خواندن صرف نظرات و اندیشه‌ها فلسفه دین را تهی می‌کند
کد خبر: 3974616
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۳

خواندن صرف نظرات و اندیشه‌ها فلسفه دین را تهی می‌کند

حمیدرضا آیت‌اللهی با انتقاد از خواندن صرف نظریات فلسفی بیان کرد: برخی اوقات دانشجویان «فلسفه دین» دیدگاه‌های فلسفی را بازگو می‌کنند که مثلاً در مورد تجربه دینی، مباحث شر و ... مطرح شده است، اما [محدود شدن به] این مواجهه با اندیشه‌ها و یاد گرفتن اندیشه‌ها یک مسئله‌ای است که فلسفه دین را تهی می‌کند.

به گزارش ایکنا؛ نهمین همایش بین‌المللی «فلسفه دین معاصر» امروز، 9 خردادماه با سخنرانی جمعی از پژوهشگران و اندیشوران به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حمیدرضا آیت‌اللهی استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی را می‌خوانید؛

مسئله جالبی که برای دانشجویان گفته‌ام این است که رشته فلسفه دین یک رشته جالب از این حیث است که شما در رشته‌های فلسفه با مفاهیم زیادی آشنا می‌شوید و این مفاهیم نمی‌توانند جایگاه خود را در بسیاری از اندیشه‌ها نشان دهند. یکی از جاهایی که بسیار خوب می‌شود که شما آن اندیشه‌های فلسفی را پیاده‌سازی کنید، فلسفه دین است. برای نمونه معرفت‌شناسی می‌خوانید، اما اگر بخواهید با مسائل معرفت‌شناسی چالش ایجاد کنید، گاهی مسائل آن تفکر محض است و یک وقت هم بیشتر از تفکر محض است و می‌خواهید ببیند این تفکر محض چطور می‌تواند ظهور پیدا کند. در فلسفه، بحث وجود و علیت را می‌خوانید و انواع این مسائل، مسائلی است که چالش‌های اصلی فلسفه است، اما جایی ندارید که بتوانید آن را به منصه ظهور بگذارید. فلسفه دین مخصوصاً در مورد اموری صحبت می‌کند که در لایه‌های انتهایی است؛ یعنی بحث خدا و ... که در این زمینه وجود دارد، معمولاً بحث‌هایی نیست که امور قابل دسترس باشد و جای فلسفیدن در آن، زیاد است.

از این‌رو است که فلسفه دین باید رشته‌ای باشد که افراد بتوانند در آن تمرین فلسفیدن بکنند. در اینجا وقتی که فلسفه دین این طور باشد، نوع آموزش فلسفه دین در دانشگاه نیز باید به این سمت برود. اخیراً دیده‌ام بلایی که سر فلسفه آمده، سر فلسفه دین نیز دارد می‌آید. در رشته فلسفه، دانشجویان ایده‌های فلسفی را می‌خوانند و یاد می‌گیرند که کانت، راسل و ... چه گفته‌اند و این حرف‌ها را می‌زنند، اما اینکه چه شد که لایب نیتس از دکارت عبور کرد، یک مسئله دیگر است یا اینکه اسپینوزا چه نظریه‌ای دارد که نظر دکارت را قابل دفاع نمی‌داند، یک بحث دیگری است و اینها مطرح نمی‌شود، بلکه فقط دیدگاه‌ها خوانده می‌شود. از دانشجویان نیز سوال می‌شود و آنها نیز این دیدگاه‌ها را بازگو می‌کنند که در آموزش فلسفه دانشگاهی ما یک مشکلی است و بلکه کار فلسفیدن را در دانشگاه ضعیف می‌کند.

در فلسفه دین رفته‌رفته دیده‌ام که باز هم برخی اوقات دانشجویان و ... مرتب دیدگاه‌های فلسفی که مثلاً در مورد تجربه دینی و یا مباحث شر و ... است را بازگو می‌کنند و براهین اثبات وجود خدا را از دیدگاه فلاسفه مطرح می‌کنند، اما این مواجهه با اندیشه‌ها و یاد گرفتن اندیشه‌ها یک مسئله‌ای است که فلسفه دین را تهی می‌کند. فلسفه دین جای فلسفیدن برای مباحثی است که چالش شده است. برای فهم اینها باید طوری عمل کنیم که افراد در کلاس‌های فلسفه دین ایده‌پردازی کنند؛ یعنی اگر گفتید فلانی این حرف را می‌زند، دانشجو باید بفهمد که این فیلسوف چرا این حرف را زده و چالش‌های آن مورد بررسی قرار گیرد و بعد باید بگذاریم دانشجو در این زمینه فکر کند و وقتی فکر می‌کند، می‌فهمد فلان فرد مثلاً حرف خیلی خوبی هم می‌زند.

