به گزارش ایکنا، همایش «عالم ذر و عوالم پیش از دنیا»، امروز 10 خردادماه به همت موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به صورت مجازی برگزار شد. ابوالفضل محمودی، دانشیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، در این همایش با موضوع «عوالم پیشین روح در اندیشه هندو» به ایراد سخن پرداخت که متن آن را میخوانید؛
ما دو تعبیر هندو و هندی داریم و در اینجا تأکید بر مفهوم هندو است که اخص از تعبیر هندی است؛ یعنی هند خاستگاه مکاتب متنوعی است که از جمله دین فراگیر هندو است که دین ملی هند است. محتوای بحث نیز بیشتر روی همین است، اگرچه در برخی از موارد هردو واژه اطلاق صحیحی دارد و در خیلی از مباحث هندی و هندو صحیح است. با توجه به موضوع بحث انتظار این نیست که این مبحث عالم ذر که در حوزه فرهنگ اسلامی مطرح است و در حوزه فرهنگ اسلامی نیز در چیستی و کجایی و ... وحدت نظر وجود دارد در آنجا نیز این طور باشد، اما زمینهها و عناصر مشترکی بین این دو هست؛ مانند وجود یک عالم پیشین. تاکید بحث در این قسمت است و در مورد عوالم پیشین است که با اندیشه عالم ذر در فرهنگ اسلامی مشترکاتی دارد، هرچند در فرهنگ اسلامی نیز این قضیه با پرسشهای متنوعی روبهرو است.
باور به حیات و عوالم پیشین روح به صورتهای مختلف در اکثر ادیان هست و اندیشه هندی نیز مستثنی نیست و طیفی از باورها را دارد و نمیتوان آنها را نماینده کامل اندیشه هندی دانست. در اینجا توجه به دو نکته ضروری است؛ اندیشه هندو تحولات اساسی را پشت سر گذاشته و در عین حال رشتهای نامرئی در این مدت پیوستگی آن را حفظ کرده است. نکته دوم اینکه باور به عوالم پیشین ارتباط وثیقی با دو گردونه زیستی فردی و کیهانی دارد.
مراد از چرخه زیستی فردی که از کهنترین باورهای مردم هند است، دستکم از دوران اوپانیشادی وجود دارد و ادیان هندی، به آن باور دارند که اعتقاد به تناسخ است که روح در چرخهای بیمنتها بر اساس اعمال و اندیشههای خود زندگیهای بیشماری در هیئت انسانی و ... دارد. مگر اینکه به رهایی برسد که این برای افراد محدودی ممکن است. مراد از چرخه زیستی کیهانی همان باور به یوگها یا اعصار جهانی است که براساس آن یک عصر یا واحد تاریخی یوگا نامیده میشود و یک دوره متوسط جهانی یوگای بزرگ است که خودش از چهار عصر تشکیل شده است که سیر اینها از حالت آرمانی به حالت فساد و تباهی است؛ یعنی به ترتیب از حالت آرمانی شروع میشود و به فساد و تباهی میرسد.
در حد فاصل یک عصر با عصر دیگر نیز دوره گذار قرار دارد که زمان مشخصی دارد. یک دوره کامل چهار یوگا و یا یک یوگای بزرگ است که حدود چهار میلیون و سیصد و بیست هزار سال بشری است. پایان هر یوگای بزرگ یک دوره اضمحلال است و این را باید توجه کرد که این مفهوم بسیار بااهمیت است و اگر بخواهیم دوره پیشین را با عالم ذر انطابق دهیم، همین دورهها است. همچنین اندازهاش نیز به اندازه دوره زیست و حیات است که دنیا به صورت نامحسوس و به صورت نامتعین اولیه برمیگردد.
طول عمر بِرَهما حدود صد و بیست سال مشتمل بر شب و روز است که در پایان آن اضمحلال کبیر و یا به تعبیری، قیامت کبری رخ میدهد که حتی برهما نیز که آفریدگار جهان و تجلی حقیقت است نابود میشود تا در سپیده دم آفرینشی دیگر از گل نیلوفر مجدد پدیدار گردد؛ یعنی مجدداً آفرینش دیگری در دنیا رخ میدهد. تفسیر این فرایند در متون هندو وجود دارد، بدینسان جهان در فرانید آفرینش و انهدام یا ظهور و کمون قرار دارد. در دوره ظهور برهما آن را ظاهر میکند و در دوره کمون آن را در خود فرومیبرد و به تعبیر اوپانیشادها همانطور که یک عنکبوت که تارهایی را میبافد و بعد آن را در خود فرومیبرد، این قضیه نیز به همین صورت است.
