به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، آیتالله سید احمد علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی، شامگاه گذشته دهم اردیبهشتماه در هفدهمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر سوره مبارکه «ابراهیم» که از طریق رادیو زیارت پخش شد، اظهار کرد: در آیه شریفه 10 این سوره مبارکه خداوند میفرماید: «قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِى اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَنٍ مُّبِینٍ» پیامبرانشان در جواب گفتند آیا درباره خدا، آفریدگار آسمانها و زمین، شکى هست؟! آیا هستى با این عظمت نیاز به خالق ندارد؟ او که شما را به راه حق دعوت مىکند تا از گناهانتان بگذرد و تا موعد معین شما را مهلت دهد. کفار گفتند شما جز انسانى همچون خود ما نیستید و امتیازى بر ما ندارید، شما مىخواهید ما را از آنچه نیاکان ما مىپرستیدند باز دارید، اگر غیر از این است پس براى ما برهان و معجزهاى روشن آنگونه که ما مىخواهیم بیاورید.
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: در بخش دوم این آیه، مشرکین و کفار در برابر پیغمبران استدلال داشتند و به آنها گفتند که ما نسبت به محتوای رسالت شما شک داریم و اصل رسالت شما را هم قبول نداریم، در مقابل این کفار، انبیاء جواب دادند که آیا شما به خدا شک دارید، در حالیکه محتوای رسالت ما دعوت به خداست و این ما نیستیم که شما را به توحید دعوت میکنیم، بلکه خداست که شما را دعوت میکند.
امام جمعه مشهد بیان کرد: کفار در مقابل نیز میگفتند ما باور داریم که خدا ما را دعوت کرده تا خسارتهای ما را بپوشاند و عواقب سوء رفتار ما را عقب بیندازد، اما آن چیزی را که ما به آن ایمان نداریم این است که شما ادعا میکنید که واسطه این دعوت هستید، زیرا شما هم مانند ما بشر هستید و چرا خداوند به شما وحی کرده، اما به ما وحی نکرده است.
علمالهدی تأکید کرد: علاوه بر این آیه شریفه، آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که به اینگونه ادعاها و باورهایی که کفار نسبت به پیامبران داشتند، اشاره میکند.
وی تصریح کرد: در برخی از مطالب آمده است که دلیل اعتراض کفار به پیامبران این بوده که حتما فرستاده خدا باید فرشته باشد و یک بشر نمیتواند فرستاده خداوند باشد، اما این در حالی است که ادعای آنها فراتر از این بود و در حقیقت اصل ادعای آنها یک ادعای ریشهدار بوده و آن این بود که آنها به پیغمبران میگفتند که شما هم مانند ما بشر هستید و اگر بناست که خدا، بشری را بفرستد و بشری را واسطه خود قرار دهد چرا این بشر خود ما نباشیم و مگر خدا نمیتوانست با خودمان ارتباط برقرار کند و شما را برای ما فرستاده است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی بیان کرد: آنها مدعی شدند برای اینکه ثابت شود شما با خداوند رابطه دارید نیاز است دلیل روشنی برای ما بیاورید تا ما را مجاب کند که شما با خدا ارتباط دارید و باید یک کار خارقالعادهای انجام دهید که ما بتوانیم این ادعای شما را بپذیریم.
علمالهدی بیان کرد: زمانیکه حضرت موسی به فرعون گفت من با خدا ارتباط دارم و خداوند به من وحی کرده است، فرعون در مقابل این سخن به حضرت موسی گفت کاری انجام بده تا دلیل روشنی برای ما باشد و بدانیم که این ادعای تو دروغ نیست. از اینرو موسی عصای خود را به زمین زد و آن عصا تبدیل به اژدها شد و به آنها گفت که اگر میگویید که این ادعای من دروغ است اگر میتوانید همانند کتابی که اکنون در دست من است یک نمونه از آن را بیاورید.
امام جمعه مشهد گفت: نکته قابل توجهی که وجود دارد این است که کفار بر این باور بودند پیامبری که همانند بشر است چگونه میتواند فرستادهای از سوی خدا باشد که در خصوص این ادعای آنها باید گفت در حقیقت درست است که پیامبران شبیه بشر هستند، اما عین بشر نیستند که این دو مقوله کاملاً با یکدیگر متفاوت است.
علمالهدی اضافه کرد: همانگونه که ما انسانها با یکدیگر به لحاظ روحی، معنوی، مادی و... با تفاوت داریم، پیغمبران نیز با ما تفاوتهایی داشتهاند، این درست است که آنها همانند ما بشر هستند، اما تفاوت آنها با ما در این است که آنها میتوانند با خدا ارتباط داشته باشند و این ارتباط را انسانهای دیگر ندارند.
وی با اشاره به برخورد سیاسی که کفار در برابر پیغمبران داشتند، تصریح کرد: اما مشکل دیگری که داشتند این بود که کفار با پیامبران برخورد سیاسی داشتند و با این برخورد سیاسی خود در برابر پیامبران مقابله میکردند و میگفتند که شما با این ادعای خود میخواهید هویت ما را از ما بگیرید و باعث شوید آن چیزی را که ما پیروی میکنیم، پدران ما آن را میپرستیدند و به قوم ما هویت داده و قوم ما را متمایز کرده را از ما سلب کنید.
نماینده ولیفقیه افزود: دلیل اینکه میگوییم این برخورد آنها سیاسی است بدین جهت است که در نظام عشیرهای حکومت پلوتوکراسی و یا حکومت اشرافی حاکم است. در این نظام یک خانوادهای حاکم هستند که این خانواده با توجه به ملاکها، امتیازات و به اعتبار نسلهای پیش از خود جزء خانوادههای اشرافی محسوب میشوند و ریشه اشرافی بودن این خانوادهها نیز به خدایانی که عبادت میکردند، باز میگردد که در حقیقت تمام این امور به یک جریان حکومتی وابسته است.
علمالهدی اظهار کرد: در آن زمان هر یک از خانوادههای اشرافی یک بت را برای پرستش خود انتخاب میکردند و بتی را میپرستیدند که یک رابطهای بین آن بت و خانواده اشرافی آن حکومت وجود داشته و بر این اساس است که نسلهای بعد از آنها به واسطه اشرافی بودنشان باید حکومت جامعه خود را در دست میگرفتند. در حقیقت بت به نوعی جریان مستقیمی با جریان حکومتی داشته است.
وی گفت: امروزه نیز ما با چنین مشکلی مواجه هستیم و برخی افراد هستند که با برخوردهای سیاسی خود در برابر نظام ایستادگی میکنند. ما باید بدانیم که در جامعه کنونی نیز تمام کسانی که در مقابل جریان ولایت ایستادگی و افرادی که در برابر اصالت نظام مقاومت و مقابله میکنند، همه این افراد با چنین برخورد سیاسی خود، دین را نادیده میگیرند و عقاید دینی، اصول فکری، شالوده اندیشهای نظام و انقلاب را زیر پا میگذارند.
انتهای پیام