تا برهان وجوبی را مطرح می‌کنیم همه می‌خندند، اما من می‌گویم شما اشکال آن را بگویید که در آن گیر می‌کنند و وقتی اشکال گرفته می‌شود، برخی مباحث دیگر نیز مطرح می‌شود. اگر کلاس‌های فلسفه دین به سمتی رود که ایده‌ها در آن مطرح شود، این فلسفه دین تهی شده است. در علم و دین می‌گویید نظریه استقلال و گفت‌وگو و ... وجود دارد. اگر من گفتم نظریه استقلال، دانشجو باید بفهمد و فکر کند نظریه استقلال چه مشکلاتی دارد و پیشنهاد بدهد. به همین دلیل، کار فلسفه دین به بیان دیدگاه‌ها منحصر نشود.

نکته دوم اینکه در ایده‌های فلسفه دین که مطرح می‌شود، یکی از مسائلی که مورد توجه قرار نمی‌گیرد، بسترهای فرهنگی است که ایده در آن رشد کرده است. برای نمونه شما دیدگاه دکارت را ببینید که در بستر غربی است و با یک دیدگاه دیگر متفاوت است و دکارت در بستر کاتولیک حرف می‌زند و کی‌یر‌کگور در بستر پروتستان است. اگر بحث تکامل مطرح می‌شود، آموزه گناه جبلی انسان و هبوط انسان یکی از آموزه‌های بنیادین مسیحیت است، اما آموزه بنیادین اسلامی نیست و باید دید این کجا مطرح می‌شود. بنابراین یکی از کارهایی که باید انجام شود، توجه به بستر فرهنگی است که این سوال مطرح شده است و باید دید این سوال را به چه صورت مطرح می‌کنیم.

مثلاً شر در نگاه اسلامی مطرح می‌شود، اما در مسیحیت که خدا خدای عشق است، طور دیگری مطرح می‌شود. بنابراین یادگیری تفکر مسیحی و مسائلی از این دست بسیار اهمیت دارد و این را باید در بحث‌های فلسفه دین داشته باشیم و نمی‌توان یک مقاله خارجی را داد و به دانشجو گفت بخوان، بلکه باید بستر این نظریه نیز مورد توجه باشد.

رشته فلسفه دین یکی از رشته‌هایی است که دانشجو باید بتواند خودش در آن کار کند و آشناشدن با منابعی که دارد در آن کار می‌شود، مهم است، مخصوصاً منابعی که در فارسی وجود دارد نیز باید مورد توجه باشد و ما گاهی اوقات فقط می‌خواهیم روی فلان فیلسوف غربی تأکید کنیم، اما نظریات بسیار ارزشمندی در فلسفه دین در مقالات فارسی مطرح شده که باید مورد توجه باشد. خوبی این مقالات این است که دانشجو را با پیشنیه‌های بحث نیز آشنا می‌کند و نشان می‌دهد این موضوع از کجا آغاز شده و به کجا رسیده و بناست که این چالش مورد ارزیابی قرار بگیرد. بنابراین تأکید می‌کنم یکی از کارهای خوب این است که منابع فارسی ارزشمند را دید. کتبی که حرف جدید دارند و افراد نظریاتی دادند که می‌شود در آن زمینه بحث کرد، باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند.

بنابراین یکی از کارهای مهم، اقتضائات اسلامی یک چالش است. مباحثی که در فلسفه دین غرب کمتر به آن توجه شده، قضا و قدر است، اما تبدیل به یکی از مباحث مهم کلامی ما شده است و بعد هم باید نسبت به آن نظریه‌پردازی کنیم و حرف بزنیم. همیشه باید توجه داشت که می‌شود ارزیابی جدیدی داشت و با این ارزیابی‌ها است که یک نفر تفکر فلسفی خود را پیدا می‌کند. بنابراین باید منابع فارسی مورد توجه قرار گیرد و دانشجو باید منبع‌شناسی را نیز مورد توجه قرار دهد. دانشجو باید منابع اصلی که وجود دارد را دیده باشد، مخصوصاً مقالات جدیدی که نوشته می‌شود، باید دیده شود.

یکی دیگر از نکات این است که در پژوهش‌های فلسفه دین یکی از وسائل این است که برخی از پژوهش‌ها به ترجمه و برخی به مطالبی که افراد می‌نویسند، برمی‌گردد. ما نیاز داریم آخرین دیدگاه‌ها را بدانیم و نیاز داریم آخرین تحولات در کشور نیز شناسایی شود. یک زمان بود که چند کتاب ترجمه کردم و لازم دانستم که ترجمه شود و باید افراد با مباحث و پاسخ‌ها و ... آشنا می‌شدند، اما الان پس از گذشت اولین کار تا الان حدوداً 30 سال گذشته است و پس از این مدت، آن منابع مهمی که در فلسفه دین بود، ترجمه شده است، اما منابع جدیدی هست که باید ترجمه شود. کار ترجمه برای شرایط فعلی ما این طور است که باید قدرت ارزیابی خود را نیز نشان دهیم. هر کار ترجمه‌ای نیازمند یک ارزیابی است.

انتهای پیام
captcha