با توجه به این چرخهها میتوان گفت حیات و عوالم پیشین ارواح، امری نسبی و قیاسی است، بدینمعنا که آن عوالمی که ممکن است نسبت به یک دوره از حیات روح، پیشینی تلقی شود، نسبت به دوره دیگر از زیست آنها پسینی دانسته میشود و آفاق و انفس در یک شرایط میانی قرار دارند و در آغاز و پایان مطلق نیستند. نکته دیگری که اشاره بدان میتواند مفید باشد اینکه در اکثر مکاتب هندی، با مبانی و تفسیرهای مختلف به ازلیت روح باور دارند و این مطلب را میتوان از کهنترین متون هندو و ویا وداها نیز استفاده کرد.
اینجا باید به آن متون و مکاتب هندو اشاره کنیم. از متون کهن هندو، روشنترین بیان در مورد عوالم دیگر را میتوان در اوپانیشادها مشاهده کرد که دو گزارش متفاوت و البته نه متعارض را میتوان دید. براساس یک گزارش عالم پیشین برخی از ارواح، عالم ماه است و آنجا یعنی عالم ماه نه زیستگاه ازلی آنها، بلکه زیستگاه موقت آنها بوده که برحسب شرایط، چندی یعنی صدها و یا دهها سال در آنجا زیستهاند. این سخن مبنی بر راههایی است که ارواح پس از مرگ طی میکنند. در این کتب دو راه برای پس از مرگ بیان شده است؛ راه پدران برای افراد معمولی و راه خدایان برای اهل معرفت است. کسانی که راه پدران را طی میکنند، بعد از وفات، یک مدتی را در ماه سیر میکنند و براساس میزان و کمیت خیرات خود در آنجا میمانند و بعدا دوباره در همان چارچوب تناسخ زاده میشوند. برای اینها عالم پیشین میشود عالم ماه و این براساس یک گزارش است. بر اساس گزارش دیگری با نوعی همانی میان مراتب وجود و آگاهی انسان، مراتب هستی و ظهور الوهیت مواجه هستیم.
همه هستی مساوی با برهما و خود است و البته این تعبیر مساوی را میتوان متناظر نیز گفت. در مجمع البحرین سعی شده که این مراتب چهارگانه و یا عوالمی که در عرفان اسلامی مطرح است، بر اساس همین اوپانیشاد تطبیق داده شود. اکنون میتوان گفت که در اندیشه اوپانیشادی روح که از سرشت برهمن است، در سیر نزولی خود تعیناتی را قبول میکند که شکلدهنده عوالم مختلف است و به صورت مجسم به ظهور میرسد.
این یک اشارتی به متون و یا اوپانیشادها است، اما باید به یکی از مکاتب معروف هندو نیز اشارهای داشته باشیم. از میان مکاتب ششگانه هندی که میتوان آنها را هندو نامید که در چارچوب سنت برهمنی هستند و بدعتگذار نیستند، گستردهترین آنها مکتب ودانته است که به شاخههایی تقسیم میشود. روح ایجاد شده نیست و سرشت شعور ازلی است و منشأ ندارد و تغییر هم نمیکند و به ازلیت و ابدیت روح معتقد شدهاند و در این اندیشه هر نوع تصور زاد و مرگ و عوالم پیشین و پسین جز پیامد جهل نیست. البته این نیز از منظر معرفت متعالی است، اما در معرفت متعارف، وضع به همین صورت عرف امروز است.
چیزی که با اندیشه عالم ذر مرتبط است یک دیدگاه دیگر است که تفاوتهای اساسی با دیدگاه پیشین دارد. در این اندیشه سه حقیقت متمایز یعنی برهمن، ارواح و ماده اشاره شده است و روح در این اندیشه حقیقتی، ازلی، آگاه، شناختناپذیر، بسیط و ذرهای است. با توجه به مطالب فوق روشن میشود، این اندیشه معتقد به خلق از عدم نیست و به وجود پیشین ارواح معتقد است و این ارواح پیش از آفرینش در برهمن هستند و در آفرینش نیز محسوس میشوند. این اندیشه، آفرینش را ظهور یافتن چیزی میداند که به صورت نامحسوس در برهمن وجود داشته است و تا زمانی که نامحسوس است، عِلی است و زمانی که ظهور مییابد به حالت معلولی درمیآید و ارواح به یکی از این دو صورت است: یا لطیف و نامحسوس و یا محسوس. زمانی که از حالت محسوس تحول مییابد و به صورت موجودات عینی میشود، از عِلی به معلولی متحول میشود و آفرینش جز این نیست؛ لذا ارواح پیش از آفرینش در ساحت لطیف الهی با حفظ هویت خود حضور داشتهاند؛ یعنی اگر بخواهیم عالم ذری در اندیشه هندو پیدا کنیم، همینجا است.
انتهای پیام