ویرانى‌ها عبرت بگیرید تا سرنوشت شما مانند سرنوشت آنان نشود.

مطلب جالبى از علامه‎طباطبایى(ره) در این زمینه آمده است: رسالت و دعوت پیامبر از باب اراده تکوینى نیست که وقتى مى‌گوید بت‎ها را عبادت نکنید، مشرکین مجبور به آن شوند و بگویند دعوت آسمانى نیست و این مرد در ادعاى نبوتش دروغ مى‌گوید، بلکه دعوت نبوى هم مانند سایر دعوت‌ها عادى است. خداوند هم به خاطر آن اشخاصى را مبعوث مى‌کند تا شما را به عبادت خدا و دورى از طاغوت‌ها دعوت کنند و حقیقت این دعوت انذار و تبشیر است و دلیل بر این معنى هم آثارى است که از امت‌هاى گذشته باقى مانده و از نزول عذاب حکایت دارد.

امام باقر (ع) در تفسیر این آیه مى‌فرماید: «ما بَعَثَ اللهُ نَبِیّاً قَطُّ اِلاّ بِوِلایِتَنا وَ البرَاءَةِ مِن اَعدائِنا...؛ خداوند هیچ پیامبرى را نفرستاده جز با ولایت ما و تبرى جستن از دشمنانمان.»

منابع:

Ensani.ir

https://www.sid.ir

isca.ac.ir

http://pajoohesh.howzehtehran.com

انتهای پیام
captcha