به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، قرضالحسنه یکی از تأکیدات دین مبین اسلام است که در متون دینی ما بر انجام و صواب آن تأکید فراوانی صورت گرفته است. همچنین به موجب قانون بانکداری کشور، بخشی از منابع بانکها باید به پرداخت تسهیلات قرضالحسنه به متقاضیان این نوع وام اختصاص یابد اما در سالهای گذشته منابع قرضالحسنه بانکها به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است؛ به گونهای که شاهد افزایش روزافزون صندوقهای قرضالحسنه خانگی هستیم. برای بررسی دلایل کاهش منابع قرضالحسنه و گسترش صندوقهای قرضالحسنه فامیلی با حجتالاسلام والمسلمین مجید حبیبیاننقیبی، عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میآید:
ایکنا: همانگونه که اطلاع دارید در سالهای اخیر میزان منابع قرضالحسنه بانکها به شدت کاهش یافته و از حدود سیدرصد به کمتر از ده ردصد رسیده است ابتدا میخواهم بپرسم که شما دلیل کاهش منابع قرضالحسنه بانکها را چه میدانید؟
واقعیت این است که بانکها به تعبیر خودشان تلاش میکنند از این منبع با هزینه صفر بیشترین استفاده را داشته باشند، بنابراین بانک به عنوان نهادی انتفاعی که به دنبال کسب بیشترین سود است سعی دارد از این منبع بسیار خوب استفاده کند و در اینصورت کاهش حسابهای قرضالحسنه، برای بانکها هم نگرانکننده است و تلاش دارند که آن را به حد پیشین برسانند اما مطمئنا دغدغه تسهیلات را ندارند. همچنین باید گفت که همه میدانیم که ماهیت قرضالحسنه، ایثار است و قرضدهنده در مدت قرض از هزینه فرصت و قدرت خرید آن مبلغ میگذرد و همین موضوع زمینه را فراهم میکند که در هر جامعهای عرضه منابع قرض همیشه کمتر از تقاضا باشد و اگر به منابع اسلامی هم مراجعه کنیم در روایاتی که آمده است در بسیاری از موارد تلاش شده است مسلمانان را به عرضه قرض تشویق کرده و برای آن پاداش بسیار بالایی در نظر گرفته شود تا جهت عرضه تقویت شود و در همین روایات هم سعی شده تقاضای قرض محدود شده و توازنی بین عرضه و تقاضای قرضالحسنه ایجاد شود. حال اگر بخواهیم به نهادهای متکفل این امر بپردازیم، میدانیم که بانکها، مؤسسات اعتباری، صندوقهای قرضالحسنه و صندوقهای صنفی متکفل این امر شدهاند و تلاش خود بانکها هم جذب منابع قرضالحسنه با هزینه صفر است. نکته دیگر این است که دو منبع در بانکها وجود دارد که عملا به حسابهای قرضالحسنه شهرت یافتهاند که یکی سپردههای دیداری و دوم حساب پسانداز قرضالحسنه است و کاهش منابع عموما در همین دو حساب متمرکز شدهاند. نکته مهمی که وجود دارد این است که بانکها برای جذب هرچه بیشتر منابع در این حسابها راهکارهایی را در نظر گرفتهاند که از جمله در حسابهای جاری کوشش کردند خدمات را افزایش دهند تا انگیزه افراد برای سپردههای دیداری را تقویت کنند و همانگونه که میدانیم در سپردههای قرضالحسنه سود پرداخت نمیکردند اما از ابزار قرعهکشی برای تشویق مردم استفاده میکردند. الان وجود کارتهای بانکی و گسترش شبکه شتاب، به نوعی کارآمدی چکها را کاهش داده و این امر منابع قرضالحسنه در حسابهای جاری را طبیعتا کاهش میدهد و جوایز هم در حسابهای قرضالحسنه به مرور ارزش خود را از دست دادند و شاید دلیل عمده کاهش سهم منابع قرضالحسنه بانکها این موارد باشد. اکنون بانکها و خصوصا مؤسسات مالی و اعتباری تلاش میکنند با پرداخت تسهیلات قرضالحسنه به شکل جدولی، مقداری منابع قرضالحسنه را افزایش دهند و منظور از وامهای جدولی، سپردهگذاری چند ماهه به شکل قرضالحسنه و دریافت وام است واقعیت این است که استفاده غیرصحیح از نهاد قرضالحسنه به مرور در حال از دست دادن جذابیت خود است و باعث میشود کارآمدی این نهاد در بازارهای پولی کشورهای اسلامی و خصوصا ایران از میان برود. به بیان بهتر، سوءاستفاده از هر نهادی منجر به تخریب آن میشود و نهاد قرضالحسنه از آن مستثنی نیست.
ایکنا: حال که ما به چنین وضعیتی رسیدهایم چگونه میتوان از تخریب نهاد قرضالحسنه جلوگیری کرد و شما شخصا چه پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت و عملکرد آن ارائه میدهید؟
بنده معتقدم ما باید کلا بخش قرضالحسنه را از جهت جذب منابع و ارائه تسهیلات، از بانکها جدا کنیم و نهاد تخصصی قرضالحسنه را تأسیس کنیم؛ چون بنده معتقدم ترکیب بانک با قرضالحسنه ترکیب درستی نیست، چون بانک به عنوان یک نهاد انتفاعی به دنبال سود بالاتر است و قرضالحسنه دغدغه ایثار را دارد و این دو با هم در یکجا جمع نمیشوند بنابراین باید بخش قرضالحسنه از بانکها جدا شود و نهادهایی متکفل این امر شوند که دغدغه انتفاع را ندارند که به ماهیت خود این نهاد سازگار است و اینکه شما از کاهش منابع قرضالحسنه صحبت میکنید به این دلیل است که بنده معتقدم این کاهش منابع، سرنوشت محتوم این سواستفاده از نهاد قرضالحسنه است و این کاهش استمرار خواهد داشت مگر اینکه سودی به حسابهای قرضالحسنه اختصاص داده شود که البته این سود هم با ماهیت قرضالحسنه سازگار نخواهد بود؛ بنابراین تفکیک منابع قرضالحسنه از بانکها میتواند راهکاری باشد که در نهایت مانع تخریب کامل این نهاد ارزشمند در جوامع اسلامی شود.
ایکنا: همانگونه که اطلاع دارید یکی از اتفاقات مهم در سالهای اخیر در نظام بانکی افزایش نرخ سود سپردههای بانکی بود، به نظر شما، علاوه بر مواردی که فرمودید عاملی همانند افزایش نرخ سود چه تأثیری بر کاهش منابع قرضالحسنه بانکها دارد؟ منظور این است که وقتی بانک برای سپردههای غیر قرضالحسنه سود نزدیک به سی درصد پرداخت میکند آیا میتوان به سپردهگذاری مردم در حسابهای قرضالحسنه امیدوار بود؟
بله درست است، در سالهای اخیر نرخ سود بالا رفت، چون در کنار آن تورم افزایش پیدا کرده بود. واقعیت این است که همانگونه که عرض کردم با دادن قرض، هزینه فرصت و قدرت خرید از دست میرود و اینکه شما میفرمائید نرخ سود افزایش پیدا میکند، منظور شما هزینه فرصتهاست و این مورد طبیعی است و همیشه هم اینگونه بوده که وقتی نرخ سود افزایش پیدا میکند مردم به آن سمت میروند و این مورد هم طبیعتا تأثیرگذار است ولی با وجود از دست دادن هزینه فرصت قابل اعتنا، بخشی از اموال افراد به قرضالحسنه اختصاص پیدا میکرد و افراد تشویق میشدند با نگاه غیرمادی از هزینه فرصت چشمپوشی کنند اما بالا بودن میزان تورم باعث میشود تا منابع قرضالحسنه کاهش پیدا کند؛ بنابراین هردوی این موارد تأثیرگذار هست اما ما نمیتوانیم این را عامل اصلی بدانیم و باز میگویم عامل اصلی کاهش منابع قرضالحسنه استفاده ناصحیح از منابع قرض توسط بانکهاست.
ایکنا: پرسش بعدی در مورد صندوقهای قرضالحسنه خانگی است. در سالیان گذشته در میان خانوادهها، کارمندان و سایر اصناف شاهد گسترش صندوقهای قرضالحسنه فامیلی و صنفی هستیم، شما دلیل این امر را چه میدانید؟ با وجود اینکه به موجب قانون باید بخشی از منابع بانکها به اعطای تسهیلات قرضالحسنه اختصاص یابد، آیا گسترش این صندوقها واکنشی به ناکارآمدی سیستم بانکی در این زمینه نیست؟
همانگونه که عرض کردم استفاده غیرصحیح از این نهاد باعث شده است تا مردم به این سمت بروند و این مورد بسیار هم گسترش پیدا کرده است، هرچند من ترجیح میدهم از عنوان صندوق قرضالحسنه صنفی استفاده کنم، چون کارمندان یک اداره یا دانشجویان هم چنین صندوقهایی دارند و چون غیررسمی هستند و در جایی ثبت نمیشوند ما آماری از آنها نداریم اما به طور طبیعی دائما مشاهده میکنیم که صندوقهای اینچنینی را تأسیس کرده و به یکدیگر وام میدهند. اگر بخواهم به طور واضحتر دلیل این امر را توضیح دهم، چون از نهاد قرضالحسنه توسط بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری ما استفاده غیرصحیح یا به تعبیر روشنتر سوءاستفاده صورت گرفته و بانکها منابع را جذب کرده و در غیرقرضالحسنه به کار گرفتند، اعتماد مردم به نظام بانکی کم شده است و این عامل اصلی است و پیشبینی من هم همین است که بانکها در نهایت و با این روندی که در پیش گرفتهاند نهاد قرضالحسنه را تخریب میکنند؛ چراکه همیشه منابعی که دریافت میکنند بیش از میزان تسهیلاتی بوده است که به مردم میدهند.
ایکنا: به عنوان پرسش پایانی میخواهم دیدگاه شما را درباره این صندوقها بدانم. شما کارکرد این صندوقها را مثبت یا منفی میدانید؟ و به نظر شما آیا این صندوقها قرضالحسنه صنفی میتوانند کاستیهای نظام بانکی در این زمینه را جبران کنند؟
باید دانست که چنین نهادهایی، مردمی بوده و به صورت خودجوش پدید آمدهاند و کسی هم متکفل آنها نبوده است بنابراین اگر آن را ساماندهی کرده و فرض کنیم بانک مرکزی برای ساماندهی آن اعلام کند به همه صندوقهای صنفی مبلغی کمک خواهم کرد، به شرطی که حساب این صندوقها در بانک مرکزی یا مؤسسه خاصی که برای این مورد طراحی شده است ثبت شود، به نظرم اینگونه، تصدیگری در این نهاد به حداقل میرسد و اینگونه بهترین خدمت را به نهاد قرضالحسنه انجام دادهایم تا خدای ناکرده به سمت تخریب کامل پیش نرود.